دانلود و خرید کتاب صوتی موکل خطرناک
معرفی کتاب صوتی موکل خطرناک
کتاب صوتی «موکل خطرناک» نوشتهٔ جان گریشام و ترجمهٔ محمد قصاع است. انتشارات ماهآوا این اثر صوتی را با گویندگی محمود هادیزاده منتشر کرده است. با اقتباس از این رمان فیلمی سینمایی به کارگردانی جوئل شوماخر در سال ۱۹۹۴ ساخته شد.
درباره کتاب صوتی موکل خطرناک
روزی مارک و ریکی در اطراف خانهشان مردی را میبینند که میخواهد با گاز ماشینش خودکشی کند. وقتی مارک تلاش میکند تا از این اقدام مرد جلوگیری کند، متوجه هویت واقعی او میشود و این اتفاق زمینهساز آغاز داستان موکل خطرناک میشود و تا پایان مارک و ریکی را درگیر میکند. آن مرد موقع مرگ رازی را برملا میکند و از محل دفن جسد شخصی صحبت میکند که بسیاری دنبال او میگشتهاند. اکنون مارک ۱۱ساله و ریکی ۸ساله اطلاعاتی دارند که تمام کشور در جستوجوی آن هستند. اما این مسیر خطرات و دشواریهای زیادی برای آنها دارد و بهجز وکیلی جوان روی کمک کس دیگری نمیتوانند حساب کنند.
کتاب صوتی موکل خطرناک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران داستانهای جنایی، معمایی و پلیسی پیشنهاد میشود.
درباره جان گریشام
جان گریشام در ۸ فوریهٔ ۱۹۵۵ به دنیا آمد. او نویسندهای آمریکایی است که ابتدا به تحصیل در رشتهٔ حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی میسیسیپی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. او مدتی نمایندهٔ مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کنارهگیری کرد. جان گریشام سالها بهعنوان نویسندهٔ رمانهای حقوقیِ پرفروش در آمریکا مطرح بوده است. آثار او به بسیاری از زبانهای دنیا از جمله پارسی ترجمه شده و از بیشتر کتابهای او، یک نسخهٔ سینمایی نیز ساخته شده است. او بیش از ۲۰ رمان، یک کتاب غیرداستانی، یک مجموعهٔ داستانی و یک کتاب نوجوانان منتشر کرده است. «زمانی برای کشتن»، «هیأت منصفه»، «شرکت» و «پرونده» شماری از رمانهای موفق این نویسنده هستند.
بخشی از کتاب صوتی موکل خطرناک
«کت و شلوار سبز تیره، درخششی داشت که از نگاه اول دوخته شده از پوست سوسمار و یا سایر خزندگان به نظر میآمد. اما از نزدیک معلوم میشد که از پوست دوخته نشده و جنسش پلیاستر است. در جلوی کت، دو ردیف دکمه دیده میشد. این لباس به تن صاحبش که اندامی ورزشکارانه داشت برازنده بود و وقتی در رستوران با وقار به سمت تلفن عمومی رفت به گونهی خاص میدرخشید. لباسش او را شبیه قاچاقچیان عمدهی مواد مخدر و سازماندهندهی مجرمان ساخته بود؛ که البته هیچ اشکالی نداشت.»
«بعضی روزها یک سیگار می کشید، ولی اگر سیگار بیشتری به دست می آورد سه یا چهارتا می کشید. فیلتر سیگار را مانند تبهکاران میان لبانش گذاشت. ریکی پرسید: «آیا یک سیگار در روز مرا خواهد گشت؟» مارک سیگار را از میان لبانش برداشت و گفت: «نه به این زودی. یکی در روز خطری ندارد، اما اگر بیشتر بکشی خطرناک است».
– مادر چند سیگار در روز می کشد؟ – چهل تا.– هوم… پس او دچار دردسر بزرگی است. – مادر مشکلات زیادی دارد. گمان نمیکنم اصلا نگران سیگار باشد. – پدر چند سیگار در روز می کشد؟ – چهار یا پنج بسته.»
زمان
۱۸ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۹۹۶٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۸ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۹۹۶٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب دربارهی پسری یازده ساله به اسم مارک سوی هست که شاهد خودکشی وکیل مافیا بوده و چون تنها کسی است که از راز کثیف داخل سینه ی این وکیل باخبر شده باید راهی برای نجات خود و خانواده
با تردید زیاد کتاب رو خریدم و باید اعتراف کنم حظ بردم. با اینکه تعداد زیاد شخصیت ها یک مقدار گیج کننده بود، اما دلیل نمیشد از اصل داستان لذت نبرد. خوب بود و به علاقمندان به ژانر معمایی پیشنهاد می کنم.
خیلی خوب بود لذت بردم
اولش برای گوش کردن مردد بودم اما وقتی شروع به گوش کردن کردم واقعا لذت بردم مخصوصا از گویندگی جناب محمود هادی زاده بینهایت زیبا روایت میکنن آدم اصلا خسته نمیشه
ای کاش برای یه کتاب بیشتر از ۵ تا ستاره میشد گذاشت 🥲
والا خلاصه کتابو که میخونی یادت میوفته که مهدی فخیم زاده خواب و بیدار رو دقیقا همینطوری ساخته... حالا باید خود کتابم بخونم ببینم چیه واقعا؟!