دانلود و خرید کتاب کد رز کیت کوئین ترجمه فاطمه شهابی نژاد
تصویر جلد کتاب کد رز

کتاب کد رز

نویسنده:کیت کوئین
ویراستار:شهین خاصی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کد رز

کتاب کد رز نوشتهٔ کیت کویین و ترجمهٔ فاطمه شهابی نژاد و ویراستهٔ شهین خاصی است. کتاب کوله پشتی داستان یک خیانت را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب کد رز

کتاب کد رز، داستان یک خیانت، یک راز و کدی است که به هر قیمتی باید گشوده شود. این کتاب شما را به روزهای پرتب‌و‌تاب جنگ جهانی دوم می‌برد. «اوزلا»، «مب» و «بث»، قهرمانان شجاع این رمان هستند که وظیفهٔ رمزگشایی از کدهای آلمانی‌ها را بر عهده دارند. اثر حاضر، حاوی داستانی است تاریخی که گوشه‌ای از بریتانیا را در دههٔ ۱۹۴۰ میلادی برای مخاطب ترسیم می‌کند؛ زمانی که زنان نیز وارد صحنه‌های نبرد می‌شوند تا مهم‌ترین رخدادهای تاریخ را رقم بزنند. جایزهٔ ای‌ال‌ای الکس در سال ۲۰۲۲ به این رمان اعطا شده است.

خواندن کتاب کد رز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کیت کویین

آثار کیت کویین از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز در آمریکا بوده‌اند. این نویسنده که در حوزهٔ داستان‌های تاریخی فعالیت می‌کند، اهل کالیفرنیای جنوبی است و در دانشگاه بوستون تحصیل کرده و مدرک کارشناسی و کارشناسی‌ارشد خود را در رشتهٔ موسیقی کلاسیک دریافت کرده است. او همواره دوستدار تاریخ بوده و رمانی چهارجلدی با نام «الههٔ رم» و دو کتاب را در زمان رنسانس ایتالیا به رشتهٔ تحریر در آورده و پس از آن به داستان‌های قرن بیستم روی آورده و کتاب‌های «شبکهٔ آلیس» و «بانوی دام‌گستر» و «کد رز» را نوشته است که هر کدام به چندین زبان ترجمه شده‌اند.

بخشی از کتاب کد رز

«اوزلا تصور کرد که برای شاهزادهٔ موطلایی‌اش با خطی خرچنگ‌قورباغه می‌نویسد: فیلیپ عزیز، من توی یک دیوانه‌خانهٔ اعصاب‌خردکن کار می‌کنم. به‌هرحال اوزلا نمی‌توانست جزئیات شغل جدیدش را در نامه‌هایی که به کشتی فیلیپ می‌فرستاد شرح دهد؛ اما عادت کرده بود که در ذهنش با فیلیپ حرف بزند و اتفاقات روزمره را به داستان‌هایی طلایی و سرگرم‌کننده تبدیل می‌کرد. در دیوانه‌خانه‌ای هستم که در دل دیوانه‌خانهٔ دیگری بنا شده است، محوطهٔ بزرگ بلچلی‌پارک نام دارد و بنای کوچک‌تر، نامش کلبهٔ شمارهٔ چهار است؛ کلبهٔ شمارهٔ چهار که توصیف‌ناپذیر است!

روز بعد از امضای قوانین اسرار رسمی دولتی، بدون معطلی ساعت نه صبح سر شیفت کاری‌اش حاضر شده و از اینکه قرار بود به‌جای پرچ‌کردن فلز، کار مهم‌تری انجام دهد، به‌شدت هیجان‌زده بود. تنها چیزی که در دنیا می‌خواست این بود که یک‌بار و برای همیشه خودش را ثابت کند، تا همه بدانند که یک دختر خوش‌خندهٔ مِی‌فری که فقط بلد بود با لباس‌های پَرنشان و مرواریدهای پرزرق‌وبرق جلوی شاه تعظیم کند، درعین‌حال می‌توانست خودش را جمع‌وجور کند و مثل همه در جنگ به خدمت بپردازد. می‌توانست کار مهمی انجام دهد، حتی...

خب، ساخت هاریکنس شاید کاری مفید بود، اما شغل جدیدش خیلی بهتر بود. اوزلا قسم خورده بود کار در اینجا هرچقدر هم که سخت باشد، بازهم رهایش نکند. تنها تأسفش فقط از این بابت بود که او و مَب در کنار هم کار نمی‌کردند.

فیلیپ عزیز، دختری که با من زندگی می‌کند واقعاً معرکه است و من از دیدنش برای همیشه منعت می‌کنم؛ چون ممکن است فوراً عاشقش شوی و بعد من از او متنفر می‌شوم. از تو متنفر نمی‌شوم - چون دست خودت نبوده، مَب ممکن است برایت پشت‌چشمی محشر نازک کند و همین کارت را بسازد - ولی واضح است که من نمی‌توانم از مَب متنفر باشم، چون برای جان سالم به‌دربردن از خانهٔ خانم فینچِ خوفناک به یک هم‌پیمان نیاز دارم. بعداً درمورد خانم فینچ بیشتر برایت می‌گویم.

اوزلا و مَب در صبح آفتابی ماه ژوئن سلانه‌سلانه به‌سمت دروازه‌های بلچلی‌پارک حرکت کردند. مَب به کلبهٔ ششم و اوزلا به کلبهٔ چهارم منتقل شده بود. مَب کلاه مهره‌دوزی کوچکش را پرخاشگرانه، به شکلی که مدِ روز بود، روی سرش کج کرد: «خیلی‌خب، کلبهٔ ششم، فقط یه مرد مجرد جوون نشونم بده و منم قول می‌دم که مشکلی با کارم نداشته باشم.»

اوزلا امیدوار بود که مَب با مردی دلپذیر آشنا شود، نه با شخصی شبیه هم‌رزمی که در را به رویش گشوده بود: هم‌رزمی خپل و کچل با ژاکت پشمی طرح‌دار. به‌محض اینکه اوزلا قدم به داخل ساختمان طویلی که به رنگ سبز نقاشی شده و کنار عمارت اصلی مثل یک قورباغه چمباتمه زده بود گذاشته بود، هم‌رزم بهش خوشامد گفته بود: «بخش نیروی دریایی آلمان، پس تو روی آلمانی تسلط داری؟»»

love.is.books
۱۴۰۲/۰۵/۰۱

اگه داستان های تاریخی دوست دارین به خصوص درباره جنگ جهانی کتاب جذابی میتونه براتون باشه

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۲/۱۰/۲۵

بسیار عالی

Rey
۱۴۰۳/۰۱/۱۲

داستان پرکشش و جذابی بود شخصیت پردازی درست و دقیق انجام شده بود اما داستان میتونست کوتاهتر باشه. درکل توصیه میکنم اگر دنبال یک رمان تاریخی که ارزش خوندن داشته باشه هستید از دستش ندید.

خدا لعنتش کند اگر به‌خاطر چنین زندگی‌ای احساس شرمندگی کرده باشد، اما خدا دوبرابر لعنتش کند اگر بخواهد به چنین شرایطی قناعت کند.
Aravir

حجم

۷۴۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

حجم

۷۴۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

قیمت:
۷۸,۵۰۰
۵۴,۹۵۰
۳۰%
تومان