کتاب زن خوراکی
معرفی کتاب زن خوراکی
کتاب زن خوراکی نوشتهٔ مارگارت اتوود و ترجمهٔ راضیه جلالی است. نشر لگا این رمان معاصر کانادایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب زن خوراکی
بهگفتهٔ مترجم کتاب زن خوراکی، مارگارت اتوود از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۴ میلادی، در یک شرکت تحقیقات نظرسنجی به نام «دادههای کانادایی» مستقر در تورنتو فعالیت میکرد. این شرکت در زمینهٔ راستیآزمایی دادهها و بازنگری پرسشنامههای نظرسنجی فعال بود. محیط کار شرکت «دادههای کانادایی» شبیه به محیط کار شرکت خیالی «مرکز تحقیقات سیمور» در رمان «زن خوراکی» از این نویسنده بود؛ مرکزی که «ماریان» (شخصیت اصلی رمان) آنجا مشغول به فعالیت است؛ همچنین گفته میشود که شخصیتهای «پیتر» و «لوسی» در زمان حاضر، برگرفته از زندگی خودِ اتوود هستند؛ پیتر نسخهٔ داستانی دوستپسر اتوود است؛ عکاسی آماتور که بعدها نامزد او میشود.
رمان زن خوراکی که در ۳ بخش نوشته شده، شما را با یک راوی اولشخص همراه میکند که در ابتدای رمان میگوید مطمئن است که وقتی در روز جمعه از خواب بلند شده، حالش خوب بوده؛ فقط شاید کمی بیحالتر از همیشه بوده. این راوی وقتی به آشپزخانه رفته تا صبحانهاش را بخورد، «اینزلی» را آنجا دیده که داشته غر میزده. اینزلی گفته که دیشب در مهمانی بدی بوده. او قسم میخورد همه در آن مهمانی دانشجوی دندانپزشکی بودند، اما آنقدر افسردهاش کردند که مجبور شده به الکل پناه ببرد. این رمان را بخوانید.
خواندن کتاب زن خوراکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر کانادا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره مارگارت اتوود
مارگارت اِلنور اتوود در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا در ایالت اونتاریوی کانادا به دنیا آمد. او شاعر، داستاننویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. اتوود بارها برای دریافت جوایز ادبی متعدد نامزد شده و بارها نیز جوایزی را دریافت کرده است؛ او همچنین یکی از بنیانگذاران بنیاد نویسندگان کانادا و نیز از متولیهای بنیانگذاری جایزهٔ شعر گریفین است. اتوود دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی، فلسفه و زبان فرانسوی است. او از نوجوانی دریافت که به نویسندگی علاقه دارد. این نویسندهٔ کانادایی، در بیشتر آثارش، زنانی را نمایش میدهد که مقهور پدرسالاری هستند؛ همچنین میکوشد توجهها را بهسمت فشار اجتماعی ناشی از ایدئولوژی پدرسالار جلب کند.
برخی از آثار مارگارت اتوود عبارتند از:
رمان: «زن خوراکی»، «سرگذشت ندیمه»، «آدمکش کور»، «اوریکس و کریک»، «سال سیلاب» و... .
مجموعه داستان کوتاه: «دختران رقاص»، «جنایت در تاریکی»، «استخوانهای خوب و جنایتهای ساده» و... .
مارگارت اتوود کتابهایی نیز بهعنوان شعر («گفتارهایی برای دکتر فرانکشتاین»)، کتابهایی در زمینهٔ ادبیات کودکان («حیوان خانگی آنا») و کتابهای غیرداستانی («در دنیاهای دیگر: علمی تخیلی و تخیل انسان») نوشته و منتشر کرده است.
از رمان «سرگذشت ندیمه» نوشتهٔ اتوود برای تولید فیلم سینمایی اقتباس شده است:
فیلم سینمایی سرگذشت ندیمه (The Handmaid's Tale) در ژانر علمی - تخیلی و بهکارگردانی فولکر اشلوندورف در سال ۱۹۹۰ میلادی منتشر شد. فیلمنامهٔ این فیلم را هارولد پینتر، نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی، از رمان مارگارت اتوود برداشت کرد و نوشت. مجموعهٔ تلویزیونی (سریال) آمریکایی سرگذشت ندیمه یا قصهٔ ندیمه در ژانر تراژدی و پادآرمانشهری از اواخر سال ۲۰۱۶ میلادی، تولید خود را آغاز کرد. سازندهٔ این سریال اقتباسی بروس میلر بوده است.
بخشی از کتاب زن خوراکی
«داشتم خانه را تمیز میکردم. دو روز طول کشید تا خودم را به انجام این کار راضی کنم، امّا آخرسر شروع کردم. باید لایهلایه این کار را انجام بدهم. اوّل سراغ زبالهها رفتم. از اتاق اینزلی شروع کردم، هر چیزی را که جا گذاشته بود در کارتنهای مقوایی جا دادم، قوطیهای نصفهونیمهٔ لوازمآرایش و رژلبهای استفادهشده، انبوهی از روزنامههای قدیمی و مجلههایی که کف زمین روی هم انباشته شده بودند. پوست موز خشکشدهای که زیر تخت پیدا کردم و لباسهایی که روی زمین ریخته بود. همهٔ وسایل خودم که میخواستم دور بریزم هم به همان کارتنها منتقل شدند. وقتی کف زمین و روی مبلمان خالی شد بهسراغ گردگیری رفتم، حتی گچبریها و بالای درها و لبهٔ پنجرهها را هم تمیز کردم. بعد رفتم سراغ کفپوشها، آنها را جارو کردم و بعد از سابیدن براقکننده زدم. آنقدر کف زمین کثیف بود که آدم باورش نمیشد. انگار به یک کفپوش جدید رسیده بودم. بعد ظرفها را شستم و بعد از آن پردههای آشپزخانه. برای خوردن ناهار، دست از کار کشیدم. بعد از ناهار بهسراغ یخچال رفتم. خیلی دقیق چیزهای وحشتناکی را که داخلش تلنبار شده بود بررسی نکردم. همین طور که شیشههای کوچک را زیر نور میگرفتم میشد حدس زد که نباید آنها را باز کنم. انواع و اقسام موادی که آنجا بود بهحکم طبیعتشان یا مو درآورده بودند یا پشم یا پر و من میتوانستم تصور کنم که احتمالاً چه بویی میدهند. با دقّت آنها را داخل کیسهزباله خالی کردم. با تیشهٔ یخشکن به جایخی حمله کردم امّا متوجه شدم لایهٔ ضخیم یخ، اگرچه از بیرون برفکی و اسفنجی بهنظر میآمد، مثل سنگ سفت بود. بنابراین بعد از کمی تلاش برای کندن و جداکردن آن، اجازه دادم آب شود.»
حجم
۳۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
حجم
۳۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه