کتاب پرده
معرفی کتاب پرده
کتاب پرده؛ جستاری در هفت بخش نوشتهٔ میلان کوندرا و ترجمهٔ کتایون شهپر راد و آذین حسین زاده است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. این کتاب جستاری در هفت بخش دربارهٔ تاریخ ادبیات و نقد است.
درباره کتاب پرده
میلان کوندرا بر این باور است که در میان گونههای مختلف ادبی، رمان از جایگاهی منحصر به فرد برخوردار است، چیزی بیش از یک نوع ادبی است؛ یعنی رمان یک هنر تمامعیار است.
کتاب «پرده» از مقالاتی متعدد با پیوستگی مضمونی تشکیل شده که در کنار هم هفت بخش را میسازند که آگاهی از تداوم، نفوذ تا عمق چیزها، رماننویس کیست؟، پرده پاره، رمان حافظه و فراموشی و... از جمله عناوین برخی از بخشهای کتاب هستند.
این کتاب نیز هماننده هنر رمان ساختاری اعترافگونه دارد. گویی کوندرا به عنوان یک نویسنده در این کتاب دست به اعترافاتی زده که ریشه در تلقی او از ادبیات و علایق ادبیاش دارد. حال اگر در کتاب «هنر رمان» مرکز ثقل اثر، در نوشتن رمان است در این اثر کوندرا به ارتباط درونی و بیرونی تاریخ و رمان پرداخته است. او به عنوان یک رماننویس تاریخِ رمان را به شیوه خود میکاود که با سنتهای دانشگاهی متفاوت است. او زبانی ساده و بیانی بیپیرایه و مستقیم را برای کتاب خود استفاده کرده که در درک بهتر آن تاثیر فراوان دارد. همچنین کتاب سرشار از ایدههای متنوع و جالبتوجه دربارهٔ رمان و تاریخ است. او درباره کتابهای خود نیز به نکات تازهای اشاره کرده است.
از جمله مباحث جالب کتاب که جذابیت ویژهای بدان بخشیده طرح این ایده است که آیا رمان روزی به پایان راه خود خواهد رسید؟ این نکتهای است که نویسندگان و صاحب نظران گوناگونی از دریچههای مختلف بدان پرداختهاند. کوندرا نیز همانند هر نویسنده و علاقهمند رمانی از چنین دغدغهای به دور نبوده است. او حتی این فرض را مطرح میکند که شاید روزی برای بقای رمانهای مطرح مجبور باشیم آنها را به ساحت هنرهای دیگری برده و بر مانایی آنها بیفزاییم. اما در عین حال از این واقعیت نیز غافل نمیشود که در چنین حالتی برای استمرار حیات رمان ابتدا باید ساختار آن را شکسته و ساختار جدیدی متناسب با آن فرم برایش در نظر بگیریم. اما آیا هنری که شکل و ساختار نداشته باشد اصلا وجود خواهد داشت؟ به قول کوندرا با این کار در واقع به جای ادامهٔ حیات برای رمان مقبرهای ساختهایم که روی سنگنوشتهاش نام کسی نوشته شده که در داخل آن وجود ندارد!
بخشهای کتاب از این قرار هستند:
بخش نخست: آگاهی از تداوم
بخش دوم: Die Weltliteratur
بخش سوم: نفوذ تا عمق چیزها
بخش چهارم: رماننویس کیست؟
بخش پنجم: زیباییشناسی و وجود
بخش ششم: پرده پاره
بخش هفتم: رمان، حافظه، فراموشی
خواندن کتاب پرده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار کوندرا و همچنین پژوهشگران ادبیات پیشنهاد میکنیم.
درباره میلان کوندرا
میلان کوندرا، متولد ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی، نویسنده اهل چک است که در سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و نهایتا در سال ۱۹۸۱ تابعیت فرانسوی گرفت. او خود را نویسندهای اهل فرانسه میداند و تاکید دارد آثارش باید در طبقهبندی آثار فرانسوی قرار بگیرند.
کوندرا چندین بار نامزد جایزه نوبل ادبیات شده است. او از خانوادهای فرهیخته است و پدرش نوازندهای مشهور بوده است. علاقهی کوندرا به موسیقی را میشود در آثارش دید. مشهورترین اثر کوندرا سبکی تحمل ناپذیر هستی است که در فارسی با نام بار هستی هم ترجمه شده است. کتابهای دیگر او عبارتند از هویت، جاودانگی، زندگی جای دیگری است، جشن بیمعنایی و عشقهای خندهدار.
بخشی از کتاب پرده
«فیلدینگ از زمره نخستین رماننویسانی بود که توانست در مورد بوطیقای رمان اندیشه کند؛ هرکدام از هجده بخش تام جونز با فصلی آغاز میشود که به بیان نوعی نظریه رمان میپردازد (نظریهای سبک و خوشایند؛ چه، اینگونه است که رماننویس اقدام به نظریهپردازی میکند: با حفظ حسودانه زبان خود و با گریز از شیوه سخنگویی بزرگان، و چنان این کار را میکند که توگویی از طاعون گریزان است).
فیلدینگ رمانش را در سال ۱۷۴۹، یعنی دو قرن بعد از گارگانتوا و پانتاگروئل و یک قرنونیم بعد از دونکیشوت نوشته است؛ باوجوداین، هرچند خود را ملهم از رابله و سروانتس معرفی میکند، رمان برایش اثری نوین محسوب میشود، تا بدانجا که او خود را «کاشف گسترهای جدید در سرزمین ادبیات میپندارد...». این گستره جدید به حدی نو است که حتی هنوز اسمی نیز برایش انتخاب نشده است! دقیقتر بگوییم، در زبان انگلیسی با دو نام novel و romance به آن اشاره میکنند، اما فیلدینگ از استفاده از این اسامی اجتناب میورزد، چون هنوز زمان چندانی از کشف این پهنه نمیگذرد که تمامش با «مجموعهای از رمانهای احمقانه و وحشتناک (a swarm of foolishovels and monstrous romances)» پر میشود. فیلدینگ، چون نمیخواهد در همان گروهی قرار گیرد که از آنها نفرت داشت، با وسواس فراوان از کاربرد واژه «رمان» پرهیز میکند و با عبارتی کموبیش پیچیده، اما صحیح و بجا، این هنر نو را «نوشتاری نثری طنزی حماسی» مینامد.
او تلاش میکند تا این هنر را، یعنی دلیل وجودیاش را، تبیین و حوزه واقعیتی را که روشن میکند و میکاود و در بر میگیرد مشخص کند: «خوراکی که ما در اینجا در اختیار خواننده قرار میدهیم چیزی نیست مگر طبیعت انسانی.» این نکته از هر لحاظ بدیهی بهنظر میرسد؛ در آن زمان رمان جایی بود که در آن با داستانهای جذاب و سرگرمکننده و پندآموز مواجه میشدند، همین و بس؛ هیچکس تا آن موقع برای رمان هدفی تا به این اندازه گسترده، همچنین پرتکلّف و جدّی، یعنی بررسی طبیعتِ انسانی در نظر نگرفته بود؛ هیچکس تا آن روز مقام رمان را تا حد مقولهای در باب تأمل بر انسان بالا نبرده بود.»
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه