کتاب این ساندویچ مایونز ندارد
معرفی کتاب این ساندویچ مایونز ندارد
کتاب «این ساندویچ مایونز ندارد» نوشتۀ جی. دی. سلینجر و ترجمۀ سارا آرامی و مرجان حسنی راد است و نشر افق آن را منتشر کرده است. این ساندویچ مایونز ندارد مجموعهای از داستانهای جذاب است که سلینجر آنها را به همان سبک و سیاق شاهکار ناطور دشت نوشته است.
درباره کتاب این ساندویچ مایونز ندارد
کتاب این ساندویچ مایونز ندارد شامل ۱۰ داستان کوتاه میشود. بیشتر داستانها به موضوع جنگ میپردازد و در برخی از آنها شخصیت های محبوب نویسنده دیده میشوند. در اولین داستان این مجموعه یعنی من دیوونهام هولدن کالفیلد، قهرمان ناطور دشت در داستان به طور کامل حضور پیدا می کند، او ابتدا به دیدن معلم تاریخش اسپنسر پیر میرود و پس از آن به خانه برمیگردد تا خواهرش فیبی را ببیند و با او صحبت کند. در آخرین روز آخرین مرخصی، تنها ردی از این شخصیت در داستان دیده میشود و ۵ سال قبل از انتشار رمان مشهور ناطور دشت نوشته شده و به نوعی مقدمۀ این رمان به حساب میآید. در داستان این ساندویچ مایونز ندارد وینسنت کالفیلد برادر بزرگ هولدن کافیلد راوی قصه است که متوجه گمشدن برادرش میشود. تقریباً در تمام داستان های این مجموعه خانوادۀ هولدن کالفیلد نقش محوری دارند اما با خواندن تمامی داستان ها است که خواننده به شخصیت ها و ارتباط میان آن ها پی میبرد.
عناوین داستانهای کتاب این ساندویچ مایونز ندارد عبارت است از: «من دیوونهام»، «طغیان علیه خیابان مدیسون»، «آخرین روز آخرین مرخصی»، «سرباز در فرانسه»، «غریبه»، «برادران واریونی»، «ملودی بلو»، «دختری که میشناختم»، «این ساندویچ مایونز ندارد» و «گروهبان احساساتی».
خواندن کتاب این ساندویچ مایونز ندارد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به داستانهای آمریکایی و طرفداران جی. دی. سلینجر پیشنهاد میکنیم.
درباره جی. دی. سلینجر
جِروم ديويد سلينجر در اول ژانويهٔ سال ۱۹۱۹ در مَنهتن نيويورک به دنيا آمد. او یک نويسندهٔ آمريكایی بود. جی. دی. سلینجر پس از اتمام تحصيلات ابتدايی، به دانشكدۀ نظامی والی پِنسيلوانيا فرستاده شد و آنجا عنوان بدترين دانشجوی تاريخ دانشكده را به دست آورد. او در ۱۸سالگی، چند ماهی به اروپا رفت و بهمحض برگشتن به آمريكا، در سال ۱۹۳۸، وارد يكی از دانشگاهها شد، اما باز هم تحصيلاتش را نيمهكاره رها كرد. سلینجر در جوانی عاشق «اونا اونيل» شد و تا توانست برايش نامه نوشت؛ بااينحال «اونا اونيل» با «چارلز چاپلين» ازدواج كرد.
سلینجر در سال ۱۹۴۰ اولين داستانش را به نام «جوانان» در یک مجله چاپ کرد و سپس وارد ارتش شد. او در ارتش، بهعنوان گروهبان يكم پياده در جنگ جهانی دوم شركت كرد. وقتی متفقين در خاک فرانسه و ساحل نورماندی پياده شدند، شجاعت زيادی از خودش نشان داد. «ناتور دشت» را سلينجر در سال ۱۹۴۵ بهعنوان نخستین رمانش نوشت و توانست آن را در سال ۱۹۵۱ بهطور رسمی و بهصورت كتاب در آمريكا و بريتانيا به چاپ برساند؛ بااينحال چاپ اين كتاب، بهبهانۀ اينكه غيراخلاقی است، در مناطقی از آمريكا ممنوع شد و در سال ۱۹۹۰ از طرف انجمن كتابخانههای ايالاتمتحده نیز جزو كتابهای ممنوعالچاپ اعلام شد.
از رمانها و داستانهای بلند او میتوان به اینها اشاره کرد: ناطور دشت (ناتور دشت)، فرنی و زویی، تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور، جنگل واژگون، ۱۶ هپورث، ۱۹۲۶.
مجموعه داستانهای او عبارتند از: این ساندویچ مایونز ندارد، دلتنگیهای نقاش خیابان چهلوهشتم، هفتهای یهبار آدمو نمیکشه، نغمهٔ غمگین، یادداشتهای شخصی یک سرباز، دختری که میشناختم.
از آثار سلینجر برای تولید آثاری در قالبهای دیگر نیز اقتباس شده است. داریوش مهرجویی، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی، فیلم «پری» را با برداشتی آزاد از رمان «فرنی و زویی» اثر سلینجر ساخته است؛ همچنین مهرجویی در فیلم «هامون» از زبان شخصیت اصلی، اشارهای به آن دارد. کتاب ناتور دشت نیز در سریال Ghost in the Shell: Stand Alone Complex موردبحث قرار گرفته است. جی. دی. سلینجر در ۹۱سالگی، در ۲۷ ژانويهٔ ۲۰۱۰، به مرگ طبيعی درگذشت.
بخشی از کتاب این ساندویچ مایونز ندارد
«ساعت نزدیک هشت شب بود و هوا تارک و بارانی و یخبندان. صدای زوزۀ باد همانطوری بود که تو فیلمهای ترسناکه، اونم تو شب وحشتناکی که آدم تن لشی که وصیتنامه دستشه به قتل میرسه. من درحالیکه داشتم از سرما یخ میزدم، کنار توپ جنگی بالای تپۀ تامسون وایستاده بودم و به پنجرهها بزرگ جنوبی سالن ورزش نگاه میکردم که بزرگ و براق بودند و مثل پنجرههای یک سالن ورزش و نه هیچچیز دیگر، میدرخشیدند.»
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
من این کتاب رو دوست داشتم توضیح اینکه داستانش چیه شاید برای خواننده ای که با سلینجر آشنا نباشه راحت نباشه سلینجر انگار خود توئه در بازه ی زمانی از زندگی ات مثل دبیرستان یا دانشگاه موقع هایی که به اینکه کی هستی