کتاب پرنده آبی
معرفی کتاب پرنده آبی
کتاب پرنده آبی نوشتهٔ موریس مترلینک و ترجمهٔ عبدالحسین نوشین است. نشر قطره این نمایشنامهٔ مشهور فرانسویزبان را از یک نویسندهٔ برندهٔ جایزهٔ نوبل روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پرنده آبی
کتاب پرنده آبی نمایشنامهای است مشهور به قلم موریس مترلینک که اولینبار در سال ۱۹۰۸ منتشر شد. این نمایشنامه در ۳۰ سپتامبر ۱۹۰۸ میلادی در تئاتر هنر مسکو به کارگردانی کنستانتین استانیسلاوسکی به نمایش درآمد و در سال ۱۹۱۰ در برادوی در آمریکا ارائه شد. از این نمایشنامه برای چندین فیلم و یک سریال تلویزیونی اقتباس شده است. داستان درمورد دختری است به نام «میتیل» و برادرش «تیلتیل» که در جستوجوی خوشبختی هستند. به این دو، توسط پرندهٔ آبیِ خوشبختی و بهنمایندگی از «پری خوب بریلون» کمک میشود. در صحنهٔ آغازین، دو کودک با خوشحالی تزئینات زیبا و دسرهای غنی را که در خانهٔ یک خانواده ثروتمند در آن نزدیکی میبینند، توصیف میکنند. وقتی بریلون میگوید این اشتباه است که ثروتمندان کیکهایشان را با تیلتیل و میتیل تقسیم نکنند، پسر او را اصلاح میکند. کافی است که او شادی دیگران را تماشا کند. شادی آنها در او حسادت ایجاد نمیکند. وقتی بچهها با تجملات، بهویژه بزرگترین آنها یعنی تجمل ثروتمندبودن ملاقات میکنند، دوباره بر این موضوع تأکید میشود. وقتی تیلتیل الماس را میچرخاند، سالن با درخشندگی خیرهکنندهای غرق میشود. در پایان نمایش، تیلتیل آنچه را دربارهٔ شادی آموخته است، نشان میدهد. از پنجره به جنگل نگاه میکند و میگوید چقدر زیبا است. داخل خانه برای او بسیار دوستداشتنیتر از پیش به نظر میرسد؛ همچنین با دادن پرندهٔ حیوان خانگی خود که بسیار آبیتر از قبل به نظر میرسد، به کودک بیمار شادی بسیاری القا میشود. این نمایشنامه را دارای سبکی سمبولیک یا نمادین دانستهاند که باید با امکانات «نمایش عروسکی» (Puppet Theatre) اجراشود؛ زیرا برخی از شخصیتهای آن را حیوانات و اشیا تشکیل میدهند؛ نان، سگ، گربه، آتش، تاریکی، روشنایی، شیر، قند و... .
خواندن کتاب پرنده آبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۲۰ بلژیک (زبان فرانسه) و قالب نمایشنامهٔ نمادین پیشنهاد میکنیم.
درباره موریس مترلینک
موریس مترلینک با نام کامل «موریس پُلیدور ماری برنار مترلینک»، نویسنده، شاعر و فیلسوفی بلژیکی بود که در سال ۱۸۶۲ در شهر گنت در قسمت فلاندر در کشور بلژیک متولد شد. زبان آلمانی و فرانسه را در خانواده فرا گرفت و در مدرسه زبان لاتین آموخت. تحصیلات مقدماتی را در مدرسهٔ سن بارب به پایان برد و برای فراگیری رشتهٔ حقوق، فلسفه و حشرهشناسی وارد دانشگاه شد و مدارج آن را با موفقیت پشت سر گذاشت. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۸۸۴ بود که به عضویت کانون وکلای دادگستری شهر کان درآمد و بعد به ریاست این کانون رسید. محیط آنجا نتوانست روح کاوشگر او را آرام سازد؛ ازاینرو در سال ۱۸۸۷ به فرانسه رفت. چند ماه پس از ورودش به فرانسه بهعلت مرگ پدر مجبور به ترک آنجا شد و به شهر کان برگشت. مرگ پدر اثر عجیبی بر او گذاشت و عاملی شد که غور او را در فلسفهٔ هستی و حیات زیاد کرد و از آن پس شروع به نوشتن نمایشنامه کرد. اولین اثرش با موفقیت همراه نبود. مجدداً در سال ۱۸۹۶ به پاریس رفت و آنجا تحتتأثیر آثار بزرگان مکتب سمبولیسم قرار گرفت. در سال ۱۹۰۰ با زنی به نام «ژرژت لبلان» (Georgette Leblance) آشنا شد که حکایت مادی و معنوی این زن در او اثر فراوان داشت. او دو بار جایزهٔ ادبیات نمایشی فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه را به خود اختصاص داد و در سال ۱۹۱۱ جایزهٔ ادبی نوبل را دریافت کرد، اما بهخاطر دلبستگی ملی، عضویت در فرهنگستان فرانسه را که به او پیشنهاد شده بود نپذیرفت. موریس مترلینک در اوج محبوبیت و شهرت در سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت و تا پایان جنگ جهانی دوم و اشغال بلژیک توسط هیتلر در سال ۱۹۴۰ در آمریکا ماند. از آثار مشهور او میتوان به نمایشنامههای «پرندهٔ آبی»، «ژویزل»، «نابینایان» (کوران) و نیز کتابهای «زندگی زنبور عسل»، «سایهٔ بالها»، «موریانه» و «راز بزرگ» اشاره کرد.
درباره عبدالحسین نوشین
سید عبدالحسین نوشین خراسانی در ۲۱ بهمن ۱۲۸۵ به دنیا آمد و در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۰ درگذشت. او نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و شاهنامهپژوه ایرانی و از مصححان شاهنامهٔ مشهور بهتصحیح مسکو بود. عبدالحسین نوشین از نخستین افرادی بود که دستاوردهای تئاتر غرب را با خود به ایران آورد و نسلی را آموزش داد که باقیماندههای آن نسلهای بعد تئاتر ایران را تربیت کردند. در سال ۱۳۹۸ فیلم مستندی تحتعنوان «پرندهٔ آبی» بهکارگردانی «فرزاد فرهوشی» منتشر شد که گفته شده است اقدامات عملی عبدالحسین نوشین در راستای تحول جدی تئاتر نوی ایران را بررسی کرده است. در این فیلم اصغر همت، داریوش اسدزاده، جعفر والی، انور خامهای و غلامحسین دولتآبادی حضور دارند. از ترجمههای نوشین میتوان به کتابهای «پرندهٔ آبی» (موریس مترلینک)، «بانو با سگ ملوس» (آنتوان چخوف)، «عشق بیپایان» (لئو تولستوی)، «روسپی بزرگوار» (ژان پل سارتر) و «مانیفست حزب کمونیست» (مارکس و انگلس) اشاره کرد.
بخشی از کتاب پرنده آبی
«آتش: من هیچ از مُرده نمیترسم. یکی از کارهای من این است که آنها را بسوزانم... در زمان قدیم من همهٔ مُردهها را میسوزاندم. آنوقتها کاروبارم بهتر از حالا بود.
تیلتیل: تیلو، تو چرا اینطور میلرزی؟ آیا تو هم میترسی؟
سگ: (از ترس میلرزد و دندانهایش به هم میخورد.) من! هرگز! من کی میلرزم؟ من هیچوقت نمیترسم... اما اگه آنجا نریم بهتر نیست؟...
تیلتیل: گربه چرا هیچی نمیگه؟
گربه: (اسرارآمیز) من میدونم آنجا چه خبره.
تیلتیل: (به روشنایی) تو هم با ما میآیی؟
روشنایی: نه، بهتره که من با موجودات و حیوانات دم در منتظر تو باشیم، برای اینکه عدهای از اینها میترسند و ازطرف دیگه، میترسم بعضی دیگه که نمیترسند با مُردهها خوشرفتاری نکنند؛ مخصوصاً آتش که خیلی میل داره آنها را مثل زمان قدیم بسوزانه و این دیگه معمول نیست... تو و میتیل تنها به قبرستان خواهید رفت.
تیلتیل: تیلو هم نمیتونه با ما بیاد؟
سگ: چرا، چرا، من با شما میآم. من میخوام همیشه با صاحب کوچولوم باشم.
روشنایی: غیرممکنه... پری اکیداً غدغن کرده که باید تنها برید... ترسی نداره.
سگ: خیلی خوب، خیلی خوب، نمیریم... صاحب کوچولوی من، نگاه کن اگه دیدی میخوان اذیتت کنند، اینطور کن (دو انگشت خود را توی دهن میگذارد و سوت میکشد.) دیگه کارت نباشه. مثل جنگل خواهیم کرد. عو! عو! عو!
روشنایی: خوب، خدا نگهدار بچههای عزیزم... من همین جاها هستم. خیلی دور نمیرم. (بچهها را میبوسد.) کسانی که مرا دوست دارند و من آنها را دوست دارم همیشه مرا پیدا میکنند (به موجودات و حیوانات) شما هم ازاینطرف با من بیایید.
همه خارج میشوند. بچهها تنها میمانند.
پرده به روی تابلوی هفتم باز میشود.»
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
اهل نمایشنامه خوندن نیستم، ولی این اثر سمبولیک رو خیلی دوست دارم. به نوعی تلاش انسان برای رسیدن به خوشبختی رو در قالب نمایشنامه آورده. اثری که هم به درد نوجوانها میخوره و هم سنین بالاتر. خودم بار اول سی
کتاب فوق العاده ایه برای افرادی که علاقمند به نمادپردازی هستن. و قلم ساده و روانی هم داره که باعث میشه طیف وسیعی از افراد و گروه های سنی مختلف بتونن بخونن. اوایل شاید به نظرتون مناسب برای گروه سنی