کتاب از واژه تا فرهنگ
معرفی کتاب از واژه تا فرهنگ
کتاب از واژه تا فرهنگ نوشتهٔ بهاءالدین خرمشاهی است. انتشارات ناهید این مجموعه مقاله را منتشر کرده است.
درباره کتاب از واژه تا فرهنگ
کتاب از واژه تا فرهنگ عمدتاً به سه مقوله پرداخته است؛ واژهپژوهی (مسائل نثرنویسی فارسی)، نثرپژوهی و نیز نقد و بررسی چهار فرهنگ (لغتنامه و یک دانشنامهٔ ادبی). «اشارهای درباره نثرنویسی امروز» عنوان نخستین مقاله و «دشواریهای فهرستسازی کامپیوتری "مثنوی"» عنوان آخرین بخش از کتاب حاضر به قلم بهاءالدین خرمشاهی است.
خواندن کتاب از واژه تا فرهنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زبان و ادبیات پارسی و قالب مجموعه مقاله پیشنهاد میکنیم.
درباره بهاءالدین خرمشاهی
بهاءالدین خرمشاهی در سال ۱۳۲۴ در قزوین به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، طنزپرداز، فرهنگنویس، شاعر و استاد دانشگاهی ایرانی است. خرمشاهی تألیفاتی در حافظشناسی و تفسیر اشعار حافظ شیرازی دارد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذرانده؛ سپس در رشتهٔ پزشکی پذیرفته شد، اما تحصیل در این رشته را در سال سوم نیمهکاره رها کرد (۱۳۴۳) و همراه با «کامران فانی» به تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی پرداخت. او از دانشگاه تهران فوقلیسانس کتابداری گرفت (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲) و در مرکز خدمات کتابداری مشغول به کار شد. از استادان او در رشتهٔ ادبیات فارسی میتوان به ذبیحالله صفا، مهدی محقق، سید جعفر شهیدی، پرویز ناتلخانلری، سید صادق گوهرین، آیتالله ابوالحسن شعرانی و عبدالحمید بدیعالزمانی کردستانی اشاره کرد. خرمشاهی توفیق خود را در مسیر پژوهشهای قرآنی، مدیون کتاب «قانون تفسیر» و مولف آن، «سید علی کمالی دزفولی» دانسته است. کتابهای «قرآن و مثنوی»، «بررسی ترجمههای امروزین قرآن کریم»، «پوزیتیویسم منطقی»، «انسانم آرزوست (شرح برگزیدهٔ غزلیات شمس)»، «ترجمهکاوی»، «طنز و تراژدی»، «حافظ حافظهٔ ماست»، «از سبزه تا ستاره»، «رستگاری نزدیک» و «اکسیر خوشبختی» از آثار مکتوب بهاءالدین خرمشاهی است. او کتابهای بسیاری را به پارسی برگردانده است.
بخشی از کتاب از واژه تا فرهنگ
«اهل زبان یعنی نویسندگان دستور/ زباندانان/ نویسان، فرهنگنگاران و واژهپژوهان و ریشهشناسان و اهل فقهاللغه (فیلولوژی/ کمابیش به معنای واژهپژوهی و متنشناسی تاریخی) و چند صنف دیگر به دو دسته بزرگ تقسیم شدهاند: ۱) رواانگاران هر واژه یا ترکیب بیقاعده و نادرست که اصل را بر کاربرد و استعمال اهل زبان میدانند یعنی میگویند چون به هر حال جمع کثیری از مردم به جای عِطر میگویند عَطر یا به جای اِحیا میگویند اَحیا، یا به جای قُضات (بر وزن رُوات، شُکات، عُصاة/ عصات (مفرد آن عاصی) یا هداة/ هدات (مفرد آن هادی)، قُضّات (به تشدید حرف دوم) تلفظ میکنند یا به جای اینشتین/ اینشتاین، میگویند انیشتن (با تقدم نون بر یاء) یا به جای جبل طارق میگویند و مینویسند جبلالطارق و صدها نظیر آنها، این رواج که میزان دقیق آن معلوم نیست و نخواهد شد ولی به هر حال، باعث تطهیر این اغلاط میشود و مخفی نماند که (بگذریم که بعضی افراطیان پیرایشگرا حتی «مخفی» را هم درست نمیدانند که شرحش مفصل است ولی در حدیث معروف یا عبارت معروف به حدیث کنت کنزاً مخفیا... این کلمه سابقه کاربرد بیش از هزار ساله دارد، باری) بعضی از خواص و تحصیلکردگان هم به عامه در این تلفظ یا حتی کتابت غلط پیوستهاند.
۲) گروه دوم در این تقسیم بزرگ پیرایشگران و اصلگرایاناند که در بیان افراطی عقایدشان یا عقاید افراطیشان که معتقدند هر آنچه فرهنگنگاران معتبر و فصحای قوم بگویند و بنویسند و قواعد زبانی/ ادبی/ بلاغی مؤید آن باشد درست است. و خود را به نوعی نگهبان حریم صحت و اصالت کلمات و تعبیرات و عبارات زبان که ممکن است گرفتار تحریف و تصحیف، بهویژه از سوی عامه، یا دور از جان، عوام شده باشد میدانند. به تعبیر دیگر گروه اول طرفدار اصالت کاربرداند ولو به تحریف و تصحیف کشیده باشد و گروه دوم طرفدار اصالت وضع اولیه و اصل اصیل زبانی ـ ادبی، ولو آن وضع، نامعمول و نامتداول باشد. مسائل زبانی در سطح کلان چندان به قاعده و قانون پیرایشگران یا برنامهریزان دیگر تن درنمیدهند. مسئله واژگان بیگانه/ دخیل/ وام واژهها را در نظر بگیرید. هرچه میگویند بگویید سپاسگزارم، میگویند مرسی. هرچه میگویند بگویید طرح/ برنامه میگویند پروژه، هرچه میگویند بگویید گذرنامه، میگویند پاس/ پاسپورت. هرچه میگویند بگویید یارانه، عدهای اصرار دارند باز بگویند سوبسید.
در تلفظ کلمات فارسی/ عربی هم نوعی سهلانگاری دستهجمعی دارند. به جای پنج تومان میگویند پنش تومن، به جای اقتصاد میگویند اختصاد، به جای اجتماعی میگویند اشتماعی، به جای مجتهد میگویند مشتهد/ مژتهد. به جای مسجد، مَچّد تلفظ میکنند. تا آنجا که نام زیبا و مقدس «محمد» را چنانکه میدانید به شکل نابسامان تلفظ میکنند.
یکی از همکاران سابق من در ایام پیش از بازنشستگی اداریام، نامش خیامالحسینی بود و کلمه اول را خیام مثل خیام حکیم بزرگ و شاعر سترگ تلفظ میکرد. منِ ملانُقطی (که همین را هم بعضی ملالغتی میگویند) میگفتم جانم، بخش اول نام شما خِیام بر وزن قیام است و خیام جمع خیمه است و این نام نظر به خیمههای حضرت امامحسین (ع) در صحرا و واقعه کربلا دارد؛ و نمیپذیرفت. و همکار دیگری در همان ایام داشتم که نامش صدرالحفاظی بود و کلمه دوم را به صورت یعنی بر وزن حجازی تلفظ میکرد. و هرچه گفتم این کلمه حُفّاظ بر وزن حُضّار است، تلقی به شک میکرد. یا تصور میکنم نام یکی از دانشمندان و محققان معاصر سرکار خانم پوریاوری در اصل پوریا ولی بوده. و دهها نام میشناسم که بد/ غلط شنیدن مأمور ثبت و تنظیم شناسنامه آنها را تحریف و تصحیف کرده است.»
حجم
۳۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه
حجم
۳۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه