کتاب جاذبه و رحمت
معرفی کتاب جاذبه و رحمت
کتاب جاذبه و رحمت نوشتۀ سیمون وی و گوستاو تیبون با ترجمۀ بهزاد حسینزاده در نشر نی به چاپ رسیده است. این کتاب، دستنوشتهای از سیمون وی است که پس از مرگ او، گوستاو تیبون منتشر کرد. کتاب مربوط به دورۀ جنگ جهانی دوم است و فلسفۀ دینی سیمون وی را منعکس میکند.
درباره کتاب جاذبه و رحمت
سیمون وی، فیلسوف، فعال سیاسی و عارف مذهبی فرانسوی، زمانی که در جوانی در ۱۹۴۳ درگذشت، کمتر شناخته شده بود. ۴ سال بعد، گوستاو تیبون، فیلسوف کشاورز، کتابهای او را از دفترهایی که نزد خود گذاشته بود، گردآوری کرد و به شهرت و نفوذ سیمون وی سرعت بخشید.
کلمات قصار چشمگیر در جاذبه و رحمت، منعکسکنندۀ فلسفۀ دینی سالهای آخر زندگی سیمون وی است. این کتاب که در آغاز جنگ جهانی دوم نوشته شده بود، زمانی که وضعیت سلامتی او رو به وخامت بود و فعالیتهای اجتماعی چپ او جای خود را به دروننگری معنوی میداد، روشن میکند که چرا منتقدان سیمون وی را «روح بزرگی که ممکن است یک قدیس شود» نامیدهاند یا «بیگانه بهعنوان قدیس، در عصر بیگانگی».
نوشتههای کتاب جاذبه و رحمت، جایی در حوزههای فلسفۀ شخصی و معنویت یک سالک قرار میگیرند. اگرچه سیمون وی گرایش مسیحی داشت، عقیدۀ الهیاتی خاصی را آموزش نمیدهد. او به مناسک مذهبی مانند عشای ربانی اشاره میکند؛ اما نه طولانی و نه متمرکز. وی، به آیین یهود متولد شد و تحصیل در بالاترین مرحله در رشتۀ فلسفه داشت مه تأثیر آشکار این سنتها را در کتابش میتوان دید.
موضوعات متنوع است؛ از جمله عشق، شر، چهارچوب اجتماعی و زهد. او انضباط معنوی را تمرین میکند، با اقرار به ضعف و نارسایی خود در پرتو الهی. او دو نیروی عمیق در جهان هستی را تصدیق میکند: جاذبه و فیض. گرانش، که بهطور عقلانی از فیزیک فهمیده می شود، جهان را در کنار هم نگه میدارد؛ اما فیض خدا اجازه میدهد تا «خوب» رشد کند. او این دو نیروی علمی و الهیاتی را مکمل یکدیگر میداند نه رقابتی.
خواندن کتاب جاذبه و رحمت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران کتابهای الهیات و عرفان پیشنهاد میکنیم.
درباره سیمون وی
سیمون وی از اولین زنان دانشآموختۀ مدرسۀ مطالعات عالی پاریس بود که بین ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۸ در مدرسههای استانی فلسفه درس میداد.سیمون ویل، فیلسوف و فعال سیاسی فرانسوی قرن بیستم، در جنبشهای سیاسی چپ اسپانیایی کار میکرد. با این حال، در حوالی ظهور جنگ جهانی دوم، او از سیاست توتالیتر اروپا سرخورده شد و یک حرکت انعکاسی به درون انجام داد. او شروع به گرویدن به مسیحیت کاتولیک رومی کرد. او قبل از پایان جنگ در اثر مبارزۀ طولانی با بیاشتهایی در گمنامی درگذشت. سیمون وی در مزارع حومۀ فرانسه کار کرده بود و یک دفترچه از نوشتهها را به یک فیلسوف، کشاورز و دوست فرانسوی به نام گوستاو تیبون سپرد. تیبون با دیدن ارزش آنها، نوشتهها را منتشر کرد که یک دهه بعد به انگلیسی ترجمه شدند. این نوشتهها ذهن و روح فعالی را نشان میدهند که بهدنبال درک واقعیت در میان بیگانگی عمیق است.
سیمون وی سوسیالیست بود و مدتی در خط مونتاژ شرکت خودروسازی رنو هم کار کرد. در جنگ داخلی اسپانیا علیه فاشیسم حضور داشت و در ۱۹۳۸ بود که مذهب کاتولیک گرایش پیدا کرد؛ اما هرگز راضی به انجام غسل تعمید نشد. وی در ۱۹۴۲ از فرانسه به آمریکا گریخت و آنجا به نشانۀ همبستگی با فرانسۀ اشغالی از مصرف خوراکش کاست تا به سوءتغذیه دچار شد و در اثر ابتلا به سل در ۳۴سالگی درگذشت.
بخشی از کتاب جاذبه و رحمت
«اکنون ببینیم سیمون وی در باب این مسائل چگونه میاندیشید. او، چنانکه ذکر شد، در لحظهای از درد شدید جسمی تجربهای داشته که خود بر آن نام «خدا» مینهد. پس تجربهٔ او برخلاف تجربهٔ نیچه تجربهای ناشی از تأمل نظری نیست، اما او پیرامون این تجربه فلسفهای در باب انسان و جهان شکل میدهد. اگر خواسته باشیم خلاصهای از تصور سیمون وی از خدا، جهان و انسان به دست دهیم باید بگوییم در نظر سیمونوی خداوند با انکار خود جهان را آفریده است و تنها از این طریق میتوانست دست به آفرینش بزند. خداوند همهچیز است و برای اینکه چیزی جز او امکان وجود بیابد خود را کنار کشید تا جهان به وجود آید و انسان این امکان را بیابد که اصلاً چیزی باشد. این همان آفرینش است. حال، انسان نیز باید در عملی متقابل دست به انکار نفس بزند و از چیزیبودن دست بشوید تا خداوند دوباره همهچیز گردد. او خود را محو ساخت تا ما چیزی باشیم و اکنون ما باید خود را محو سازیم تا او همهچیز گردد. سیمون وی این عمل را «واآفرینی» مینامد و آن را متفاوت با نابودی میداند. واآفرینی تبدیل آفریده به ناآفریده است، اما نابودی تبدیل آفریده به هیچ است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه