کتاب بادهای کامینو
معرفی کتاب بادهای کامینو
کتاب بادهای کامینو نوشتۀ جان گریشام و ترجمۀ سیف الله صادقی یارندی است. این کتاب را انتشارات مروارید منتشر کرده است.
درباره کتاب بادهای کامینو
رمان بادهای کامینو سی و ششمین اثر گریشام است که سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. این رمان دومین کتاب از سری کتابهای جزیرهٔ کامینو است، ولی کتاب اول از این سری، یعنی جزیرهٔ کامینو، ارتباط چندانی غیر از اشتراک در چند قهرمان داستان با رمان بادهای کامینو ندارد و پیشنیازی برای خواندن این رمان محسوب نمیشود.
بادهای کامینو یک رمان جنایی است. بخش آغازین این اثر با توصیفی مؤثر و گیرا از یک گردباد مخرب و مصیبتبار است که معمولاً هر چند وقت یکبار بر سر برخی از مناطق در امریکا نازل میشود. در این گردباد مهیب، نویسندهای به نحو مرموز و اسرارآمیزی به قتل میرسد. درونمایهٔ اصلی رمان یافتن علت اصلی این قتل و شناسایی قاتل بهوسیلهٔ دوستان مقتول، پلیس محلی و ایالتی و افبیآی و سایر دستاندرکاران تحقیق و ماجراهای مربوطه است و هرچه خواننده به انتهای رمان نزدیکتر میشود داستان به هیجان و جذابیت بیشتری میرسد.
خواندن کتاب بادهای کامینو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای جنایی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
درباره جان گریشام
جان گریشام، نویسنده، متولد سال ۱۹۵۵ میلادی در آمریکا. او ابتدا به تحصیل رشته حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی میسی سیپی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال، از کار کنارهگیری کرد. او سالهاست بهعنوان نویسنده رمانهای حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است. رمانهای او به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاند. بیشتر کتابهای او (گاه با چند ترجمه گوناگون) به فارسی نیز ترجمه شدهاند. از اکثر کتابهای او نیز یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.
بخشی از کتاب بادهای کامینو
«بروس عاشق نویسندگان بود و برای آنها مهمانی ترتیب میداد و کتابهایشان را تبلیغ و برایشان مجلس جشن برپا میکرد. مرسر نیز یکی از همین نویسندگان جویای نام بود و نمیخواست از راهی که در آن گام نهاده بود، عقبنشینی کند. علت عمدهٔ این امر هم این بود که در سفرهای تابستانی مخصوص معرفی و تبلیغ کتابش، یک دوستپسر جدید نیز او را همراهی میکرد. این مطلب برای بروس هیچ اهمیتی نداشت. او فقط از بودن مرسر در جزیره، آن هم با یک رمان جدید عالی و موفق، خوشحال بود. بروس شش ماه قبل نسخهٔ چاپی قبل از انتشار کتاب را خوانده و از همان زمان به تبلیغ دربارهٔ آن همت گماشته بود و طبق روال معمول که از کتابی خوشش میآمد، این بار نیز چندین یادداشت دستنویس را برای دوستان و مشتریان خود فرستاده و کتاب را معرفی و تبلیغ کرده بود. او تمام کتابفروشان سراسر منطقه را نیز به خرید و انباشت کتاب مزبور در کتابفروشیهای خود تشویق کرده بود. بروس ساعتها با خانم مرسر تلفنی صحبت کرده و در مورد اینکه برای تبلیغ و معرفی کتاب به کجاها سفر کند و از چه کتابفروشیهایی دوری کند و به کدام منتقد ادبی توجه نکند و با کدام روزنامهنگار نشستوبرخاست کند، او را راهنمایی کرده بود. همچنین برخی اظهارنظرهای ویرایشی ناخواسته را نیز در اختیار مرسر قرار داده بود که مرسر از بعضی از آنها تشکر کرده و به برخی دیگر هم توجهی نکرده بود.
رمان تسا، اولین رمان موفق مرسر بود و یک فرصت طلایی برای او فراهم میکرد تا بتواند حرفه و مسیر زندگیِ نویسندگیِ موفقی را برای خود پایهگذاری کند، حرفهٔ موفقیتآمیزی که بروس از همان زمان انتشار اولین اثر او که توجه چندانی را نیز به خود جلب نکرده بود، برایش پیشبینی کرده بود و صرفنظر از قطع آن رابطهٔ عاشقانهٔ کوتاهمدت و سلب اعتماد جدی ناشی از آن که البته بروس آن را به فراموشی سپرده بود، او همیشه مرسر را تحسین میکرد. بروس شخصیتی دوستداشتنی و درعینحال زیرک و نیرویی غیرقابلانکار در جهان خشن و بیرحم کتابفروشی بود.»
حجم
۳۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه
حجم
۳۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه
نظرات کاربران
زیاد جالب نبود