هشام مطر
زندگینامه و معرفی کتابهای هشام مطر
هشام مطر (Hisham Matar) نویسندهی لیبیایی آمریکایی است که داستانهای بینظیر و درخشانی را نوشته و برندهی جایزهی پولیتزر هم شده است. کتابهای «در کشور مردان» و «پدران پسران و سرزمین بینشان» از او به فارسی منتشر شدهاند.
بیوگرافی هشام مطر
خانوادهی هشام مطر پیش از تولد او در لیبی زندگی میکردند و در سال ۱۹۶۹، معمر قذافی با کودتا روی کار آمد. پدر هشام به دلیل اعتراضات سیاسیاش مجبور شد خاک لیبی را ترک کند و با همسر و پسر بزرگش به آمریکا مهاجرت کرد. هشام یک سال بعد در نیویورک آمریکا متولد شد. هشام و خانوادهاش یک بار دیگر به طرابلس بازگشتند، اما چیزی نگذشت که دوباره مجبور به ترک وطن شدند. به همین دلیل هشام در شهرهای مختلفی مثل طرابلس، قاهره و نیویورک بزرگ شد. زمانی که در قاهره زندگی میکردند، هشام تصمیم گرفت به کالج آمریکاییهای مصر برود و بهجای یک مدرسهی معمولی در آنجا درس بخواند.
البته همچنان برای یادگرفتن انگلیسی تقلا میکرد، اما علاقهای به همکلاسیهایش نداشت. تنها چیزی که باعث میشد زبان انگلیسی را دوستداشتنی بداند، بیلی هالیدی خوانندهی جز آمریکایی بود که پیش از بهدنیاآمدن هشام از دنیا رفته بود.
وقتی هشام ۱۲ساله شد، برادرش، زیاد، برای تحصیل به سوئیس رفت. او هم به فکر افتاد تا برای تحصیل به کوههای آلپ برود، اما حداقل ۴ سال باید صبر میکرد. بعداً هشام به انگلستان مهاجرت کرد و در این کشور ادامه تحصیل داد. سالها بعد درمورد درسخواندن در انگلستان اینطور صحبت کرد که بهخاطر فعالیتهای سیاسی پدرشان، دائماً فشار و ناامنیهای حکومت قذافی را حتی بیرون از لیبی احساس میکردند؛ بنابراین، هم هشام و هم برادرش با نام مستعار مهاجرت کردند.
در کشور جدید هشام خود را فرزند یک مادر مصری و یک پدر آمریکایی معرفی کرد تا عربی مصری و انگلیسی آمریکاییاش را توجیه کند. نام خودش را باب انتخاب کرده بود؛ چون به باب مارلی و باب دیلن علاقهمند بود. به خودش فهمانده بود که اسم او باب است و اگر کسی هشام صدایش کرد، هرگز نباید رویش برگردانَد.
هشام در انگلستان، تحصیل در هنرستان موسیقی را انتخاب کرد، اما وقتی دید هیچ استعداد موسیقایی ندارد، تغییر مسیر داد. او به دانشگاه لندن رفت و در کالج گلداسمیت در رشتهی معماری تحصیل کرد.
سال ۱۹۹۰، درحالیکه هشام در حال تحصیل در لندن بود، خبردار شد که پدرش در قاهره ربوده شده است. ۶ سال بعد، دو یادداشت کوتاه با دستخط پدرشان به دست خانواده رسید که در آن گفته بود پلیسمخفی مصر او را دزدیده و به لیبی تحویل داده و در یک زندان بدنام طرابلس زندانی است.
تا سال ۲۰۰۲، دیگر هیچ خبر یا نامهای از پدرشان به دست نیاوردند تا این که کسی او را زنده مشاهده کرد، اما هیچ خبر دیگری از پدرشان به خانوادهی هشام نرسید.
زندگی شغلی و درو کردن جوایز ادبی
هشام مطر پس از پایان تحصیلش، دفتر معماری خود در لندن را تأسیس کرد و در ابتدای دههی ۲۰ سالگی مشغول به کار شد. در همان زمان هم شعرهایی مینوشت؛ اما نیاز به کار بیشتری داشتند تا عمق و جان بیشتری پیدا کنند. پس از مدتی کوتاه، شغل معماری را رها کرد و شغلهای متعدد دیگری مثل صحافی، سنگکاری نمای ساختمان و بازیگری را تجربه کرد. تا این که در ۳۶ سالگی، وقتی به پاریس رفته بود، بالاخره اولین رمان خود به نام «در کشور مردان» را نوشت و منتشر کرد.
کتاب «در کشور مردان» را انتشارات مشهور پنگوئن در سال ۲۰۰۶ منتشر کرد. کتاب در همان سال نامزد دریافت جایزههای من بوکر شد و جایزهی کتاب اول گاردین را دریافت کرد. ترجمهشدن اولین رمان به ۲۲ زبان دنیا، چیزی نیست که برای هر نویسندهای رخ بدهد، اما برای هشام مطر ماجرا به این شکل پیش رفت و همین رمان، سال بعد از انتشارش، یک جایزهی ادبی ۱۰ هزار پوندی را هم سهم او کرد. بعد هم که جایزهی ادبی کتاب ملی آمریکا را دریافت کرد.
پرندهی بخت و اقبالی که معمولاً بعد از یکی دو موفقیت از شانهی نویسندگان تازهکار میپرد، از شانهی هشام مطر بلند نشد و همان جا تشکیل خانواده هم داد چرا که دومین رمان او به نام «بازگشت»، معتبرترین جایزهی دنیای ادبیات پولیتزر را برایش به ارمغان آورد. او در این اثر که یک خودزندگینامه به شمار میرود، از زندگیای که از سر گذرانده صحبت کرده است، از مأموران امنیتی لیبی حرف زده که چطور زندگی را به کامشان زهر میکردند و از تلاش و امیدواری بیپایانش برای پدر مبارز و دلیرش گفته است. این کتاب به فارسی دو ترجمهی متفاوت دارد که «پدران، پسران و سرزمین بینشان» و همچنین «بازگشت» نام دارند.
دیدگاه هشام مطر درمورد داستانهایش
هشام درمورد داستانی که خلق کرد، اینطور توضیح میدهد که «همه چیز خیلی ساده بود. سالها قبل در پاریس یک ایدهی دوخطی ساده به ذهنم رسید و همان لحظه پشت یک پاکت یادداشتش کردم. ماجرای سه مرد بود که با هم دوست بودند و داستان آنها در ۳ نقطهی متفاوت به پایان میرسد.»
داستانی که هشام مطر خلق کرد، به لحاظ زمانی ۵ سال پیش از بهار عربی و انقلابهای پیدرپی در لیبی، مصر و تونس بود، اما بهشدت به فضای ملتهب آن دوران نزدیک است و صحنهای دارد که در آن دیکتاتوری که زندگی او و خانوادهش را خراب کرد به قتل میرسد. مطر درمورد این موضوع میگوید که در دوران بهار عربی دوستانی اطرافم بودند که بهشدت آن وقایع را دنبال میکردند. برای همین من نیاز داشتم تا از تمام وقایع سیاسی فاصله بگیرم و رمانم را خلق کنم.»
مروری بر کتابها و آثار هشام مطر
هشام مطر در مصاحبهای میگوید که از کتابهای طولانی خوشش نمیآید و رمان «در کشور مردان» را طوری نوشت که انگار بخواهد ۳۰ سال زندگیاش را برای کسی در دو ساعت تعریف کند. در ادامه با کتابهای هشام مطر بیشتر آشنا میشویم.
در کشور مردان
کتاب در کشور مردان شرایط زندگی مردم معمولی تحت حکومت قذافی را نشان میدهد که ترس و ناامنی عناصر جدانشدنی زندگیشان شده است. سلیمان شخصیت اصلی داستان و پسری ۹ ساله است که در طرابلس زندگی میکند. پدرش بهخاطر فعالیتهایی که علیه قذافی داشته، دستگیر شده و خانه، تلفنها، نامهها و ارتباطشان دائماً تحت کنترل مأموران قذافی است. از طرف دیگر، مادری ضعیف و آسیبپذیر دارد که برای فرونشاندن خشم و اضطرابش رو به الکل آورده است.
یکی دیگر از وجوه این اثر تقلای پسری است که باید بازی کند و شاد باشد، اما در دنیای خیانتآلود، پر از دروغ و سراسر ناامنی گرفتار شده و نه آن را میفهمد و نه امیدی به بهبود دارد.
نکتهی مهم دیگر در این داستان، درددلهای مادرسلیمان است که خاطرات تلخی را از اعضای فامیل تعریف کرده و دنیای سلیمان را تاریک و تلخ میکند. مادر میگوید بهخاطر این که در ۱۴ سالگی با یک پسر در چایخانه دیده شده بود، مجبورش کردند با مردی غریبه ازدواج کند. حالا آن مرد غریبه پدر سلیمان است که دائماً بهخاطر سفرهای کاری و تجاری به خارج از کشور میرود. ماجرا برای سلیمان سؤالبرانگیزتر میشود که روزی در بازار پدرش را میبیند و میفهمد که پدرش دروغ گفته است. کمی بعد هم پدرِ تنها دوستش توسط ماموران امنیتی دستگیر میشود. بعد هم نوبت دستگیری پدر خودش میرسد و دنیای سلیمان تاریک و سیاه میشود.
بازگشت
نیویورک تایمز درمورد کتاب بازگشت (پدران، پسران و سرزمین مابینشان)، اینطور نوشت که اول یک داستان کارآگاهی نفسگیر و پرتعلیق به نظر میرسد و داستان یک نویسنده را روایت میکند که میخواهد سر از راز مفقود شدن پدرش دربیاورد. بازگشت درد مشترک افرادی است که عضوی از خانوادهشان گم شده و از او خبری ندارند. همچنین داستان پسری است که برای پیدا کردن خبر یا نشانی از پدرش نصف دنیا را سفر میکند. این کتاب در قالب یک رمان معمایی و هیجانانگیز، علاوه بر روایت سفر نویسنده برای یافتن پدرش، به بررسی وضعیت اجتماعی و سیاسی لیبی تحت دیکتاتوری قذافی و تبعات آن پس از سرنگونی رژیم پرداخته است.
دوستان من
دوستان من نوشتهی هشام مطر رمانی است دربارهی ۳ مرد جوان لیبیایی که در تبعید در لندن با هم دوست میشوند و داستان زندگیشان به دوران کودکی و رویدادهای تاریخی مرتبط با رژیم قذافی بازمیگردد. در سال ۱۹۸۴، پس از تیراندازی در سفارت لیبی در لندن، دو نفر از آنها، خالد و مصطفی، بهطورجدی زخمی میشوند و در بیمارستان تحت مراقبت پلیس قرار میگیرند. آنها از بازگشت به خانه و تماس با خانوادههایشان به دلیل شنود جاسوسان رژیم قذافی عاجزند.
سومین شخصیت، حسام، نویسندهای است که با آثار خود علیه رژیم قذافی انتقاد میکند و در نهایت یکی از همکارانش به قتل میرسد. این رمان، بهویژه از طریق روابط پیچیدهی دوستانه، تبعید، خشونت و دردهای ناشی از سرکوب سیاسی، داستانی تاثیرگذار و عمیق از دوستیها و معانی انسانی را به تصویر میکشد.
نقطه میخواست فرار کند
این اثر هشام مطر، یک کتاب کودکانه است. کتاب نقطه میخواست فرار کند با تکیهبر فانتزی و خیال، موضوع هویت را بیان میکنند. در این داستان، یک نقطه با بحران هویت مواجه شده و نمیداند که کیست!
نظرات دیگران درمورد آثار هشام مطر
نیویورکتایمز کتاب «در کشور مردان» را در کنار اثر مشهوری مثل بادبادک باز از خالد حسینی قرار داد و با آن مقایسه کرد. به عقیدهی ژورنالیست نیویورکتایمز، اثر هشام مطر از نظر پختگی نثر و درگیرکنندگی داستان، یک سر و گردن هم از بادبادک باز بالاتر قرار دارد. اگرچه از این نظر که در هر دو کتاب دنیای پرتشنج، پر از خشونت و ترسناک بزرگسالان را از دید کودکان روایت میکنند، شباهت دارند. البته نیویورکتایمز در کشور مردان را آنقدر بدیع و شگفتانگیز معرفی کرد که در حد و اندازهی فارنهایت ۴۵۱ و ۱۹۸۴ جورج اورول تاثیرگذار و جذاب است.
والاستریتجورنال کتاب بازگشت را کتابی خارقالعاده توصیف کرد که بین گذشتهُ حال و آینده در حال پرش است و در این گذارها هنر نویسنده را به رخ میکشد.
روزنامهی دیلی تلگراف هم بازگشت را اثری درخور توجه و شایسته معرفی کرد که داستانگویی جذابی دارد و دردنامهی مطر برای پدر، خانواده و کشورش است.
واشنگتنپست سبک نوشتن هشام مطر را همسطح و قابل قیاس با ولادیمیر ناباکوف دانست و نیوزدِی بازگشت را داستانی زیبا توصیف کرد.
کازوئو ایشی گورو در نشریهی گاردین بازگشت را یک خاطرهی غمبار از خانوادهای که از هم پاشید معرفی کرد.
ساندیتایمز انگلستان «پدران پسران و سرزمین بینشان» را یک خاطرهی چیرهدستانه، یک سوگواری تسلیبخش بر از دست دادن، فقدان، اندوه، احساس گناه، تعلق و بالاتر از تمام اینها خانواده دانست. این اثر را شرح دهندهی اتصال بین پدران و پسران دانست که چطور این اتصال شکسته میشود یا شکل میگیرد. به علاوه، سبک نوشتاری هشام مطر را تحسین کرد و ستود.