
کتاب در باب حکمت زندگی
معرفی کتاب در باب حکمت زندگی
کتاب درباب حکمت زندگی با عنوان انگلیسی Aphorisms on the Wisdom of Life نوشتهی آرتور شوپنهاور، فیلسوف مطرح آلمانی، حاوی بینشهایی عمیق و راهگشا دربارهی مواجهه با زندگی است. شوپنهاور در این کتاب ادعا میکند خوشبختی برای همهی انسانها ممکن است، چراکه ریشهی رسیدن به خوشبختی نه در امکانات و موقعیت بیرونی که در دستیابی به ثروت درونی و ذهنی آرام است. هستهی اصلی کتاب، تلاشی است برای پاسخدادن به مهمترین مسئلهی حیات انسان: رسیدن خوشبختی در زندگی یا به زبان خود نویسنده، سعادت.
نویسنده در این کتاب با مطرح کردن و تأکید بر این ایده که عنصر اصلی رسیدن به سعادت در زندگی، در خود شخص یافت میشود و نه در جهان بیرونی او، مسیر تازهای را برای رسیدن به خوشبختی به خوانندگان خود معرفی میکند؛ مسیری که در آن از آرمانگرایی خبری نیست و بر اساس واقعیت زندگی انسانها ترسیم شده است. اینکه کتابی دربارهی خوشبختی و راههای رسیدن به آن توسط متفکری نوشتهشده باشد که شهره به بدبینی است، میتواند از نکات و حواشی جالبتوجه و هیجانانگیز این کتاب باشد. انتشارات عطر کاج، این کتاب را با ترجمهی پروانه طاهری در اختیار فارسیزبانان قرار داده است. این کتاب الکترونیکی را میتوانید از سایت طاقچه خریداری و دانلود کنید.
درباره کتاب در باب حکمت زندگی
کتاب درباب حکمت زندگی اثری است فلسفی و بخشی از کتاب دوجلدی Parerga and Paralipomena (متعلقات و ملحقات) که نخستینبار در سال ۱۸۵۱ در آلمان و به زبان آلمانی منتشر شد. این کتاب مجموعهای است از تأملات شوپنهاور دربارهی چگونگی رسیدن به بالاترین حد ممکن رضایت از زندگی. نویسنده در این کتاب، ادعا نمیکند که جهان خالی از رنج است، او همچنین میپذیرد که جهان بیرونی، تا حد زیادی خارج از کنترل ما قرار دارد؛ بااینحال معتقد است که با پذیرش واقعیتهای جهان و پذیرش محدودیتها و تمرکز بر تواناییهای درونی خودمان، میتوان راهی برای سعادتمندی و شادکامی در این جهان پر از رنج یافت.
بر خلاف شیوهی مرسوم فلاسفه در نوشتن آثار خود، نویسنده در این کتاب با بهکارگیری زبانی ساده و ارائهی توضیحاتی ملموس، اثری عمیق و درعینحال خواندنی را به مخاطبان خود عرضه کرده است.
خلاصه کتاب در باب حکمت زندگی
بهطورکلی ایدههای اصلی نویسنده دربارهی رسیدن به سعادت در زندگی را میتوان اینگونه فهمید:
- سرچشمهی دستیابی به احساس رضایت نه در امکانات بیرونی که در درون هر شخص قرار دارد.
- داراییهای مادی و ثروت تا جایی که برطرفکنندهی نیازهای اساسی زندگی باشند، نقش مثبتی در شکلگیری احساس رضایت از زندگی دارند؛ بااینحال ثروت زیاد و افتادن در دام تجملات میتواند باعث شکلگیری احساس نارضایتی در زندگی انسان شود.
- گرچه محترم جلوهکردن در نظر دیگران میتواند ارزشمند باشد و به کیفیت زندگی انسان اضافه کند اما وسواس نسبت به قضاوتهای دیگران میتواند آرامش درونی انسان را بر هم بزند و مانع دستیابی به سعادت شود.
این کتاب در مجموع راهنمایی است عملی برای رسیدن به زندگی بهتر. نویسنده در این کتاب با تمرکز بر محدودیتهای حیات انسان و با بهکارگیری دیدی واقعبینانه، سعی میکند با پرهیز از افتادن در دام آرمانگرایی و ارائهی توصیههایی غیرعملی، مسیری را برای دستیابی به آرامش ذهنی و سعادت در زندگی به خواننده عرضه کند.
کتاب حاضر به ترتیب زیر در شش فصل تدوین شده است:
- فصل اول: تقسیم موضوع
- فصل دوم: شخصیت و چیستی انسان
- فصل سوم: دارایی انسان
- فصل چهارم: موقعیت یا جایگاه انسان در نظر دیگران
- فصل پنجم: پندها و رهنمودها
- فصل ششم: زندگی در سنین مختلف.
چرا باید کتاب درباب حکمت زندگی را بخوانیم؟
بهرغم تفاوتهای بسیار زیاد موجود میان انسانها، میتوان ادعا کرد که همهی آنها در طول تاریخ در دغدغهی خود برای رسیدن به سعادت و خوشبختی اشتراک داشتهاند. در همین راستا، کتاب درباب حکمت زندگی اثر آرتور شوپنهاور را شاید بتوان یکی از مهمترین آثار تاریخ اندیشه دانست که به مسئلهی چگونگی رسیدن به احساس رضایت و خوشبختی در زندگی میپردازد. زبان ساده و درعینحال محتوای عملی این کتاب، از ویژگیهایی است که این کتاب را از سایر آثار مشابه متمایز میکند. نویسنده با ارائهی توصیههای کاربردی و ساده و همچنین ارائهی نگاهی تازه و متفاوت به زندگی، میتواند توجه خواننده را به مسائلی جلب کند که او را قدم به قدم برای رسیدن به زندگی بهتر همراهی میکنند.
علاوهبر محتوای ارزشمند و آموزندهی کتاب، خرید نسخهی الکترونیکی این کتاب میتواند اقدامی باشد در مسیر حفظ محیطزیست؛ در کنار این مسئله نباید صرفهی اقتصادی، و راحتی استفاده از کتاب الکترونیکی در همهجا و همهحال را از یاد برد.
دانلود کتاب در باب حکمت زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب در باب حکمت زندگی به قلم آرتور شوپنهاور از آثار کلاسیک فلسفه است و به مسئلهای میپردازد که انسانها در طول تاریخ همواره در تلاش برای پاسخدادن به آن بودهاند: چگونه میتوان خوشبخت بود؟ ازاینرو علاوهبر علاقهمندان به فلسفه، محتوای این کتاب در کنار زبان سادهی بهکارگرفتهشده توسط نویسنده، میتواند آن را بدل به کتابی جذاب و آموزنده برای طیف وسیعی از خوانندگان و علاقهمندان به کتاب کند. این کتاب مخصوصاً برای مخاطبانی جذاب خواهد بود که در مسیر رسیدن به خوشبختی بهجای توصیههای غیرواقعی و غیرعملی مرسوم بهدنبال راههایی کاربردی میگردند.
درباره نویسنده
آرتور شوپنهاور در سال ۱۷۸۸ میلادی در شهر دانتزیگ که امروز بخشی از کشور لهستان است متولد شد. پدر او تاجری موفق و فرهنگدوست بود و مادرش هم از نویسندگان مشهور زمانهاش. زندگی او به واسطهی شغل پدرش، با مسافرتهای زیادی به سراسر اروپا منجمله فرانسه و انگلستان همراه بود. او بعد از فوت پدرش در سال ۱۸۰۵، مدتی به شغل پدرش سرگرم بود تا اینکه در سال ۱۸۰۹ وارد دانشگاه گوتینگن شد. او در ابتدا دو سال به تحصیل در رشتهی پزشکی مشغول بود اما ادامهی تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه پیگرفت. شوپنهاور اولین کتاب خود، «درباب ریشهی چهارگان اصل دلیل کافی» را در سال ۱۸۱۳ میلادی منتشر کرد که حاصل این کتاب اخذ درجهی دکترای فلسفه در دانشگاه ینا بود؛ بااینحال به گواه تاریخ فلسفه، مهمترین کتاب وی، «جهان همچون اراده و تصور» است که در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. در میان آثار منتشرشدهی او کتاب «درباب حکمت زندگی» از شناختهشدهترین آثار این متفکر بزرگ آلمانی است؛ عجیب آنکه در میان نوشتههای او، از مشهورترین و شناختهشدهترین کتابهای شوپنهاور- فیلسوفی که در تاریخ فلسفه شهره به بدبینی است- کتابی باشد که به راههای رسیدن به خوشبختی میپردازد! به گواه منتقدان و البته خود او، شیوهی اندیشیدن و پرورش افکار این متفکر بهشدت متأثر از افلاطون، کانت و بودا بود. بسیاری شوپنهاور را اولین فیلسوف آلمانی میدانند که در تأملات فلسفی خود از حکمت شرقی بهره گرفته است. از مشهورترین فلاسفهای که تحتتأثیر افکار شوپنهاور بودهاند، میتوان فردریش نیچه، فیلسوف نامآشنای آلمانی را نام برد.
نظر افراد مشهور درباره نویسنده این کتاب
تعابیری که متفکران و نویسندگان برجستهی تاریخ از آرتور شوپنهاور و اندیشهاش، میتواند اهمیت و عظمت این متفکر را به ما نشان دهد. در ادامه نظرات برخی از متفکران بزرگ دربارهی آرتور شوپنهاور را میخوانیم:
- ماکس هورکهایمر، فیلسوف معاصر آلمانی دربارهی اهمیت اندیشه او چنین میگوید: «اندیشهی شوپنهاور بینهایت امروزی است.»
- فردریش نیچه، از تاثیرگذارترین متفکران آلمانی هم دربارهی تأثیر شوپنهاور بر خودش میگوید: «اولین و تنها معلم من، آرتور شوپنهاور بزرگ بود.»
- فرانتس کافکا، نویسندهی مشهور آلمانی، به سبک خاص نوشتاری او اشاره میکند و میگوید: «شوپنهاور، [در بهکارگیری] زبان هنرمند است؛ بهخاطر زبانش هم که شده باید حتماً آثار او را خواند.»
- آگوست استریندبرگ، نویسندهی مشهور سوئدی هم دربارهی اندیشهی این متفکر آلمانی چنین مینویسد: «[شوپنهاور] مردی عمیق بود؛ شاید عمیقتر از همه.»
بخشی از متن کتاب در باب حکمت زندگی
«به دلیل ضعف خاصی که در نهاد بشر وجود دارد، همه انسانها اهمیت بسیار زیادی به نظر دیگران درمورد خود میدهند؛ اما اندکی تفکر نشان میدهد که این نظر، چه خوب و چه بد، تأثیری در سعادت ما ندارد. بنابراین درک این نکته سخت است که چرا همه آدمها در مقابل نظر مساعد دیگران و یا تملقگوییهایشان مست غرور میشوند. اگر از کسی تعریف و تمجید کنید، شادی در چهرهاش نمایان میگردد و حتی اگر این تعریف دروغی بیش نباشد، چون باعث میشود او به خود افتخار کند، برایش رضایتبخش است. هنگامی که دچار بدبیاری واقعی یا کمبودهای مربوط به دو منبع دیگر سعادت بشر که قبلا گفتیم میشود، فقط تشویق دیگران او را تسلی میدهد و برعکس، در کمال شگفتی، اگر کوچکترین صدمهای به احساس خودبزرگبینی او وارد گردد، اعم از تحقیر یا بیاعتنایی، به هر شکل و میزان و شرایطی که باشد، به شدت آزرده میشود و عمیقآ احساس درد میکند. اگر این خصلت طبیعی بشری باعث حس عزت و افتخار شود، ممکن است تأثیر بسیار مفیدی بر رفاه بسیاری از آدمها بگذارد و جایگزینی برای اخلاق باشد. اما تأثیر آن بر سعادت، به خصوص بر آرامش و استقلال فکری که از ضروریات سعادت هستند، بیشتر زیانبار و آزاردهنده است تا مفید. بنابراین از دیدگاه ما، باید این ضعف را مهار کرد، ارزش نسبی مزایا و موهبتها را به درستی مورد توجه قرار داد و تا حد ممکن، حساسیت بیش از حد خود نسبت به نظر دیگران را تعدیل کرد؛ چه تملقگویی باشد و چه باعث رنج و درد شود، زیرا در هر دو حالت، حسی مشابه دارد. در غیر اینصورت، انسان بندهٔ افکار دیگران خواهد بود. و به قول هوراس: «چه راحت میتوان ذهنی را که تشنهٔ ستایش است، پریشان یا آرام کرد.» بنابراین، مقایسهٔ درست بین ارزش چیزی که در خود داریم و برای خود هستیم، با ارزش چیزی که دیگران دربارهٔ ما فکر میکنند، کمک بسیار بزرگی به سعادت ما خواهد کرد. هر چیزی که گسترهٔ وجود ما را پر میکند و آن را همان که هست میسازد، در یک کلام، محتوای عمر، یعنی تمام امتیازاتی که قبلا تحت عنوان شخصیت و دارایی گفتیم، در محدودهٔ اول خلاصه میشود زیرا همه اینها در حوزهٔ آگاهی و شعور خود انسان اتفاق میافتد. اما از سوی دیگر، آنچه دیگران دربارهٔ ما فکر میکنند، در حیطهٔ شعور آنهاست نه ما. این همان چهرهای است که ما در چشم دیگران میسازیم؛ همراه با افکاری که این چهره ایجاد میکند. اما این، امری است که مستقیم و بیواسطه برای ما اتفاق نمیافتد، بلکه فقط غیرمستقیم و باواسطه است؛ یعنی، همانطور که رفتار دیگران را نسبت به ما هدایت میکند، بر ما نیز اثر میگذارد؛ و حتی این تأثیر، فقط تا جایی اهمیت دارد که باعث تغییر شود و بتواند چیزی که در خود و برای خود هستیم را اصلاح کند. گذشته از این، آنچه در ذهن دیگران میگذرد، برای ما اهمیتی ندارد و وقتی به این نکته پی میبریم که اغلب مردم چقدر سطحی و پوچ فکر میکنند، ایدههایشان چقدر محدود، احساساتشان تا چه حد حقیر، نظراتشان تا چه اندازه بیاساس است و اکثر آنها چقدر خطا دارند، وقتی به تجربه میآموزیم که چقدر تحقیرآمیز دربارهٔ همنوع خود حرف میزنند، وقتی از کسی نمیترسند یا فکر میکنند آنچه میگویند به گوش او نمیرسد، به مرور زمان نسبت به نظر آنها بیتفاوت میشویم. و وقتی میبینیم بزرگترین انسانها با یک عده آدم ابله و نادان روبهرو هستند، میفهمیم که ارزش بسیار برای حرف و نظر مردم، ارج نهادن بیش از حد به آنهاست.»
حجم
۲۲۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۷ صفحه
حجم
۲۲۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۷ صفحه
نظرات کاربران
برای این کتاب دو مترجم وجود داره که من پیشنهاد میکنم حتما اون یکی رو مطالعه کنید توی این کتاب مترجم زحمت کشیده و هرچی که خودش دوست داشته اضافه و یا عوض کرده اصلا امانت دار خوبی نبوده واقعا
با مطالعهی نمونهی کتاب، به ضعف ترجمه و اغلاط فاحش اون پی بردم فلذا مطالعهی ترجمهی جناب مبشری رو بشدت توصیه میکنم.
۱. این کتاب توسط دو مترجم برگردان شده و هر دوی این ترجمه ها در طاقچه با عنوان یکسان موجوده. بنده کل فصل یک دو کتاب رو جمله به جمله خوندم و مقایسه کردم. اتفاقا کار خانم طاهری در ترجمه
من نتونستم ۲۰ صفحه بیشتر ازش بخونم چون نویسنده نظرات شخصی خودش رو مدام به عنوان فکت بدیهی زندگی جلوه میده و حتی به بعضی اقشار توهین غیرمنصفانه میکنه، شاید یه زمانی کتاب خوبی بوده ولی با زندگی الان سازگار
کتاب بسیار خوبیست که ارزش خواندن را دارد و همانطور که از نامش پیداست به راستی چیز های از باب حکمت زندگی برای خواننده نقل میکند و واقعا بینش این بزرگان شگقت انگیز و قابل تامل است
زندگی در حرکت است... از هر زاویه یک حکمت خیلی عالی مفید به عنوان نمونه گاهی برای حفظ آرامش باید از چیزهایی که از دیدگاه خودمان دوست داریم کناره رویم تا در گذر زمان به چیزهای بهتر دست یابیم حفظ آرامش
به نظرم کتاب خوبی بود شاید در ابتدا که شروع میکنید به خواندن به خودتون بگید که من همه اینارو میدونم و ... ولی رفته رفته با پیام هایی که شوپنهاور میخاد برسونه اشنایی بیشتری حس میکنین . در بعضی قسمت ها ممکنه