کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم
معرفی کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم
کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم نوشته کلی ریمر است که با ترجمه حسین علیرضایی منتشر شده است. این کتاب روایتی جذاب از عشق، مقاومت و قلبهای شکسته است که خواننده را با خودش همراه میکند.
درباره کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم
این کتاب داستان دو دختر در دو زمان متفاوت را روایت میکند، دخترانی که در آستانه ازدواج زندگیشان تغییر میکند. کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم روایت رازهای خانوگی پنهان است که ناگهان همه چیز را تغییر میدهد.
قرن ۲۰ و ۲۱ و دو روایت جذاب در این داستان وجود دارد. در سال ۱۹۴۲ با روایتی از زندگی دختری به نام آلینا آشنا میشویم و در سال ۲۰۱۹ درباره آلیس و انتخابهایش داستانی جذاب میخوانیم. اما آنچه این کتاب را جذاب میکند ارتباط این دو دختر در دو قرن متفاوت است.
خواندن کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به دانبال یک رمان جذاب هستید این کتاب را از دست ندهید
بخشی از کتاب چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم
فاجعهٔ امروز وقتی آغاز شد که ادی به راهروی ماستها رسید. او نسبت به همکلاسیهایش در مدرسه، ذائقهاش در ماست خاص است (او ماست توتفرنگی و وانیلی مارک گوگرت را دوست دارد). هیچ جایگزینی برای مارک یا مواد داخلش پذیرفتنی نیست و پر کردن دوبارهٔ بستههای خالی قدیمی هم فایدهای ندارد؛ زیرا ادی بههیچوجه گول نمیخورد.
مارک ماست حتماً باید گوگرت باشد. طعمش حتماً باید وانیل یا توتفرنگی باشد. و حتماً باید داخل بستهبندی باشد.
اخیراً در شرکت تولیدکننده تصمیم گرفته شد که تغییراتی در طراحی بستهبندی ماستها ایجاد کنند. مارک روی بسته جابهجا و رنگ آن شادتر شده است. مطمئنم هیچکس در شرکت گوگرت فکرش را هم نمیکند که این تغییر جزئی باعث شود یک پسربچهٔ هفتساله ماستها را با خشم و سردرگمی کف راهروی فروشگاه خالی کند.
ادی، گوگرت را به همان شکل و شمایل قبلی میشناسد و این تغییر برای او به این معناست که این خوراکی همان چیزی نیست که میتواند آن را تحمل کند. وقتی به فروشگاه میآمدیم او میدانست داریم به آنجا میرویم که ماست بخریم. بعد که رسیدیم و ادی به راهروی ماستها رفت، آنجا را پر از چیزهایی دید که بهعنوان غیرماست میشناخت.
حجم
۳۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۳۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
نظرات کاربران
زیبا وجذاب وخواندنی جنگ جهانی دوم شش سال طول کشید.واینهمه رمان وفیلم فوق العاده درباره اش نوشته وساخته شده.وقتی این رمان زیبا رو خوندم وبی اختیار اشک ریختم.یادم اومد ما هشت سال جنگ وحشتناکو پشت سر گذاشتیم.ای کاش رمان وفیلم وداستان
چه داستان قشنگی داشت و از همه مهمتر چه عشق قشنگی تو دل داستان بود:) واقعا زیبا بود و در عین حال دردآور، اینقدر منو با خودش درگیر کرد که هروقت بهش فکر میکنم قلبم درد میگیره شخصیت توماس و
وقتی کتاب شروع کردم دیدم درباره جنگ جهانی اولش خواستم ادامه ندم چون قبلا داستان های زیادی از جنگ جهانی خونده بودم که فوقالعاده بودن اما خوب فکر می کردم دیگه برام جذابیتی نداره این سبک اما بعد از چند
کتاب درمود جنگ لهستان بود و خیلی منو یاد کتاب دختری که رهایش کردی مینداخت ولی جذاب بود و انتهای کتاب جذاب تر و پر کشش تر بود
کتاب خوبی بود اما یه جاهایی خیلی غیر واقعی بود مثلا اینکه آلینا میتونست بعد از جنگ برگرده و دنبال امیلیا و خواهرش ترودا و حتی توماس بگرده ولی هیچوقت این کار رو انجام نداد این خیلی غیرواقعیه که برای
مدتها بود که هیچ کتابی اینجوری به دلم ننشسته بود خیلی خوب و جذاب بود . کتاب (خالکوب اشویتس )در مورد اردوگاههای کار اجباری جنگ جهانی دوم و همینطور (انسان در جست و جوی معنا )هم تا حدودی در همین مورد
داستان به شدت جذاب و گیرایی داشت و خیلی خیلی جذاب بود. چند جا تا مرز گریه پیش رفتم. بسیار تاثیرگذار بود. توصیه میکنم حتما بخونیدش.
امتیازم ۴.۵ عه ولی بهش ۵ ندادم چون کتابی که واسم ۵ میگیره تو یه لول دیگس و با اینکه اینم کتاب خیلی خوبی بود ولی اونجوری نبود. روایت و داستان کتاب خیلی قشنگ بود و بین بقیه کتاب های
کتاب روایتِ دو زندگی مرتبط به هم؛یکی در زمانه کنونی و دیگری در جنگ جهانی دومه که این بخش کتاب کشش بیشتری داره برای یه بار خوندن خوبه
عالی بود. انسانهای بزرگ همیشه زندگی را باشکوه می کنند. داستانی از جنگ جهانی دوم و انسان کشی نازیسم که با تمام تلخی هایش نتوانست زیبایی عشق را نابود کند.