دانلود و خرید کتاب نئوهاوکینگ ها مریم حسینیان
تصویر جلد کتاب نئوهاوکینگ ها

کتاب نئوهاوکینگ ها

ویراستار:فرشته احمدی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۳از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نئوهاوکینگ ها

کتاب نئوهاوکینگ ها نوشتهٔ مریم حسینیان (نویسنده و از فعالان «انجمن ادبیات داستانی خراسان»)و ویراستهٔ فرشته احمدی است. نشر چشمه این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب نئوهاوکینگ ها

کتاب نئوهاوکینگ ها (یا «سازش با سوراخ‌های جوراب مورچه») حاوی یک رمان معاصر ایرانی است. این رمان به فصلی به نام «فصل یک یا استیون هاوکینگ وسط زندگی من چه‌کار می‌کند؟» آغاز شده و با گذر از فصل‌هایی مانند «فصل سه یا نئوهاوکینگ شدن پدیدهٔ غریبی است!»، «فصل چهار و هفتاد و پنج‌صدم یا پیش‌گفتاری میان متن»، «فصل شش یا نئوهاوکینگ‌ها روی سقف چه می‌بینند؟» و «فصل هشت یا بعضی از نئوهاوکینگ‌ها نیاز به «دلبر» دارند»، با فصل «فصل یازده و هفتاد و پنج‌صدم یا من دیگر حرفی ندارم!» به پایان رسیده است. این کتاب حاوی روایتی از دوسال‌واندی هم‌نفسی با بیماری است که از نویسندهٔ این اثر، یک «نئوهاوکینگ» ساخت. مریم حسینیان برخلاف اغلب کتاب‌هایی که در این باره نوشته شده، نه دم از مبارزه می‌زند، نه شکست و نه پیروزی؛ او راوی درد است و زندگی؛ دردی که عمیق است اما می‌توان با آن چشم‌درچشم شد. نویسنده سؤالات مهمی مطرح کرده است؛ «آیا رنج‌کشیدن رستگاری می‌آورد؟». روایت او بازآفرینی روزگاری است که بر بدن دردمندش رفته است؛ بدنی که مرکز جهان است و کشف دوباره و بی‌پرده‌اش در حین بیماری رخ می‌دهد. کتاب او نه در پی ناامیدکردن بلکه آری‌گویی به زندگی و تسخیر درد است.

خواندن کتاب نئوهاوکینگ ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نئوهاوکینگ ها

«سعی می‌کنم عادی باشم، اما نیستم. موهایم براشینگ شده، لاک چندرنگ به ناخن‌هایم زده‌ام، ابروهایم اصلاح و رنگ شده، کلی خاطرهٔ خنده‌دار برای اردلان و دلارام (خواهرزاده‌هایم) تعریف کرده‌ام و بعد برگشته‌ام خانه و ساکم را بسته‌ام. امیرحسین خوابیده است. بغلش کرده‌ام قبل خواب و گفته‌ام: «مامان‌جون، من فردا می‌رم دکتر که به دستم آمپول بزنم.» به همه سپرده‌ام هیچ اشاره‌ای به دل‌درد و جراحی شکم و این چیزها نکنند. اصلاً نمی‌خواهم برگردد به استرس سال قبل. رد کبودی آزمایش خون را روی دستم نشانش می‌دهم و می‌گویم: «ببین عزیزم، این‌جا رو باید برم خوب کنم و بیام. تو پیش بابا هستی. فریباخانم و زهراخانم برات سیب‌زمینی سرخ می‌کنن. پیشت هستن. دایی داره می‌آد. خاله هست. پارک می‌ری. بابا می‌بردت کافه…» ذوق می‌کند. برایش کلی حرف خنده‌دار می‌زنم. قلقلکش می‌دهم و تا بخوابد، محکم بغلش می‌کنم. معلوم نیست باز هم بتوانم بچه‌ام را بغل کنم یا نه. هایپک جراحی آسانی نیست. وضعیت من هم خوب نیست. کسی شرایط را برایم تشریح نکرده. ولی همین که می‌دانم بیش‌تر از جراحی قبل بدنم بریده می‌شود، رحم و تخمدان‌ها دیگر وجود ندارند و بخشی از روده ــ همان جایی که سلول سرطانی از جراحی قبل جا مانده ــ احتمالاً برداشته می‌شود، و این‌که جراحی شاید بیش از دوازده ساعت طول بکشد و قرار است درد بیش‌تری از سال گذشته سراغم بیاید حالم بد می‌شود. متاستاز اتفاق عجیبی است. شبیه سؤالی فلسفی است که جوابی ندارد. اما مثل میخ توی مغزم فرومی‌رود. متاستاز برای نئوهاوکینگ‌ها مثل علامت سؤال است وسط متنی که فکر می‌کرده‌اند تمام شده. انگار یک نفر، در خط پنجم متن، دور جمله‌ای را خط بکشد و بگوید: «این یعنی چی دقیقاً؟ نه… نشد… متن خوبی نیست. باید پاکش کنی و دوباره بنویسی. خیلی هم قول نمی‌دهم نمرهٔ کامل به متن بدهم. شاید باز هم علامت سؤالی پیش بیاید…»»

Mono
۱۴۰۲/۰۹/۲۵

خوندن این کتاب غمگینم کرد و البته من رو به فکر فرو برد. از اون‌جا که نه خودم و نه اطرافیانم هرگز چنین تجربه‌ای نداشتیم، هیچ پیش‌زمینه و هیچ اطلاعی نداشتم که بیماری ممکنه چه تأثیراتی روی آدم بذاره. روی

- بیشتر
Mohadese
۱۴۰۲/۱۰/۲۳

این کتاب نوشته‌های خانم حسینیان از دوران بیماری‌شون، بیماری سرطان. به قول خودشون این کتاب آغاز و پایانی نداره از میانه شروع می‌شود و در میانه ادامه پیدا می‌کند. مثل دیگر نوشته‌های خانم‌حسینیان در ژانر رئالیسم جادویی و نثری بسیار

- بیشتر
مطی میم
۱۴۰۳/۰۲/۲۶

در این کتاب خانم حسینیان شرایط بیماری و حالات روحیشون و...روایت کردن قلم زیبایی دارن لذت بردم از قلمشون خب بخوام بگم این کتاب رو ادامه دادم بتونم کمی حس کسانی که به بیماری سرطان مبتلا میشن رو درک کنم و بتونم

- بیشتر
کاربر ۱۶۶۱۷۰۶
۱۴۰۳/۰۱/۲۴

نباید برای این کتاب ریویو بنویسم چون مریم حسینیان را می‌شناسم. چون همیشه برایم قله بود. اول در داستان نویسی و بعد که مدیرمان شد در مدیریت و توانمندی. این کتاب ورای شناخت‌هایم، واقعا کتاب خوبی است اگر به هر

- بیشتر
m a
۱۴۰۲/۱۲/۲۰

چقدر قلم خانم حسینیان زیباست.والبته چقدر داستان زندگی بعضی ها غم انگیزاست،ولی درس بزرگی است برای خودشان و دیگران.باآرزوی سلامتی برایشان.

«کمک کن تا دردهایت به رنج تبدیل نشوند…»
Mohadese
کرده‌ام: «اگر در شرایط سخت جانت را از دست نداده‌ای، منتظر بمان و ببین دنیا قرار است چه چیزی را به تو نشان بدهد.»
Mohadese
هیچ‌وقت در کلینیک پای درددل هیچ نئوهاوکینگی ننشستم و دربارهٔ دردهای خودم با کسی حرف نزدم. بهانه‌ام کرونا بود، ولی نمی‌خواستم در مسابقهٔ کی از همه بدبخت‌تر است شرکت کنم.
فائزه قائمی

حجم

۱۶۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۷ صفحه

حجم

۱۶۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۷ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان