کتاب بال های شجاعت
معرفی کتاب بال های شجاعت
کتاب بال های شجاعت نوشتهٔ ژرژ ساند و ترجمهٔ احسان دستغیب و ویراستهٔ سارا کیانی و مهدی سجودی مقدم است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بال های شجاعت
بالهای شجاعت کتابی است از ژرژ ساند، نویسندهٔ فرانسوی در متن قرن نوزدهم. دوران پر آشوبی که امیدهای آزادیخواهانهٔ انقلاب فرانسه را با جانشینی امپراتوریها و سلطنتهای خودکامه و استبدادی بر باد داد که هر کدام در آغاز نوید آزادی و دموکراسی دادند و با ماندگارشدن در مسند قدرت راه انحطاط و استبداد پیمودند. ساند با لوئی ناپلئون که با نوید آزادی، جمهوری دوم را در فرانسه بنیاد نهاد نزدیک بود. اما زمانی که او نیز به بقایِ در قدرتْ معتاد و گرفتار فسادِ گریزناپذیر آن شد و به اعتبار نام عمو، خود را ناپلئون سوم و امپراتور سوم نامید و سپس برای توسعهٔ مذهب کاتولیک به اغوای همسرش، در اروپا و سپس در مکزیک و آمریکای لاتین دست به جنگ و ماجراجویی پرهزینه زد، از او کناره گرفت و به راه ادبی مستقل خود در زمان او و پس از او ادامه داد. همچون نویسندهٔ بزرگ و معاصر خود ویکتور هوگو، ساند نیز از نامداران سبک رمانتیسم است که آثار او بر خلاف اروپا در ایران چندان معرفی نشده است.
داستان کتاب شرح سادهٔ زندگی نوجوانی است که در معرض تغییر و تحولی ناگهانی و تحمیلی در زندگی خود قرار میگیرد که شخصیت او را در معرض تحول و دگرگونی و اتکای به خویشتن، و فراتر از خویشتن، قرار میدهد. کتاب یادآور دو اثر اروپایی استثنایی قرن بیستم است. یکی شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنتاگزوپِری خلبان و نویسندهٔ نامدار فرانسوی و دیگری کنولپ اثر هرمان هسه نویسندهٔ شهیر آلمانی.
هنگامیکه کلوپینهٔ کوچک، شخصیت اصلی داستان، به دلیل ناتوانی خود، از دنیای انسانها دور میشود، در میان پرندگان، در لانهای روی صخرهٔ بلند قرار میگیرد. او که سرشار از معصومیت و کنجکاوی است، غنای جهانی که احاطهاش کرده است را کشف میکند و به لطف بالهای شجاعتِ خود، نماد عروج و آزادی، یکی پس از دیگری از همهٔ موانع عبور میکند. کلوپینه گویای توانایی انسان برای رشد و نمو، کشف و شهود و درنهایت خلق کردن است. او فرزند صخرههاست، جویندهای که هستی، او را به آنچه میجوید هدایت میکند. شخصیت داستان، هرچند با رنج و مشقت، اما با اشتیاق تمام شجاعت خود را برای دستیابی به ثروتهای هستی به کار میگیرد. یک داستان فلسفی که در آن کودکی لَنگ و بهظاهر بیاستعداد به یک انسان آزاد و حکیم تبدیل میگردد. نویسنده در این داستان آزادی و زیستن را ورای چارچوبهای معمول اجتماع و آنچه مقدر کردهاند، به تصویر میکشد. در طول داستان کلوپینه خود را از قیدوبند گرایشهای پستِ انسانی چون حسادت، طمع، میل به ظاهرپرستی، شهرت و جاهطلبی که قلب انسانها را تیره میکند و بر آن مسلط میشود، آزاد میکند.
خواندن کتاب بال های شجاعت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر کتاب شازده کوچولو را دوست داشتهاید، از این کتاب هم خوشتان خواهد آمد.
درباره ژرژ ساند
آمانتین لوسیل اُرُر دوپَن (۱۸۰۴-۱۸۷۶)، معروف به ژُرژ ساند، رماننویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و منتقد ادبی فرانسوی قرن نوزدهم و از چهرههای اصلیِ مکتب رمانتیسیزم است. او یکی از پرکارترین نویسندگانِ عصر خود است که بیش از ۷۰ رمان و نزدیک به ۵۰ اثر دیگر در سایر گُسترهها را در کارنامهٔ خود دارد. ژُرژ ساند بسیار تحت تأثیر مادربزرگش مَری اُرُردُسَکث، معروف به مادام دوپَن، بود. عاشقپیشه بود و در برابر تعصب، افراط و چالشهای یک جامعهٔ بهشدت محافظهکار ایستاد و در جهت تغییر و اصلاح آن کوشید. زندگی پرتلاطم، پوشش و نام مستعار مردانهای که از سال ۱۸۲۹ به کار گرفت، به قشری از زنان جامعهاش الگوی نوینی را ارائه کرد. بهرغمِ منتقدینی سرسخت مورد توجه طبقهٔ روشنفکر زمان خود بود و در مزرعهاش پذیرای افرادی چون بالزاک، فردریک شُوپن، فرانتس لیست و گوستاو فلوبرگ قرار داشت. نخستین رُمانهای او هنجارهای اجتماعی و خیزش زنان را به چالش کشیدند که این امر منجر به انشقاق در میان افکار عمومی و همچنین محافل ادبی شد. سپس به آسیبهای اجتماعی و مسائل کارگران روی آورد و در کنار این موضوعات نیز نگارش رُمانهای تاریخی را آغاز کرد. در ادامه نیز گرایش قابلتوجهی به طبیعت پیدا کرد. شهرت او همچنین بهواسطهٔ همین سبک از رُمانها معروف به champêtres نیز برجستهتر گشت. سبکی که بر لطافت زندگی در دشت و صحرا، روستاها، پناه به طبیعت سرکش و انعطاف در برابر آن متمرکز است.
بخشی از کتاب بال های شجاعت
«در میان زمینهای خطهٔ اُژ، به سمتِ قصبهٔ سَن پیئرِآزیف، در سهمنزلیِ دریا، دهقانی نیکنام و همسرش زندگی میکردند که به دلیل کوشش بسیار' نسبتاً مُتِمَوّل شده بودند. در آن دوران، یعنی تقریباً یکصد سالِ پیش، زراعت و کشاورزی چندان در کشور رونق نداشت. زمینها مملو از علوفه و علیق و درختان سیب بود. تا جایی که چشم کار میکرد، دشتهایی وسیع و تخت و هرازچندی در گوشهوکناری، باغی کوچک از درختان گردو و فندق با حیاتخلوتی و خانهای که به سببِ نایابی سنگ، از کاهگِل یا چوب ساختهشده، به چشم میخورد. در چنین جاهایی گاوهای مرغوبی پرورش مییافت و پنیر و کَرهای مقبول به عمل میآمد، اما ازآنجاکه نه جادهٔ بزرگ و درخوری ساخته شده بود و نه خط راهآهنی و نه چون امروزه خانههای ویلایی فراوانی کنار دریا وجود داشت، روستاییان و کشاورزان ابتکار و انگیزهٔ چندانی برای افزایش، توسعه و تنوع بخشیدن به محصولاتشان نداشتند.
نام دهقانی که از او گفتم، دوسی بود و زنش را هم مادر دوسِت صدا میکردند. آنها چندین فرزند داشتند که همانند خودشان به کار در مزرعه و باغ و رتقوفتق امورِ گاوها مشغول بوده و ابتکار و انگیزهٔ بیشتری هم نسبت به پدرومادرشان نداشتند و از چیزی هم شکایت نمیکردند. بچههای خوبی بودند، نرمخو و بیتفاوت، عجلهای هم در کارشان نبود، اما پیوسته مشغول به کار بودند تا در درازمدت بتوانند مقداری پول کنار بگذارند و زمینی بخرند.
فقط یکی از بچهها که اسمش کلوپینه بود، کار خاصی انجام نمیداد. با چهرهای زیبا و گلگون شبیه سیب، سرزنده و قوی بود، ضعیف و بیمار نبود، اما کمی میلنگید. کلوپینه داییای داشت، برادر مادرش که در جوانی بر عرصهٔ کشتیهای تجاری سفرها کرده و کشوهای زیادی را دیده بود. داییاش بعدها در سواحل تروویل ساکن شده و از آن مسافتِ دور برای دیدار دوسیها به دیار آنها میآمد. او از سفرهایش ماجراها تعریف میکرد و داستانسراییها مینمود که همهٔ آنها هم (درواقع) حقیقت نداشت، اما کلوپینه در مورد آنها تردیدی به خود راه نمیداد، چراکه این قصهها در نظرش بسیار زیبا و خارقالعاده بودند. و چنین شد که کمکم فکر سفر و اشتیاق دریانوردی بر او چیره شد؛ با اینکه هرگز وسعت دریا را درنیافته بود و نمیدانست که این وسعت تا چه اندازه میتواند پهناور باشد. بااینحال دریا از او دور نبود و او میتوانست پیاده تا ساحل برود. لنگیدنش برایش مانعی ایجاد نمیکرد، اما این جزءِ رسوم مزرعهداران قدیم نبود که بیدلیل از محل زندگیشان دور شوند و فاصله بگیرند. به همین دلیل علاقهٔ کلوپینه هنوز مایهٔ نگرانی پدرش نشده بود.»
حجم
۱۴۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱۴۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه