دانلود و خرید کتاب پلکان اکبر رادی
تصویر جلد کتاب پلکان

کتاب پلکان

نویسنده:اکبر رادی
انتشارات:نشر قطره
امتیاز:
۳.۶از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پلکان

کتاب پلکان نوشتهٔ اکبر رادی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب پلکان

کتاب پلکان حاوی یک نمایشنامهٔ ایرانی به قلم یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسان ایران است؛ اکبر رادیاین نمایشنامه دربارهٔ پروسهٔ شکل‌گیری یک سرمایه‌دار از آغاز تا لحظهٔ فروپاشی او است. «پلکان» را یک تراژدی اجتماعی و واقع‌گرا دانسته‌اند که در ۵ تابلوی به‌هم‌پیوسته تنظیم و نوشته شده است. در تابلوی اول با عنوان «آن شب بارانی» که در تابستان ١٣٣٣ و روستای پسیخان رشت می‌گذرد، شاهد دزدی گاو شیردهٔ «آقاگل» هستیم. او با این گاو و کشت بادام چرخ زندگی‌اش را می‌چرخاند که همزمان با پوکی بادام‌ها و دزدیده‌شدن گاوش چاره‌ای جز پذیرش سرنوشت تراژیک تحمیل‌شده بر خود نخواهد داشت. در ادامه در می‌یابیم که «بلبل»، فروشندهٔ دوره‌گردی است که گاو آقاگل را دزدیده و از فروش آن ٣٠٠ تومان به جیب می‌زند. تابلوی دوم در همان روستای پسیخان و در پاییز ١٣٣۵ می‌گذرد. تابلوی سوم با عنوان «زمستان شهر ما» در دکان دوچرخه‌سازی بلبل و زمستان ١٣۴١ می‌گذرد.تابلوی چهارم به نام «آفتاب برای سلیمان» در آغاز بهار ١٣۵٠ و دفتر ساختمانی بلبل در گلسار رشت شکل می‌گیرد. در تابلوی پنجم که «مکث» نام دارد و مربوط به تابستان ۱۳۵۷ و خانهٔ ویلایی بلبل در فرمانیهٔ تهران می‌شود، بلبل درصدد است تا با وصلت پسرش «سعید» با «ثریا آهنچی»، ارتباط مالی و امکان سرمایه‌دارشدن خود را بیش از پیش گسترش دهد.

گفته شده است که اکبر رادی برای آنکه به واقع‌گرابودن اثرش صحه بگذارد، در ابتدای نمایشنامهٔ «پلکان»، مقدمه‌ای نوشته که در آن اشاره به رسیدن سه قطعه عکس متفاوت از رشد و شکوفایی یک سرمایه‌دار می‌کند. این عکس‌ها را دانشجویی بدون نام برایش می‌فرستد و اکبر رادی پس از مدت‌ها فکرکردن دربارهٔ برداشت و تفسیر خود از آن‌ها، به طرح و نوشتار «پلکان» می‌رسد. او برای آنکه ادله‌اش منطبق با واقعیت باشد، از آدم‌های قابل‌لمس و حقیقی می‌خواهد در تابلوهای نمایشنامه حضور داشته باشند؛ آدم‌های روستایی و کارگر، آدم‌های دلال‌صفت و مال‌اندوز، آدم‌های روشن و آگاه و آدم‌های ظالم و ویرانگر که هر روز در چهار گوشهٔ دنیا قابل‌مشاهده هستند و انگار ترکیب و ساختار دنیا طوری است که با گذر زمان باز هم همین اتفاقات به‌گونه‌ای دیگر در حال جریان است. شخصیت‌های این نمایشنامه که به زبان کوچه و بازار حرف می‌زنند، قهرمان‌های ستمدیده‌ای هستند که ز قشر پایین‌دست جامعه هستند و برای خروج از ستم‌پذیری، راهی جز طغیان و شورش ندارند؛ چنانچه در دو تابلوی ۴ و ۵ شاهد آشوب کارگران و کلیت‌ جامعه (انقلاب ۱۳۵٧ در ایران) هستیم. «پلکان» را باید یک تراژدی مدرن و امروزی در نظر گرفت؛ برای آنکه در این متن زندگی غمگنانهٔ عده‌ای آدم بیچاره را می‌بینیم که در چنبرهٔ خودخواهی‌ها و خودمداری‌های یک آدم نوکیسه و ویرانگر گرفتار شده‌اند. آنچه در «پلکان» شکل می‌گیرد، موقعیتی قابل‌انطباق با مسائل و بحران‌های اقتصادی معاصر ایران است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب پلکان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اکبر رادی

اکبر رادی در ۱۰ مهر سال ۱۳۱۸ در رشت به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۹ بعد از ورشکستگی پدرش، به تهران مهاجرت کردند. او در دانشگاه تهران در رشتهٔ علوم اجتماعی تحصیل کرد و پس از گذراندن دوره‌های تربیت معلم، در سال ۱۳۴۱ به شغل معلمی پرداخت و ادبیات نمایشی را در دانشگاه تهران تدریس کرد. اکبر رادی نخستین نمایشنامهٔ خود را به نام «روزنهٔ آبی» در سال ۱۳۳۸ نوشت. هرچند انتشار این نمایشنامه دو سال طول کشید، توجه احمد شاملو را به خود جلب کرد. چند سال بعد در سال ۱۳۴۷ یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های دههٔ ۱۳۴۰ ایران با عنوان «ارثیهٔ ایرانی» به قلم او منتشر شد. او نثری قوی و محکم داشت که سرشار از مایه‌های فرهنگ عامه بوده است؛ یعنی کاملاً متناسب با شخصیت‌هایی که می‌آفرید. از میان معروف‌ترین کارهای این هنرمند می‌توان به «خانمچه و مهتابی»، «جاده»، «دستی از دور»، «نامه‌های همشهری»، «انسان ریخته یا نیمرخ شبرنگ در سپیدهٔ سوم»، «صیادان»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «پلکان»، «تانگوی تخم‌مرغ داغ»، «آمیزقلمدون» و... اشاره کرد. این نمایشنامه‌نویس ایرانی در ۵ دی ۱۳۸۶ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب پلکان

«بلبل: مهم نيس سليمان چی گفته جوت؛ مهم اينه كه انگشت كرده به اونای ديگه. در صورتيكه می‌تونست بياد پيش من، بتّركه دردشو بگه... موضوع اينه الياس! وسطی هم نداره كه تو بگيری؛ يعنی تا مسؤولين هستن به تو نمی‌رسه، قانون داره. (نزديك پنجره، يكی از پرّه‌های كركره را پايين می‌كشد و با كينه به بيرون خيره می‌شود.) ايناش! چهل تا نرّه خر نشسته‌ن روی تيرهای آهن كه مثلا چی؟ كارمنو زمين بذارن؟ يه همچه آفتاب محشری! يه همچه آسمونی، مث آينه آبی! دو ساعته كَپّه گذاشته‌ن و تكون نمی‌خورن. (آهسته شروع به قدم زدن می‌كند.) من ده تا خونه مهندسی رو شيش ماهه مقاطعه كردم، تا حتی برنامه ساختمانی رو يه ماه جلو انداختم؛ برای اينكه نخوره به پاييز كه بارندگيه؛ برای اينكه كنتراته و سر موقع بايد خونه‌ها رو تحويل بدم... خب؟ اون نكبتا اينو می‌فهمن كه رج به رج نشسته‌ن و عين خيال‌شونم نيس؟ من كه سرم بره، زير بار اينا نمی‌رم. (سيگارش را خاموش می‌كند.)

الياس: والله...

بلبل: من خونه‌های «گلسار» و می‌سازم و اول پاييزم تحويل صاحبان‌شون می‌دم عين تابلو.

الياس: قضيه اصلا به اين شكلی نيس قربان.

بلبل: ما اينا رو دوره كرديم الياس؛ خودتو به اون راه نزن!

الياس: ولی جناب مهندس، باور بفرمايين سليمان آدم بدبختيه. سرشم تو كلاف خودشه و اصلا تو اين مايه‌ها نيس. غرض اينه كه... اشتباه شده قربان.

بلبل: نه! اشتباه نشده، اصلا! من يه سرِ نخ می‌خواستم، كه پيدا كردم.

الياس: سر نخ؟

بلبل: (از كشوی ميز قلوه سنگی در می‌آورد.) می‌دونی اين چيه؟

الياس: من... از كجا بدونم؟

بلبل: جدی نمی‌دونی؟ ـ باشه!

زنگ می‌زند، و در انتظار و با نگاه و نيشخند به الياس، قلوه سنگ را در هوا می‌پراند و می‌گيرد. حاجی‌نور وارد می‌شود. بلبل سنگ را كف دستش نگه می‌دارد و جلو می‌آيد.

بلبل: حاجی، تو اين سنگو از كجا آوردی؟

حاجی‌نور: ماشالله داد به‌ام قربان.

بلبل: ماشالله به‌ات چی گفت؟

حاجی‌نور: گفت تو زانوی لوله بوده.

بلبل: اين قلوه سنگ، شكسته. چرا؟

حاجی‌نور: واسه اينكه با چكش زده بودن تو لوله.

بلبل: آها! (سنگ را می‌گذارد و يك لوله نيم متری از كشو بيرون می‌آورد.) اين چيه حاجی؟

حاجی‌نور: اون يه لوله آلوده به آهكه.

بلبل: تو بگو جوت! اگه لوله آب آلوده بشه، چی می‌شه؟

حسن‌جوت: آهك لو، لو، لوله رو می‌خوره.

بلبل: و لوله فاسد می‌شه؛ درسته؟

حاجی‌نور: ردخور نداره آقا.

بلبل: پس يه بچه عمله هم می‌دونه كه آهك با لوله جور نيس. (لوله را می‌گذارد و يك قطعه قيرگونی در می‌آورد.) حالا اينو بگو!

حاجی‌نور: اون يه تيكه قيل گونيه قربان.

بلبل: خاصيت قيل گونی چيه الياس؟

الياس: روی لوله‌ها می‌كشن كه نشت نده به كف.

بلبل: اين كجا بود حاجی؟»

Morteza
۱۴۰۳/۰۸/۲۹

فکر‌کنم دارم معتاد میشم به نوشته های اکبر رادی نمایشنامه خوان بودم اما رادی یه چیز دیگه است چقدر خوب شرح حال بلبل کچل و مش بلبل و بلبل خان برامون تعریف کرد تو پنج صحنه دلم به حال بمانی

- بیشتر

حجم

۷۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۷۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
۹,۹۰۰
۷۰%
تومان