کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ
معرفی کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ
کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ نوشتهٔ دنیل کانمن و ترجمهٔ حسین علیجانی رنانی و جمشید پرویزیان است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی که گفته شده همارز با کتاب «ثروت ملل» از «آدام اسمیت» و کتاب «تعبیرخواب» از «زیگموند فروید» است و از ارادهٔ آدمی سخن گفته است.
درباره کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ
کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ چکیدهٔ سالها پژوهش نویسندۀ آن دربارۀ شگفتیها و کاستیهای ذهن انسان است؛ موجودی که میپندارد پادشاه افکار خویش است و فقط به ارادۀ خود تصمیم میگیرد. به گواه این کتاب عوامل دیگری هم هستند که در شکلگیری باورها، تصمیمها و سلیقههای ما سهم دارند که شاید گریزی از آنها نباشد، اما میتوان با شناخت آنها منطقیتر فکر کرد و عاقلانهتر تصمیم گرفت. کتاب «فکر کردن بیدرنگ و بادرنگ» شامل پنج بخش است: «بخش اول: دو سامانه»، «بخش دوم: دریابش و سوگیریها»، «بخش سوم: بیشاطمینانی»، «بخش چهارم: انتخابها» و «بخش پنجم: دو خود».
دنیل کانمن، نویسندهٔ اثر حاضر معتقد بوده که بیشتر قضاوتها و اعمال انسان مناسب و درست است و تمرکز بر خطاهای ذهن انسان ارزشهای قوهٔ تشخیص او را زیر سؤال نخواهد برد. و اینکه دریافتها و احساسات نقش مهمی در هدایت و پیشبرد زندگی انسان داشته باشد قابلقبول و توجیهپذیر است، اما در عموم مواقع و نه در همهٔ موقعیتها.
خواندن کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به مطالعهٔ کارکردهای مغز و روان انسان و دلایل تصمیمهای او، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فکر کردن، بی درنگ و بادرنگ
«ریچارد تالر سالها مجذوب شباهتهای دنیای حسابداری و حسابهای ذهنی بوده است، حسابهایی که ما برای سازماندهی و اداره زندگی خود استفاده میکنیم، با نتایجی که گاهی احمقانه و گاهی بسیار مفیدند. حسابهای ذهنی چندین گونهاند. ما پولهای خود را در حسابهای متفاوتی نگه میداریم، حسابهایی که گاهی فیزیکی، و گاهی هم صرفاً ذهنیاند. ما مقداری از پولمان را به مخارج روزانه اختصاص میدهیم، و نیز پساندازهای عمومی، و پسانداز برای تحصیل بچههایمان یا برای فوریتهای پزشکی. میزان تمایل ما به استفاده از هر یک از این حسابها برای رفع نیازهای جاری تابع سلسله مراتب مشخصی است. ما از حسابها برای کنترل خود استفاده میکنیم، مثلاً در تعیین بودجه خانه، یا محدود کردن مصرف روزانه قهوه، یا افزایش زمانی که صرف ورزش میشود. اغلب این خودـ کنترلیها برای ما هزینه دارند، مثلاً، ما همزمان پول را در حساب پسانداز خود ذخیره میکنیم، اما به کارتهای اعتباریمان بدهکار میشویم. ایکانهای مدل کنشگر عاقل نیازی به حسابداری ذهنی ندارند: آنان نگاه فراگیری به برآمدها دارند و محرکشان انگیزههای بیرونی است. برای انسانها، حسابهای ذهنی شکلی از چارچوببندی بسته است؛ انسانها با ذهنی محدود امور را تحت کنترل و مدیریت خود نگه میدارند.
حسابهای ذهنی بهفراوانی استفاده میشوند تا حساب کارها و چیزها نگه داشته شوند. به یاد بیاورید گلفبازان حرفهای را که اگر به جای دست یافتن به بردی برای پرهیز از باگی تلاش کنند، ضربه بهتری میزنند. نتیجهای که میتوانیم بگیریم این است که بهترین گلفبازان برای هر حفره گلف حساب جداگانهای باز میکنند؛ آنان برای موفقیت کلی خود فقط یک حساب را نگه نمیدارند. تالر در یکی از مقالههای قدیمی خود مثال طعنهآمیزی آورده که هنوز هم یکی از بهترین مثالهایی است که نشان میدهد چگونه حسابداری ذهنی بر رفتار تأثیر میگذارد:
دو هوادار دوآتشه ورزشی برای دیدن بازی بسکتبالی میخواهند مسیری ۴۰ مایلی را بپیمایند. یکی از آنان پول بلیت خود را داده است؛ دیگری در راه خرید بلیت است که دوستی بلیت رایگانی به او میدهد. خبر میرسد که در شب بازی کولاک برف خواهد آمد. کدامیک از دو هوادار بلیتدار بیشتر احتمال دارد که برای دیدن بازی رنج گذشتن از کولاک را به جان بخرد؟»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
نظرات کاربران
نمی دونم مترجم کی باشه که بیاد اول کتاب نظر خودشو بگه گند زده به کتاب به این خوبی