کتاب هنر ایجاد رابطه
معرفی کتاب هنر ایجاد رابطه
کتاب هنر ایجاد رابطه نوشتهٔ ویرجینیا ستیر و ترجمهٔ مریم مرتاض است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب هنر ایجاد رابطه
گذشتهٔ ما سبب روشنی و گشایش زمان حالمان میشود یا تیرگی و کدورت؟ کتاب هنر ایجاد رابطه به چنین موضوعی پرداخته است. نویسندهٔ این کتاب توضیح داده است که پس از ۴۰ سال مسافرت به دور دنیا و برقراری رابطه با هزاران انسان و شیوههای مختلف زندگی آنها، کمک به حل مشکلات مردم و کمک به انسانهایی که درصدد یافتن راههایی برای کمک به همنوعانشان بودند، فرصتی پیدا شد تا بتواند مطالبی را بهطور اختصار دربارهٔ موضوعهای گوناگون در این کتاب گردآوری کند. این موضوعات عبارت است از ایجاد رابطه، عزتنفس، همآهنگی و قدرت و انرژی.
خواندن کتاب هنر ایجاد رابطه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد برقراری ارتباط با انسانهای دیگر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هنر ایجاد رابطه
«اولین مرحلهٔ تغییر صادق بودن با احساساتمان است صادق بودن قلب ایجاد رابطه است. من این وضعیت صادق شدن را همآهنگی مینامم.
مسئله ناراحت کنندهای که وجود دارد این است که بیشتر مردم احساسشان را بهطور نادرستی بهکار میبرند و نمیدانندکه نوع دیگری هم میتواند باشد. در حقیقت فکر میکنند کاری را که باید انجام داد، انجام میدهند، در نتیجهٔ چنین تفکری رنج بیفایده میکشند.
برای انسان شدن همآهنگی لازم است و شما خود مهمترین منبع هستید، زیرا خودتان بار مسئولیت وجودتان را به دوش میکشید. همآهنگی همچنین راهی است برای خطر کردن، یک تعریف ساده از خطر کردن این است که شما دست به عملی میزنید که تا بهحال آنرا انجام ندادهاید و یا آنرا با روش جدیدی انجام میدهید. آیا تا بهحال داستان آن عروس جوان را شنیدهاید که رُستبیف را چطور درست میکرد؟ همسر جوانش با تعجب بسیار زیادی میدید که او گوشتها را به دو قسمت تکه میکند و در دو تابه قرار میدهد. وقتی از او سؤال کرد که چرا این کار را میکند؟ زن جوان با اعتمادبهنفس جواب داد که راه تهیه آن همین است چرا که مادرش هم به همین روش آنها را درست میکرده است و مرد که از منطق همسر جوانش دچار تعجب شده بو، تصمیم میگیرد در این مورد تحقیق بیشتری کند. بنابراین به سراغ مادر همسرش میرود و متوجه میشود که او نیز به همان ترتیب رُستبیفها را درست میکند و دلیلش هم این بود که مادرش چنین میکرده است. خوشبختانه مادر پیر آن زن هنوز زنده بود و وقتی داستان را از پسر جوان شنید، با خنده جواب داد: آه خدای من، من همیشه مجبور بودم به آدمهای زیادی غذا بدهم و فقط تابههای کوچک داشتم و به همیندلیل آنها را به تکههای کوچک تقسیم میکردم.
راستی آیا شما هم اگر تابههای بزرگ در اختیار دارید بازهم رُستبیفها را در تابههای کوچک درست میکنید؟!
در نگاه اول ممکن است به نظر بیاید که تغییری را که شما میخواهید انجام بدهید ریشهای و اساسی است، اگر بخواهید یکباره انجام شود، بله میتواند اینطور باشد اما راههای دیگری هم هست، که ممکن است آسانتر باشند.
اگر کسی از شما سؤال کند که چه اتفاقی افتاده؟ و اگر واقعاً هم اتفاقی افتاده باشد، شما احساس تحقیر و بدفهمی میکنید (چراکه بهطور نسبتاً زیادی از شناخت اعمال بیرونیتان بیبهره هستید و توانایی تفکیک بخش هوشیار و ناهوشیار را ندارید) و حال چطور میتوانید از بخش هوشیار که همان اعمال بیرونی است، مطلع شوید؟
یک ضبط صوت کمک بسیار بزرگی به شما میکند، در غیراینصورت از طرف مقابلتان بپرسید چگونه رفتار کردهاید که اینطور بهنظر رسیدهاید؟ و آنوقت از واقعیت آنچه احساس کردهاید و گفتهاید مطلع خواهید شد. البته مدتی طولانی باید وقت صرف کنید، تا این تعادل را بهدست آورید. باید بعد از هر بدفهمی یا سوءتفاهمی از دوست خود بپرسید که صدا و حالت من چگونه بوده است. در این صورت این شانس را خواهید داشت تا بتوانید آنچه را از دست دادهاید دوباره به دست بیاورید.»
حجم
۵۴۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۵۴۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه