بریدههایی از کتاب جن زدگان
۴٫۰
(۱۲)
نظم و قانون! خیلی وقتا فکر میکنم مایهٔ همهٔ بدبختیای این دنیا همین دوتان.
علی دائمی
من چندان از مرگ نمیترسم ... گرچه دوست دارم تا میشه زندگی کنم.
پویا پانا
کشیش ماندرش: خب با بستگان نزدیکتون که مشورت کردین لابد. با مادر و خالههاتون ... به حکم وظیفه.
خانم آلوینگ: آره، درسته. سهتاییشون نشستن برام حسابکتاب کردن. وای، خیلی محـشره که چطور رکوپوستکنده گفتن دیوونگی محضه یههمچین پیشنهادی رو رد کنیم. کاش مادرم الان میتونست ببینه عاقبت اون شکوهی که اونا تصورشو میکردن چی شده!
علی دائمی
خانم آلوینگ: برای مخفیکردنش باید مدام میجنگیدم، هر روزِ خدا. اُسوالد که به دنیا اومد، یه مختصر تغییری دیدم. ولی خیلی دووم نیاورد و بعدش باید بیشتر از قبل میجنگیدم ... با چنگ و دندون باید میجنگیدم که مبادا کسی متوجه بشه پدر بچهم چهجور آدمیه. خودتون میدونین اون چقدر در دزدیدن قاپ دیگرون ماهر بود. رفتارش طوری بود که کسی جز خوبیش به چیزی فکر نمیکرد انگار. از اونایی بود که طرز زندگیشون به اعتبار و شهرتشون لطمهای نمیزنه.
محمدرضا
اُسوالد: یعنی میگم اینجا به مردم یاد میدن که باور کنن کار لعنت خداست و کیفر گناه موروثیه، که زندگی یعنی بدبختی، چیزی که هرچه زودتر از شرش خلاص شیم بهتره.
خانم آلوینگ: «وادی اشک»، آره؛ مام قطعاً هرچه در توان داریم میکنیم که همینجور هم بشه.
اُسوالد: ولی اونجا آدما گوششون بدهکار همچین حرفایی نیست. اونجا دیگه کسی همچین اعتقاداتی رو قبول نداره. اونجا، آدم حس میکنه صِرف نفسگرفتن از زندگی خودش یه شور و سرمستیه.
محمدرضا
مطمئناً یه بچه باید نسبت به پدر خودش یه احساسی داشته باشه، حالا هر اتفاقی که بیفته!
اُسوالد: حتی وقتی بچه چیزی برای تشکر از پدرش نداشته باشه؟ که هیچوقت نشناختهش
mary
ما مَردا نباید دربارهٔ یه زن بیچاره و درمونده عجولانه قضاوت کنیم آقا.
mary
بله، امان از این کتابای انقلابیِ روشنفکرمآبانهٔ ناباب!
خانم آلوینگ: اشتباه میکنین کشیش عزیز. خودتون بودین که منو به فکرکردن واداشتین؛ برای این کارم ازتون یه دنیا ممنونم.
mary
سوالد: گفت «گناهِ پدرا دامن فرزنداشون رو میگیره.»
Rose
حجم
۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۷ صفحه
حجم
۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۷ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان