کتاب در ستایش بطالت
معرفی کتاب در ستایش بطالت
کتاب در ستایش بطالت اثری از برتراند راسل فیلسوف مشهور ولزی است. راسل در این کتاب نگاهی نو و متفاوت به مسئلهی «کار» ارائه کرده است. نگاهی که در پی کمکردن نظاممند ساعات کار و فراغت بیشتر است، هدفی که تحققش کیفیت کار است و طبیعتا کیفیت زندگی را افزایش میدهد. ذهن قدرتمند فلسفی و دید عمیق راسل، اثری خواندنی حاصل آورده که با خواندنش قطعا دریچهای تازهای به مسئلهی کار در ذهن مخاطب و تغییری مثبت در زندگیاش ایجاد خواهد شد.
این کتاب با ترجمهی علی جعفری توسط انتشارات هرست منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.
درباره کتاب در ستایش بطالت
در ستایش بطالت مقالهای از مجموعهی «In praise of idleness and other essays» اثر برتراند راسل فیلسوف بزرگ بریتانیایی و از پایهگذاران فلسفهی تحلیلی است. اثری که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد و درکی نو از مفهوم «کار» و «فراغت» بود. این مقاله که حاصل درنگ فیلسوفانهی راسل در مفهوم و ارزش کار است، در قلمرو حوزههایی همچون جامعهشناسی و سیاست نیز گام برداشته است؛ از اینرو در ستایش بطالت را میتوان اثری عمیق و جامع دانست، در حالیکه حجم کمی دارد و وقت کمی از خواننده خواهد گرفت.
مخاطبان با خواندن کتاب درمییابند، مسئلهای که قرنها باوری محکم به آن وجود داشته و پذیرشش بدیهی بهنظر میرسیده، چگونه از جانب ذهنی پویا و روشن به چالش کشیده میشود. موضوعی که به نظر ساده میرسد، اما پرداختن به آن، فکری پرورشیافته و پرتوان میخواهد. کتاب در ستایش بطالت را «علی جعفری» به فارسی برگردانده و نشر «هرست» به چاپش رسانده است.
خرید و دانلود کتاب در ستایش بطالت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب را به علاقهمندان جستارهای فلسفی و کتابهای عمومی فلسفه و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
چرا باید کتاب در ستایش بطالت را بخوانیم؟
با خواندن این کتاب که حجم کمی دارد و زمان بسیار کمی از ما خواهد گرفت، میتوانیم به بینشی عمیقتر نسبت به مفهوم کار و فراغت دست یابیم. کتابی که خواندنش از آن جهت که ایدهای متفاوت دارد، لذتبخش است و ذهن را برای اندیشیدن و بازاندیشی در افکار پیشین پرورش میدهد.
درباره برتراند راسل
برتراند آرتور راسل، فیلسوف، ریاضیدان، منطقدان، مورخ، جامع شناس، فعال صلح و کنشگر سیاسی بریتانیایی است. او در هجدهم ماه می سال ۱۸۷۲ در «مونموتشر» ولز به دنیا آمد. راسل از اشرافزادگان ولزی بود و پدربزرگش «جان راسل» ششمین دوک بدفورد بود که در عصر ویکتوریا دوبار به نخستوزیری بریتانیا رسید. راسل در خردسالی، مادر و پدر و خواهرش را از دست داد تا پدربزرگش جان راسل، سرپرستی او و برادر بزرگترش «فرانک» را بپذیرد. پدربزرگش نیز چندی بعد درگذشت. راسل در نوجوانی علاقهای بیحد به ریاضیات داشت و بهگفتهی خود او این علاقه تنها چیزی بود که میتوانست او را پس از تجربهی مصیبتهای پیاپی از فکر خودکشی برگرداند. راسل در جوانی به خواندن آثار «پرسی بیس شلی» علاقهمند شد و مطالعهی کتابهای بیس شلی بر او تاثیری عمیق گذاشت.
راسل برای آغاز تحصیلات عالی خود به کالج «ترینیتی کمبریج» رفت و در ریاضیات و فلسفه تحصیل کرد. یکی از دستاوردهای بزرگ راسل در راضیات، کشف «پارادوکس راسل» بود که نهایتا به گسترش نظریهی مجموعهها انجامید. راسل اما بیش از همه با تاملات فلسفیاش شناخته میشود. او از پایهگذاران فلسفهی تحلیلی است و نقشی مهم نیز در بنیاد نهادن منطق نوین ایفا کرده است. راسل زندگی پرماجرا و مخاطرهای داشت که غیر از زندگی آشفتهی شخصی از فعالیتهای سیاسی و صلحطلبانهاش ناشی میشد. او به دلیل کنشهای ضدجنگ خود در هنگامهی جنگ جهانی اول، از دانشگاه اخراج شد و برای مدتی به زندان افتاد. او زندان را بار دیگر در ۸۹سالگی و بهسبب شرکت در تظاهرات علیه فعالیتهای هستهای در لندن تجربه کرد. او فعایتهایی علیه آلمان نازی و خفقان شوروی نیز داشت. برتراند راسل برای نوشتن آثاری در دفاع از آزادی بیان برندهی جایزهی نوبل شد. «تاریخ فلسفهی غرب»، «علم و مذهب»، «چرا مسیحی نیستم»، «اصول ریاضیات» و «قدرت» تنها چند عنوان از کتابهای پرشمار و ارزشمند راسل است. برتراند راسل در دوم فوریهی ۱۹۷۰ درگذشت.
کار جوهر مرد نیست
برای قرنها عقیده به ارزش کار و «کار کردن»، بهعنوان یک ارزش بلامنازع و قطعی شناخته میشود. آنقدر بدیهی که کسی را یارای مخالفت با آن نبود. روزگار مدرن اگرچه بنای قدیم جزمیت اندیشه را لرزاند، اما دستکم در مواردی، خود نیز به مثل و حتی به بدتر از آن، دچار شد. یکی از این موارد بیتردید «مفهوم کار» است. سالها «کار» جوهر مرد دانسته میشد و مرد که از بین اشرف مخلوقات، اشرفتر بود، با کار بهخصوص با کار یدی، شرافت خود را حفظ میکرد و از کیان خانواده حمایت. زن و بچهاش هم به او در کارهایش کمک میکردند و گوشهای از بار را به دوش میکشیدند. این مرد با عرق جبین و کد یمین زندگیاش را میگذراند و پولش تماما خرج زندگی میشد. اگر هم چیزی میماند ذخیره نمیشد و راهی جیب همیشه جادار کشیشان و خرج لشکریان میشد. بدیهی است که در همچو روزگاری، کار جوهر مرد که چهبسا تنها جوهر مرد شمرده شود.
بهگفتهی راسل این وضعیت، که بختبرگشتگی انسانها و مشغولیت مدام به کار و دست خالی ماندن تا آخر عمر است، تا سالهای نهچندان دور ادامه داشته است. مثلا تا انقلاب سال ۱۹۱۷ در روسیه در به همین پاشنه میچرخیده است. بهعقیدهی راسل باور به این که «کار جوهر مرد است» ضربهای بزرگ به جوامع متمدن مدرن خواهد زد.
باید کمتر کار کرد
راسل پس از بررسی تاریخی مفهوم کار و ارزشگذاری آن، کوشیده است، بنا به نیاز زمانه و برپایهی فهم نظری و نظاممند خود از کار، به این مقوله نگاهی جدید و کاربردی بیندازد. بهنظر راسل میتوان با کار کمتر، کیفیت آن را بالاتر برد. کاری که اگر عادلانه بین همه تقسیم شود، بازده بیشتری خواهد داشت، نتیجهی این کارِ کمتر، بر زندگی افراد تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. راسل با استدلال نشان میدهد، که با حداقل نیروی کار میتوان تولیدات صنعتی لازم را برای گذران امور انسانها بهدست آورد. از اینرو اگر کار مورد نیاز عادلانه بین همهی افراد تقسیم شود، با ساعات کار کمتر میتوان نیروی لازم را جهت رفع نیازهای صنعتی تامین کرد و بیکاری نیز کمتر خواهد شد. کار کمتر به فراغت بیشتر خواهد انجامید و این فراغت، خود به عاملی برای ارتقای سطح آگاهی و بازیابی ذهنی و جسمی افراد بدل خواهد شد.
زمینهی تاریخی کتاب در ستایش بطالت
برتراند راسل کتاب در ستایش بطالت را در میانهی بحران اقتصادی بزرگ و جولان نرخ بالای بیکاری آن روزگار نوشت. بدیهی است که چنین طرح عالمانهای راهکاری برای برونرفت از آن وضعیت بود؛ گرچه نمیتوان استدلالهای راسل را محدود به زمانی خاص کرد و اعتبارش را به دورهی رکود گره زد. راسل در این اثر مارکسیسم مسلط به شوروی را نیز نقد کرده و نگاه جزمگرایانهی قطب کمونیستی آن روزگار را به کار نکوهیده است.
نقد فلسفی کتاب راسل نیاز به تخصص و درک عمیق مطالب و نگاه به زوایای مختلف آن دارد، اما بهطور کلی نگاه هشیارانهی راسل به مسئلهی کار و تلاش او را برای زدودن افکاری کهنه که گاهی به خرافاتی مضحک کشیده شده است، میتوان ستود و از خوانش و بازخوانی این اندیشهی روشن لذت بسیار برد.
ترجمههای فارسی کتاب
کتاب در ستایش بطالت را نشر «هرست» با ترجمهی روان «علی جعفری» به انتشار رسانده است. نشر «نیلوفر» برگردان «محمدرضا خانی» از این اثر را چاپ کرده است. این اثر را «سوسن نیازی» با عنوان «در ستایش تنآسایی» ترجمه کرده و نشر کلاغ آن را منتشر کرده است. اما پیشازهمه ابراهیم یونسی این اثر راسل را با عنوان «در ستایش فراغت» ترجمه کرده و حاصل کار که ترجمهی تمام مقالات اثر اصلی بود، چاپ شد.
جملاتی از متن کتاب در ستایش بطالت
میگویند فراغت همان عذاب الیم بیکاری است. گور پدر فراغت. حتی آن را برای پسران خود هم نمیخواهند. آدم انگشتبهدهان میماند، چون میخواهند آنقدر از گُرده پسرانشان کار بکشند که وقت تربیت شدن هم نداشته باشند و از طرفی انگارنهانگار که زن و دخترشان دست به سیاهوسفید نمیزنند. در جوامع اشرافی به بیعاری فخر میفروشند و بهبه و چهچه میکنند، آقا و خانم هم نمیشناسد، ولی همین بیعاری در جوامع زرسالار میشود مخصوص خانمها. این با عقل سلیم جور در نمیآید.
پیروزی پرولتاریا در شوروی از جهاتی مشابه پیروزی فمینیستها در سایر کشورهاست. سالهای سال، مردان بر برتری زنان از نظر عصمت انگشت گذاشته و با پافشاری بر اینکه عصمت شیرینتر از قدرت است، به زنان بابت کممنزلتی دلخوشی داده بودند. دست آخر فمینیستها گفتند هم عصمت میخواهند هم قدرت. چون پیشگامان آنها گفتند حرف مردان را درباره شیرینی عصمت روی چشم میگذارند، ولی درباره بیارزش بودن قدرت سیاسی نه. مشابه همین در شوروی در مورد کار یدی پیش آمده است. سالهای سال، ثروتمندان و بادمجان دور قاب چینهای آنها در ستایش «کار و زحمت شرافتمندانه» قلمفرسایی کردهاند، بهبه و چهچه راه انداختهاند که سادهزیستی فُلان و بهمان است، دم از دینی زدهاند که میگوید احتمال رفتن فقرا به بهشت بسیار بیشتر از اغنیاست...
حجم
۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱ صفحه
حجم
۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱ صفحه
نظرات کاربران
کتاب کم حجمی است که در مورد تقسیم اوقات انسان به کار و فراغت پرداخته و به خوبی مزایای فراغت را شرح داده است. به خصوص برای این روزها که افراد به دنبال بیشتر کار کردن هستند، مناسب است.
برای رهایی از زندان بروکراسی جهان فعلی، این کتاب کمکتون میکنه. از دید من رهایی بخش بود و باعث شد رازهایی برام فاش بشه