دانلود و خرید کتاب نیچه اشتفان تسوایگ ترجمه لیلی گلستان
تصویر جلد کتاب نیچه

کتاب نیچه

انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۳.۱از ۱۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نیچه

کتاب نیچه نوشتهٔ اشتفان تسوایگ و ترجمهٔ لیلی گلستان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. تسوایگ در این کتاب به زندگی و آثار نیچه، این فیلسوف آلمانی پرداخته است.

درباره کتاب نیچه

کتاب نیچه مجموع ۱۱ مقاله از اشتفان تسوایگ دربارهٔ نیچه است که اینجا به اختصار دربارهٔ هرکدام می‌خوانید:

۱. تراژدی بی‌بازیگر: «تراژدی فردریش نیچه یک درام تک‌بازیگر است: هیچ بازیگر دیگری در صحنهٔ کوتاه زندگی او حضور ندارد. در طول پرده‌های این تراژدی که به‌سان بهمن فرو می‌ریزد، مبارز منزوی، در زیر آسمانِ توفانی سرنوشتش تنها است. هیچ‌کس در کنارش نیست، هیچ‌کسی در تقابل با او نیست، هیچ زنی نیست تا با حضور مهربانش فضای به‌وجودآمده را ملایم کند. هر حرکتی فقط از خودِ او سر می‌زند و خودِ او تنها شاهد است.»

۲. چهره دورو: «‌«تصویر تأثربرانگیز قهرمان». این چنین است که دروغی مرمرین و افسانه‌ای جالب توجه جا می‌افتد، سری پرباد و قهرمان‌گونه، پیشانی بلند و خمیده که از تفکراتِ تیره و تار پرشیار است، تابِ موها که بر پسِ گردنی ستبر و متمایل به جلو سنگینی می‌کند، نگاهی عقاب‌وار که زیر پلک‌هایی پرچین و چروک می‌درخشد، هر عضلهٔ این چهرهٔ قوی حاکی از اراده، سلامت و توانایی است... . «تک‌چهره مرد». اتاق ناهارخوری حقیر یک پانسیون که روزی شش فرانک می‌ارزد، در هتلی در آلپ یا در ساحل لیگوری میهمانانی بی‌تفاوت که اغلب پیرزنانی‌اند مشغول وراجی کردن. زنگ سه بار می‌زند تا آن‌ها را سر میز بخواند. از درگاهی اتاق، شبحی مردد با شانه‌هایی گودافتاده و خمیده به جلو وارد می‌شود: نیچه که شش هفتم دیدش را از دست داده، انگار از غار بیرون آمده باشد همیشه با قدم‌هایی نامطمئن وارد خانه غریبه می‌شود.

۳. ستایش بیماری: ««هر چیز که مرا نکشد قوی‌ترم می‌سازد.» بی‌شمارند فریادهای رنجِ این تن مصیبت‌دیده، این تن به مثال نمایه‌ای است با صد ورودی از تمام دردهای جسمانی، و با این نتیجهٔ وحشتناک: «در تمام سنین زندگی، فزونی درد نزد من موحش بوده است».»

۴. دون ژوان شناخت: اگر امانوئل کانت طوری با شناخت زندگی می‌کند که انگار همسر قانونی‌اش است، نیچه نیز دون ژوان (اغواگر) شناخت محسوب می‌شود. «مهم، شور ابدی است و نه زندگانی ابدی.»

۵. شور صداقت: «فردریش نیچه پیش‌ترها قصد داشت کتابی بنویسد که آن را، شورنو یا شور صداقت نام داده بود. او هرگز این کتاب را ننوشت اما (از آن بهتر) به شیوهٔ آن کتاب زندگی کرد.»

۶. پیش رفت به سوی خود: «ماری که نتواند پوست بیندازد، از دست می‌رود. به همین منوال وقتی ذهنی برای تغییر دچار مانع شود، دیگر ذهن نیست.»

۷. کشف جنوب: «روزی نیچه در ستایش این آزادی یگانهٔ تفکر که راه‌های نوین‌اش را در عنصری بی‌مرز و هنوز بکر، یافته بود با غرور گفت: «ما هوانوردان ذهن‌ایم». درواقع قصه سفرهای معنوی او، تغییر جهت دادن‌هایش، شورش‌هایش، و این جستجوی ابدی، به طور مطلق در فضایی برتر، در فضای معنوی بی‌مرز، جریان دارد: نیچه مانند بالنی سنگین که مدام کیسه‌های شنی را از آن بیرون می‌اندازند، همیشه با سبک کردن‌ها و بریدن وابستگی‌هایش، خود را رها می‌کند.»

۸. پناه به موسیقی: «از همان ساعات نخستین، موسیقی در کنار نیچه بوده است. اما این نیاز نهفته توسط ارادهٔ قوی‌تری که در جستجوی معنویات بود توجیه و منکوب شد.»

۹. هفتمین تنهایی: ««یک انسان بزرگ، پس از تحمل فشار و شکنجه، در نهایت در تنهایی‌اش فرو می‌رود.» «آه ای تنهایی، تنهایی، ای موطن من». و این همان آواز ملال‌آوری است که از دنیای یخ‌زدهٔ سکوت می‌آید... . هرچند این تنهایی همیشه همسفر این مرد دگردیسی‌ها بوده است، اما خودِ تنهایی هم دچار دگردیسی می‌شود و هنگامی که مرد به چهره او نگاه می‌کند، به شدت می‌هراسد، زیرا بسیار شبیه خودش شده است، از بس با او معاشر بوده است!»

۱۰. رقص بر فراز پرتگاه: «اگر مدت زمانی طولانی به پرتگاهی نگاه کنی، پرتگاه هم تو را نگاه خواهد کرد.»

۱۱. مربی آزادی: «مرا پس از جنگ آینده اروپایی درک خواهند کرد.» این جمله پیامبرگونه در میان نوشته‌های آخر نیچه پیدا شده است. به راستی معنای واقعی کلامِ این هشداردهندهٔ بزرگ، و لزوم تاریخی این حرف او درک نمی‌شود مگر در وضعیتِ تنش، ابهام و خطرهای جهان‌مان در پیچ و خم‌های قرن پیشین.»

خواندن کتاب نیچه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به نیچه و کسانی که در خصوص زندگی، آثار و اندیشهٔ او پژوهش می‌کنند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اشتفان تسوایگ

اشتفان تسوایگ یا استفان تسوایگ متولد ۲۸ نوامبر ۱۸۸۱ نویسندهٔ مشهور اتریشی است. او رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، روزنامه‌نویس و زندگی‌نامه‌نویس بود که در وین اتریش متولد شد. در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه وین تحصیل کرد و دکترای خود را در سال ۱۹۰۴ با پایان‌نامه‌ای با موضوع فلسفهٔ هیپولیت تن گرفت.

او با قدرت‌گرفتن ناسیونال‌سوسیالیسم و پیوستن اتریش به آلمان در سال ۱۹۳۴ مجبور شد اتریش را ترک کند و به لندن بگریزد. بعد از آغاز جنگ جهانی دوم، اشتفان تسوایگ تابعیت بریتانیا را گرفت ولی در لندن نماند و از طریق آمریکا، آرژانتین و پاراگوئه، سرانجام در سال ۱۹۴۰ به برزیل رفت.

اشتفان تسوایگ در تاریخ ۲۳ فوریه ۱۹۴۲ میلادی در برزیل، به زندگی خود پایان داد و به همراه همسرش خودکشی کرد.

از آثار او می‌توان به کتاب‌های وجدان بیدار، آشفتگی احساسات، دختر دفتر پستی، سه استاد سخن: بالزاک، دیکنز، داستایفسکی، بره مرد فقیر و... اشاره کرد.

درباره لیلی گلستان؛ مترجم

خلاصه بیوگرافی و فعالیت‌های لیلی گلستان

لیلی گلستان، مترجم و نگارخانه‌دار برجسته ایرانی، در ۲۳ تیر ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. او فرزند ابراهیم گلستان، نویسنده و کارگردان برجسته، و خواهر کاوه گلستان، عکاس و مستندساز مشهور است. محیط خانوادگی هنری او تأثیر عمیقی بر علاقه‌مندی‌اش به ادبیات و هنر داشت.

او پس از تحصیل در فرانسه و آشنایی با هنرمندان بزرگ اروپایی به ایران بازگشت و مدتی به عنوان طراح پارچه فعالیت کرد. سپس به حوزه ترجمه و رسانه وارد شد و با نعمت حقیقی، فیلم‌بردار معروف، ازدواج کرد. این ازدواج کوتاه بود و حاصل آن سه فرزند به‌ویژه مانی حقیقی، فیلم‌ساز مشهور ایرانی، است.

لیلی گلستان با ترجمه آثار برجسته‌ای همچون «زندگی در پیش رو» از رومن گاری و «بیگانه» از آلبر کامو، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات ایران به دست آورده است. او همچنین مقالات مهمی درباره هنرهای تجسمی ترجمه کرده و آثار ارزشمندی را به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی کرده است.

در دهه ۱۳۶۰، با تأسیس نگارخانه گلستان، فضایی برای نمایش آثار هنرمندان معاصر ایجاد کرد. این نگارخانه نقش مهمی در توسعه هنرهای تجسمی در ایران داشته است و نمایشگاه‌های مهمی از هنرمندانی همچون سهراب سپهری و هانیبال الخاص در آن برگزار شده است.

لیلی گلستان در سال ۱۳۹۳ به پاس خدماتش در عرصه ادبیات و هنر، نشان شوالیه ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد و به یکی از چهره‌های ماندگار در فرهنگ و هنر ایران تبدیل شد.

بیوگرافی لیلی گلستان را در صفحه این مترجم در طاقچه می‌توایند بخوانید.

بخشی از کتاب نیچه

«اولین تصمیم نیچه در راه مدینه فاضله‌اش و در پی خویشتن خویش، همانا جنوب است که یکی از مهم‌ترین دگردیسی‌های او در میان دگردیسی‌های دیگرش است. زندگی گوته هم به همین گونه است، سفر او به ایتالیا برش قاطعی در همین مقوله بود. او هم در جستجوی منِ واقعی‌اش و برای گذر از بندگی به آزادگی، و از زندگی گیاهی به یک زندگی خلاقانه به ایتالیا پناه می‌برد. او هم وقتی از کوهستان آلپ می‌گذرد، با اولین درخشش آفتاب ایتالیا، در او یک دگردیسی با فورانی قوی به وجود می‌آید، او در ترنتین می‌نویسد: «به نظرم می‌رسد که از یک سفر اکتشافی در گروئنلند برمی‌گردم». او هم از «زمستان بیمار شده»

و در آلمان «از آسمان دلگیر رنج می‌برد». او هم که طبعش به سوی نور و شفافیت گرایش دارد، تا پایش به خاک ایتالیا می‌رسد، فورانی درونی از حساسیتی به شدت شخصی حس می‌کند، نوعی انبساط و یک جور رهایی و نیاز به یک آزادگی تازه و بیشتر شخصی. اما گوته معجزه جنوب را دیر حس می‌کند، در چهل سالگی، یعنی وقتی که قشری محکم طبعش را دربرگرفته بود که درواقع نتیجه روش‌ها و واکنش‌های ناشی از آن روش‌ها بود. بخشی از هستی و تفکر او و مناصب و عملکردهایش، در خانه‌اش و در دربار مانده بود. به‌قدر کفایت به تبلوری رسیده بود که دیگر نمی‌شد آن را تغییر داد تا چیز دیگری شود. اینکه اجازه دهد که چیزی بر او مسلط شود، در تضاد با اصل سرشت و مشی زندگی‌اش بود: گوته همیشه می‌خواست مالک سرنوشتش باشد و از چیزها، همانطور که دقیقاً بودند، استفاده می‌کرد.»

کاربر 8599853
۱۴۰۳/۰۲/۱۲

خوب

حجم

۹۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۹۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان