دانلود و خرید کتاب حافظ حافظه ماست بهاء‌الدین خرمشاهی
تصویر جلد کتاب حافظ حافظه ماست

کتاب حافظ حافظه ماست

انتشارات:نشر قطره
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حافظ حافظه ماست

کتاب حافظ حافظه ماست نوشتهٔ بهاء‌الدین خرمشاهی است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. این کتاب، یادگارنامهٔ حافظ‌پژوهی بهاء‌الدین خرمشاهی است.

درباره کتاب حافظ حافظه ماست

کتاب حافظ حافظه ماست مجموع ۱۴ مقاله از استاد بهاء‌الدین خرمشاهی دربارهٔ حافظ است.

کمابیش نیمی از مایه این کتاب، از بازنوشت و ویرایش و افزود و کاست اساسی ده سخنرانی از دوازده سخنرانی ایراد شده در بهار ۱۳۷۸ در مؤسسه نشر و پژوهش فرزان فراهم شده است.

پنج مقاله /بخش اول تماماً قرآنی است و به ربط و پیوند و تأثّر شعر و شخصیت حافظ از قرآن کریم اختصاص دارد. مقاله اول و دوم نو نوشت است. اما سه مقاله دیگر صورت اولیه‌شان در آثار دیگر یا مقالات نگارنده آمده بوده، در اینجا برای آنکه همه قرآن‌پژوهی ـ حافظ‌پژوهی‌ها یکجا و یک کاسه در کتابی گرد آید، صورت نو ویراسته آن‌ها دنبال هم آمده و جمعاً در حدود یک سوم کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد.

مقاله /بخش ششم «حافظ در فرهنگ ما و فرهنگ ما در حافظ» نام دارد و اجمالا نشان می‌دهد که حافظ چگونه این جایگاه و پایگاه بلند را در فرهنگ و زندگی و هنر و ذهن و زبان ما ایرانیان پیدا کرده است. زیر ـ بخش «حافظ حافظه ماست» برداشتی یونگی است و شرح این معناست که دیوان حافظ زندگی‌نامه جمعی و خاطره‌نامه قومی ماست و اعیان ثابته فرهنگی که ده‌ها قلم و نوع و سنخ از آن بر شمرده شده از دوردست‌های تاریخ و فرهنگ ما در درون ـ لایه‌ها و ژرف ـ ساخت‌های شعر بطن در بطن او تراویده و تبلور یافته است.

مقاله /بخش هفتم «چگونه با حافظ انس بگیریم؟»، به سادگی، شیوه غلبه بر مشکلی فراگیر و گسترده را شرح می‌دهد و به تناسب موضوع، مهم‌ترین مراجع و متون حافظ‌پژوهی را، به اجمال معرفی می‌کند.

مقاله /بخش هشتم «طنز حافظ» است و مفصّل‌ترین مقاله /بخش این کتاب است. علت تفصیل این بخش، یکی آوردن نمونه‌های بسیار از انواع شواهد طنزآمیز حافظ است؛ و دیگر از نقدِ تعریف و نظرگاه استاد عالی‌قدر، ادب‌شناس و ادیب هنرمند معاصر، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، درباره طنز. بحث ما تکمیلی است، نه جدلی. نیز تعدیل‌کننده است. فی‌المثل ایشان فرموده‌اند همه طنزهای حافظ ربط به دین /شریعت دارد. خرمشاهی با آوردن ده‌ها نمونه نشان داده‌ که به احتیاط نزدیک‌تر است اگر بگوییم که عمده و نخبه طنز حافظ چنین وصفی را دارد.

مقاله /بخش نهم «آیا حافظ شیعه است؟» نام دارد و پاسخ نگارنده پس از طرح بی‌طرفانه ادله و شواهد تسنّن و تشیع حافظ، این است که حافظ مانند سعدی و مولانا که جایگاه بی‌مانندی در دل و محفل و منزل ما ایرانی‌ها دارد، اهل سنت است اما با گرایش‌های شیعی پیدا و پنهان، که همه بازنموده شده است.

مقاله /بخش دهم «عشق در شعر و شناخت و شخصیت حافظ» است و نشان می‌دهد که همه عاشقانه‌های حافظ، عارفانه نیست و از محبوب یا معشوق ادبی (همانند می ادبی) نیز که اصطلاح نگارنده است، سخن می‌گوید و سه گونه عشق و معشوق درهم تنیده را مانند سه گونه می، در شعر او باز می‌شناسد.

مقاله /بخش یازدهم «عرفان حافظ» است و تعدیل‌کننده نظرگاه افراطی (عارف‌انگاری حافظ تا مرز انسان کامل) و تفریطی (که عرفان حافظ را همچون شطرنج، ابزاری، ولو ابزار هنری، می‌داند) و گرایش به این نظر را معقول‌تر و مقبول‌تر می‌داند که حافظ در عین آنکه نظراً و علماً و عملا اهل عرفان بوده، صوفی اهل خرقه و خانقاه، یا عارفی راسخ و شامخ همانند سنایی، عطار و مولانا، یا ابن‌عربی و شاگردان بزرگش و حتی شیخ محمود شبستری نیست.

مقاله /بخش دوازدهم «حکمت و فلسفه در شعر حافظ» است و نشان می‌دهد که تلمیحات فلسفی حافظ کم‌اهمیت است و اینکه فیلسوف حرفه‌ای نیست، کسر شأنی برای او نیست؛ آنچه مهم است، ژرف‌اندیشی و زندگی‌اندیشی اوست. اندیشه‌ورز زیبایی آفرینِ نویاب و نوگو و نوجو، نایاب است نه فیلسوف حرفه‌ای که اندیشه‌اش از زندگی‌اش و از زندگی دیگران، گسسته است. حال آنکه در حدود یکصد بیت ژرفاژرف در دیوان حافظ، همچون مروارید ناسفته هست "که شمه‌ای ز بیانش به صد و لااقل یک رساله برآید."

مقاله /بخش سیزدهم «واقع‌نمایی در شعر حافظ» نام دارد با عنوانی فرعی: «شعر در کجا وجود دارد؟» که بحثی ساده، اما در معرفت‌شناسی (اپیستمولوژی) شعر است و اینکه بسی از معنای شعر، مقهور افق فرهنگی زمانه هر زمانه‌ای واقع می‌شود و هر خوانش و خواندنی، به درجه‌ای استقلال طبیعی و درجاتی از اعتبار دارد.

مقاله /بخش چهاردهم درباره «فال حافظ» است با ارائه بعضی شواهد تکان‌دهنده و بحثی درباره حقیقت یا مجاز فال حافظ. حقیقت داشتن و حقانی بودن و صادق بودن ده‌ها فال را نمی‌توان حمل بر حسن اتفاق کرد یا اتفاقی دانست؛ اما چگونگی و چیستی این واقعیت را به زبان اصالت طبیعی یا تعقلی ـ انتقادی نمی‌توان بیان کرد. حاق بسیار حقیقت‌ها نیز پذیرفتنی است، نه اثبات کردنی. هم‌اکنون در فرهنگ بشری بسی پدیده‌ها هست، مانند پیشگویی و رؤیای صادقه که توجیه علمی ـ عینی و حتی عقلی ندارد؛ اما فقدان نظریه توجیه‌کننده، نمی‌تواند انکارکننده واقعیت و پاک‌کننده صورت مسئله باشد.

خواندن کتاب حافظ حافظه ماست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر قلم شیوا و فصیح استاد خرمشاهی را دوست دارید و می‌خواهید دربارهٔ حافظ بیشتر بدانید، این کتاب را حتما بخوانید.

بخشی از کتاب حافظ حافظه ماست

«دیوان حافظ یعنی حافظ و حافظ واقعی تاریخی ـ ادبی، از شدت محبوبیت و دلاویزی ششصدساله گویی جایگاهی اساطیری و فراـ واقعی و البته به‌حق، فراتاریخی /ادبی یا فرا تاریخِ ادبی یافته است و در یک کلمه تافته‌ای جدا بافته است.

این‌گونه همنشین دل یک ملت، و بلکه ملل و اقوام ایرانی بودن، پیشتر از او، برای فردوسی، نظامی، (و دریغاگویانه عرض کنم که خاقانی با آن مقام و شعر و شخصیت شامخ، شاعر بزرگی است، اما برای شاعران و سخن‌شناسان و ادب‌پژوهان، و همین است که جز دو ـ سه شعر از دیوان او، و جز مثنوی تحفة‌العراقین، چیزی از او در خاطر من و شما و ما و خاطره قومی همگی‌مان زنده نمانده است) و مولوی و سعدی مقامی شبیه به حافظ یافته‌اند، اما شبیه‌ترین هنرمند و اندیشه‌ور ژرف‌اندیش و جان‌بینِ جهان‌بین خیام است که به قول شبلی نعمانی، ادب‌پژوه بزرگ و معاصر پاکستانی، صاحب کتاب مهم شعرالعجم، که آمیزه‌ای از تاریخ ادبی، تذکره، و نقد شعر به‌معنای نوین این کلمه است، در همین کتاب می‌گوید: شعر/غزل حافظ، شرح و حاشیه بر شعر خیام است. و با نابغه خواندن خیام یا حافظ یا هر کسی، فقط می‌توان جلب توجه اهل نظر کرد (قطع‌نظر از عامه مردم که تصورشان از نابغه تصدیقی بلاتصور است). اینکه بگوییم ابن‌سینا و اِینشتَین (که به غلط در افواه مردم ما اَنیشتن تلفظ و حتی کتابت می‌شود) نابغه بوده‌اند، فقط همین‌قدر معنی می‌دهد که آنان هوشمند و دانشمند بوده‌اند. اما این تعریف /تصور، نارس و نارسا و نارسانا است، و کلی‌گویی است.

از سوی دیگر، چنین نیست که حافظ فقط اندیشه‌وری شاعر و شاعری اندیشه‌ور و تحت تأثیر اندیشه و شعر خیام باشد. آری اگر فقط یک تن و یک تأثیر بزرگ را یاد کنیم، بی‌شک جز خیام نیست.

اما حافظ که در عمر ۷۰ ـ ۷۵ ساله‌اش در حدود ۶۰ سال با قرآن کریم بوده است، بی‌شک، و بی‌تعارف، و بدون نیاز به استدلال و احتجاج، چنان‌که در پنج بخش اول، به‌ویژه فصل اول، و فصل /مقاله «قرآن و اسلوب هنری حافظ» ـ که ابتدا تکان‌دهنده می‌نمود که گفته بودم شعر پاشان حافظ نه متأثر از سنت و سبک و ساختار ششصد ساله غزل فارسی و حتی استادان بلافصلش خواجو و سعدی، بلکه مستقیماً و خود/ناخودآگاهانه اثر از سبک و ساختار غیرخطی و حلقوی، و پرمعانی و متنوع قرآن کریم برده است. چنان‌که پیش از من این حرف و حدس صائب و صادق را شادروان استاد فروزانفر درباره تأثیر تردیدناپذیر ساختار صورت قرآن کریم بر ساختار و صورت مثنوی مولوی گفته و پذیرفته افتاده بود. و حرف و سخن بنده هم ابتدا با منع و مقاومت روانی بعضی از فضلا روبه‌رو شد؛ زیرا بر اثر انس بی‌اندازه با قرآن کریم، و نیز دیوان حافظ، فاصله انتقادی و حتی ارزیابانه و اندیشه‌ورانه خود را از دست داده بودند ـ و کیست که از دست نداده باشد ـ و از سوی دیگر این نظر یا نظریه بی‌سابقه که حافظ با انس و اشتغال بیش از پنجاه ساله با شعر و ادب فارسی و عربی (← «حافظ چه کتاب‌هایی می‌خوانده است»، در کتاب حافظ، از سلسله بنیانگذاران فرهنگ امروز، تهران، ناهید، چاپ ششم، ۱۳۹۷ که به‌با تحقیق و داشتن قرینه‌ای واقعی درون ـ شعری و برون ـ شعری، با احتمالات قریب به یقین و بیش از نود درصد، ردپای بیش از نود تا صد کتاب (عمدتاً دیوان شعر عربی و فارسی) را در شعر حافظ بازیابی و معرفی کرده‌ام)، چرا خود/ناخودآگاهانه از سنت سنگین شعر فارسی و عربی عدول می‌کند، طبعاً برای همه ادبا و سخن‌سنجان و ادب‌پژوهان ایرانی پذیرفتنی نبود یا نمی‌نمود، و دوست دیرین دانشمند ادب‌شناسم استاد دکتر سعید حمیدیان کوششی کرد تا خلاف مدعای مرا ثابت کند. اما اگر مانند گذشته حق شوخی و سربه‌سر هم گذاشتن داشته باشیم، مقاله‌اش مثل نارنجکی /مینی بود که عمل نکرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۳۳۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۱۳۶,۰۰۰
۴۰,۸۰۰
۷۰%
تومان