کتاب قدرت باور جو دیسپنزا + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب قدرت باور

کتاب قدرت باور توسط نویسنده‌ی آمریکایی، جو دیسپنزا، نوشته شده است. این کتاب اکسیر جاودانگی تغییر را تنها با یک راهکار ساده در شخصیت، افکار و عملکرد در اختیار مخاطب می‌گذارد. به گمان نویسنده، هر اندازه افراد قدرت ذهن و باور قوی‌تر داشته باشند، بهتر می‌توانند بر مشکلات و مسائل زندگی فائق آیند. او برای توضیح شفاف و رسای این مسئله از دارونماها الهام می‌گیرد و ایده‌اش را بسط می‌دهد. درواقع دارونما‌ها همان دارو‌های غیر واقعی مورد استفاده در آزمایش فرضیه‌ها محسوب می‌شوند. بیماران پس از گذراندن طول دوران درمان خود با دارونماها حالشان بهتر می‌شود و علائم بیماری از میان می‌رود. نویسنده از این نقطه، باور را اکسیر جاودانگی تغییر می‌داند. به زعم او، قدرت ذهن و باور انسان توانمندی کافی را برای ایجاد تغییرات شگرف و بهبود بیماری‌ها دارد؛ اگر افراد بخواهند و تلقین کنند. کتاب قدرت باور توسط روزبه ملک‌زاده و هیمن برین ترجمه شده و نشر پردیس آباریس آن را منتشر کرده است. این کتاب در ژانر کتاب‌های خودیاری قرار می‌گیرد و شما می‌توانید نسخه‌ی الکترونیکی این کتاب را در طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب قدرت باور اثر جو دیسپنزا

یک نشانه‌ی کوچک در سلامت جسمانی کافی است تا به پزشک برای چکاپ مراجعه کنید. همین‌طور اگر یک عادت ثابت در زندگی شکل بگیرد، دیگر دلیلی برای تغییر آن پیدا نمی‌کنید. نشانه‌ی بیماری یا عادت‌های ثابت روندی را در ذهن پدید می‌آورد که بر باورهای شما تأثیر می‌گذارد. این مسئله باعث می‌شود که باور به امکان تغییر و تحول را سخت‌تر بپذیرید. با این حال اگر باور مانند دارونما باشد، چه تغییراتی در زندگی شما رخ می‌دهد؟

برای آنکه مسئله را راحت‌تر درک کنید، در اینجا دارونما را توضیح می‌دهیم. پژوهشگران علوم اعصاب‌شناختی برای ساخت‌ داروهای جدید فرضیه‌ای را بر دو گروه آزمایش می‌کنند. گروه اول داروی اصلی را برای درمان بیماری‌ها دریافت می‌کنند و برای گروه دوم از دارونما استفاده می‌شود. گروه دوم از این مسئله اطلاعی ندارند و تصور می‌کنند که با داروی اصلی مراحل درمانشان را پشت سر می‌گذارند. نتیجه شگفت‌آور است.

گروه دوم صرفاً به‌دلیل باور به اثربخشی داروها، حالشان بهبود می‌یابد. نویسنده از این آزمایش الهام می‌گیرد و از آن برای تأثیر باور، قدرت ذهن و باور در ایجاد تغییر صحبت می‌کند. به همین منظور در بخش اول کتاب تأثیرات دارونما در درمان بیماری‌ها با استفاده از شواهد و مقالات علمی بررسی می‌شود. بعد از آن در بخش دوم کتاب، تلقین‌پذیری ذهن به‌عنوان راهکاری شبیه به دارونما توضیح داده شده است. نویسنده راه افزایش تلقینات ذهنی را مراقبه می‌داند و آن را به‌عنوان راهکاری آرام و پیوسته به مخاطب می‌شناساند.

کتاب قدرت باور قرابت و هم‌پوشانی زیادی را با جمله‌ی همونی که فکر کنی پیش میاد دارد. نویسنده می‌خواهد با استفاده از مدیتیشن و مراقبه قدرت تلقین‌پذیری ذهن را به افراد آموزش دهد. برای این مسئله ابتدا دارونما را براساس پژوهش‌های علمی توضیح می‌دهد و بعد از آن با استفاده از خاطرات و داستان زندگی افراد رویکرد خود را شرح داده است.

خلاصه کتاب قدرت باور

اگر نسبت به نقش باور در تغییر رویه‌های زندگی‌تان کنجکاو هستید، چند سطر زیر محتوای کتاب را آشکار می‌کند. نویسنده‌ی کتاب قدرت باور برای توضیحات این اطلاعات علمی بیانی روان و ساده را در پیش می‌گیرد و با دوری از ادبیات پژوهشی از داستان‌ها و خاطرات به‌ویژه در فصل اول کتاب برای توضیح دارونما استفاده می‌کند. همچنین کتاب از عملکرد مغز در حین مواجهه با دارونما بی‌تفاوت عبور نمی‌کند. فصل سوم کتاب نقش فیزیولوژیک مغز را هنگام دریافت دارونما توضیح می‌دهد. براساس توضیحات نویسنده افراد نه به‌خاطر مصرف دارو بلکه به سبب فکر کردن به بهبودی و دستیابی به سلامتی پایدار حالشان بهبود می‌یابد.

به‌عبارت دیگر، شما هر چقدر افکار گذشته را در ذهنتان حفظ کنید و نوع فکر کردنتان شبیه گذشته باشد، شما همان رفتارهای تکراری و همیشگی را خواهید داشت. در نتیجه این رفتارها تجربیات مشابه را به وجود می‌آورد و چرخه‌ای ملال‌انگیز و خسته‌کننده را در زندگی شکل می‌دهد.

دکتر جو دیسپنزا برای آنکه تغییر فیزیولوژیک افراد را به‌واسطه‌ی تغییر در باور و ذهنیت نشان دهد، نتایج یک پژوهش را با پیرمردان هشتاد ساله در آسایشگاه توضیح داده است. پژوهشگران از آنان خواستند که تصور کنند بیست سال جوان‌تر شده‌اند. این آزمایش تأثیر باورهای ذهنی و عملکرد ذهن را بر شیوه‌ی فعالیت ژن‌ها ثابت می‌کند. به‌عبارت دیگر، قدرت ذهن می‌تواند رفتارهای جدیدی را در ژن‌ها بسازد.

منطق این کتاب روی محور تأثیر ذهن بر بدن می‌چرخد. به این معنا که اگر به ذهن خود ذره‌ای از آینده بچشانید و فراخوانی ذهنی را انجام بدهید، به این ترتیب راه دستیابی به رؤیاهایتان نزدیک‌تر می‌شود.

جمله زیبا از کتاب قدرت باور


چرا باید کتاب قدرت باور جو دیسپنزا را بخوانیم؟

مطالعه‌ی کتاب قدرت باور ذهن مخاطب را با رویکردی تازه برای درمان بیماری‌ها و ایجاد تغییر در زندگی آشنا می‌‌کند. افراد متوجه می‌شوند که تنها یک روش و یک راه برای درمان بیماری یا ایجاد تغییر در خود وجود ندارد و به یک نوع منتهی نمی‌شود. در واقع انتقادات زیاد درباره‌ی رویکردهای کتاب، نمی‌توان تأثیر ذهن و باور قلبی افراد را برای حل مسائل زندگی انکار کرد و باید آن را امری دو جانبه میان ذهن و مسائل زندگی دانست. مطالعه‌ی کتاب مخاطب را با راه‌های مختلف آشنا می‌کند و بر گزینش بهترین و عاقلانه‌ترین نوع راه‌حل اثر می‌گذارد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

معمولاً افراد با ذهن‌های مثبت‌اندیش و شاد کتاب‌ها و محتوایی را برای ایجاد تغییر در زندگی خود دنبال می‌کنند. این افراد تلقینات ذهنی و استفاده از تکنیک‌های مراقبه را به‌عنوان بهترین راهکار برای حل مشکلات زندگی به رسمیت می‌شناسند. همچنین گروه دیگر از افراد می‌خواهند راهکارهای متنوع را برای ایجاد تغییر در زندگی خود امتحان کنند؛ در نتیجه مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند ذهن را با رویکردی جدید درباره‌ی تأثیر مراقبه و تلقین‌پذیری ذهن آشنا کند. محققان و پژوهشگران حوزه‌ی توسعه‌ی فردی و خودیاری نیز می‌توانند این کتاب را با نگاهی تحلیلی درباره‌ی ایجاد تغییر در زندگی مطالعه کنند. در مجموع مطالعه‌ی کتاب قدرت باور را به افرادی با ذهن مثبت‌اندیش، مشتاقان تغییر در سبک زندگی، محققان حوزه‌ی خودیاری و همه‌ی افرادی که برای تغییر در زندگی کنجکاوی دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جو دیسپنزا؛ نویسنده کتاب

دکتر جو دیسپنزا در سال ۱۹۶۲ در آمریکا به دنیا آمد و مسیر تحصیلی‌اش را در زمینه‌ی کایروپراکتیک ادامه داد. بسیاری از افراد در سراسر جهان ایده‌ها و نظریات او را درباره‌ی تأثیر ذهن و باور بر تغییر زندگی دنبال می‌کنند. جو دیسپنزا تحقیقاتی را درباره‌ی تلقین‌پذیری ذهن، مثبت‌اندیشی، خودیاری و روش‌های جایگزین پزشکی انجام داده است.

براساس این رویکرد افراد می‌توانند با استفاده از مدیتیشن و مراقبه رویه‌های زندگی خود را تغییر دهند و حتی بیماری‌ها و درد‌های جسمانی خود را درمان کنند. این نویسنده‌ی آمریکایی سال‌ها در این حوزه فعالیت کرده است و کنفرانس‌های متعددی را برگزار می‌کند؛ با این حال منتقدان زیادی را به‌ویژه در مجامع علمی دارد.

دکتر دیسپنزا در راستای دادن وجه‌ای علمی به رویکردهای خود تلاش کرده است، اما زبان علمی ندارد و گفته‌هایش مبهم به نظر می‌رسد. از طرف دیگر، نمی‌توان در حوزه‌ی تأثیرات ذهن بر زندگی شواهد علمی پیدا کرد. به این دلیل که نتایج بالینی ندارد و از روش‌های غیر علمی مثل مراقبه استفاده می‌کند. همچنین ممکن است که بیماران را به روش‌های درمانی بدبین کند و جان خود را به خطر بیندازد.

بخشی از کتاب قدرت باور

«واقعیت را می‌توان به یک هدف متحرک تشبیه کرد. ما عادت داریم که واقعیت را مقوله‌ای ثابت و قطعی در نظر بگیریم، اما همان‌طور که در این فصل خواهید دید، چیزهایی که تاکنون در مورد واقعیت به ما گفته‌اند، به هیچ وجه صحیح نیستند. اگر می‌خواهید با ذهن‌تان روی ماده تأثیر بگذارید و دارونمای خودتان باشید، ضروری است که ماهیت حقیقی واقعیت، چگونگی ارتباط ذهن و ماده و نحوهٔ تغییر واقعیت را درک کنید، چون اگر ندانید که این تغییرات چرا و چگونه ایجاد می‌شوند، نخواهید توانست نتایج را بر اساس قصد و نیت خودتان رقم بزنید.

پیش از آنکه وارد دنیای کوانتوم شویم، بیایید بررسی کنیم و ببینیم ایده‌هایی که ما راجع به واقعیت در ذهن داریم از کجا آمده‌اند و ما را به کجا رسانده‌اند. به لطف رنه دکارت و سِر اسحاق نیوتن، چندین قرن بود که مطالعهٔ جهان به دو بخش تقسیم می‌شد: ماده و ذهن. مطالعهٔ ماده (عالم مادیات) به حوزهٔ علم واگذار شده بود، چون قوانین حاکم بر دنیای بیرونی و عینی ما عمدتاً قابل محاسبه و قابل پیش‌بینی هستند. اما قلمروی ذهن غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده بود و به همین دلیل بررسی آن را به حوزهٔ دین واگذار کرده بودند. به مرور زمان ماده و ذهن به چیزهای جداگانه‌ای تبدیل شدند و اینگونه بود که ثنویت یا دوگانه انگاری پا به جهان گذاشت.

فیزیک نیوتن (یا همان فیزیک کلاسیک) به مکانیک رفتار اشیا در مکان و زمان می‌پردازد و برهم‌کنش آن‌ها را در دنیای جسم و ماده بررسی می‌کند. به لطف قوانین نیوتن ما می‌توانیم مسیر گردش سیاره‌ها به دور خورشید را اندازه‌گیری و پیش‌بینی کنیم، تعیین کنیم که سیب با چه شتابی از درخت می‌افتد و حساب کنیم که چقدر طول می‌کشد تا با هواپیما از سیاتل به نیویورک برویم. فیزیک نیوتن به امور قابل پیش‌بینی اختصاص دارد و دنیا را همانند یک دستگاه عظیم یا یک ساعت بزرگ در نظر می‌گیرد.

اما فیزیک کلاسیک در زمینهٔ بررسی انرژی، اعمال دنیای غیرمادی (که فراتر از مکان و زمان است) و رفتار اتم‌ها (که واحدهای سازندهٔ عالم جسم هستند) محدودیت‌هایی دارد. این قلمرو به فیزیک کوانتوم مربوط می‌شود. دنیای کوچک ذرات زیراتمی مانند الکترون‌ها و فوتون‌ها همانند دنیای بزرگ سیارات، سیب‌ها و هواپیماها (که ما شناخت خوبی از آن‌ها داریم) رفتار نمی‌کند.»

نظرات کاربران

کاربر ۳۴۲۴۸۸۶
۱۴۰۲/۰۳/۲۵

سلام وقت بخیر لطفا به بی نهایت اضافه کنید،تا ما هم مطالعه کنیم

مهران ظریف
۱۴۰۲/۰۵/۲۶

نام دیگر این کتاب شما شبه دارو هستید میباشد

کاربر 6813807
۱۴۰۳/۰۵/۱۵

دیوانه وار خوبه این کتاب شک نکنید توی خوندنش کاش هر روز و همه آدما بخوننش♥️

کاربر elham noorani
۱۴۰۲/۰۳/۰۴

وااو🦋

بریده‌هایی از کتاب

اگر به همان افکار سابق بیندیشیم، به همان انتخاب‌های سابق خواهیم رسید. اگر به همان انتخاب‌های سابق دست بزنیم، همان رفتارهای همیشگی را بروز خواهیم داد. اگر همان رفتارهای همیشگی را بروز دهیم، همان تجربیات سابق را برای خودمان به وجود خواهیم آورد. اگر همان تجربیات سابق را به وجود بیاوریم، همان عواطف همیشگی در ما پدید خواهد آمد و سپس این عواطف همیشگی ما را به سمت همان افکار همیشگی می‌برند.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
همان‌طور که در بخش واکنش استرس و زندگی در حالت بقا خواندید، این مسئله سبب می‌شود ترمیم بدن بیشتر به طول انجامد، چون بیشتر انرژی بدن صرف احساس خشم و اثرات شیمیایی آن می‌شود. این زمان مناسبی برای آفرینش، رشد و پرورش بدن نیست، بلکه زمان اقدامات اضطراری است
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
توضیح خواهم داد مادامی‌که همان افکار سابق را در سر داشته باشید، به همان انتخاب‌های قبلی دست خواهید زد. این انتخاب‌ها همان رفتارهای گذشته را ایجاد می‌کنند و این رفتارها شما را در مسیر همان تجربیات سابق قرار می‌دهند. این تجربیات همان عواطف قبلی را در شما ایجاد می‌کنند و آن عواطف نیز به نوبهٔ خود همان افکار قبلی را در شما به وجود می‌آورند، یعنی شما از نظر عصبی- شیمیایی، همانند سابق خواهید ماند. در عمل خودتان را به یاد همان کسی می‌اندازید که فکر می‌کنید هستید.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
هر بار که فکری به ذهن شما خطور می‌کند، مغز علاوه بر تولید انتقال‌دهنده‌های عصبی، مادهٔ شیمیایی دیگری را نیز تولید می‌کند؛ پروتئین کوچکی به نام نوروپپتید که پیامی را به بدن شما منتقل می‌کند. بدن شما در پاسخ به این ماده، احساسی را تجربه می‌کند. مغز متوجه می‌شود که بدن احساسی را تجربه می‌کند، بنابراین فکر دیگری را تولید می‌کند که دقیقاً با آن احساس همخوانی داشته باشد. به این ترتیب مقدار بیشتری از همان پیام‌های شیمیایی تولید می‌شود که به شما امکان می‌دهند مطابق احساس‌تان فکر کنید. بنابراین فکر، احساس را ایجاد می‌کند و سپس احساس، فکری را به وجود می‌آورد که هم‌سطح آن احساس باشد.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
اگر تمرکزتان را بر روی این رویداد آینده حفظ کنید و اجازه ندهید افکارِ دیگر حواس‌تان را پرت کنند، ظرف چند لحظه، حجم مدارهای عصبی مربوط به خود قدیم‌تان کاهش می‌یابد و این مسئله منجر به خاموش شدن ژن‌های قدیم‌تان می‌شود. سپس می‌توانید مدارهای جدیدی را شلیک و سیم‌کشی کنید و به این ترتیب سیگنال‌های مناسبی را برای فعال کردن ژن‌های جدید به شیوه‌های جدید فراهم کنید.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
وجه مشترک تمام این افراد این است که محیط بیرونی‌شان را نابود کرده‌اند، از جسم‌شان فراتر رفته‌اند و از زمان نیز گذشته‌اند تا بتوانند تغییرات عصبی چشمگیری را در خودشان ایجاد کنند. آن‌ها وقتی خودشان را به دنیا نشان می‌دهند، می‌توانند ذهن و بدن‌شان را به همکاری وادارند و دقیقاً همان دنیایی را در قلمروی ماده بیافرینند که پیشتر در قلمروی ذهن‌شان نقش بسته بود.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
ترس، پوچی، خشم، خصومت، بی‌قراری، بدبینی، رقابت و نگرانی هرگز ژن‌های مربوط به سلامتی را روشن نخواهند کرد، بلکه عکس این کار را انجام می‌دهند. سیستم عصبی ستیز و گریز را فعال می‌کنند و بدن را برای حالت اضطراری آماده می‌کنند. در این حالت فرد انرژی حیاتی‌اش را از دست می‌دهد، یعنی همان انرژی‌ای که برای شفا یافتن به آن نیاز دارد.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
از سوی دیگر عواطفی مانند شکرگزاری و قدرشناسی باعث می‌شوند قلب انسان باز شده و انرژی بدنش به مکان جدیدی منتقل شود و از مراکز هورمونی تحتانی خارج گردد. شکرگزاری از عواطف بسیار قدرتمند است و می‌تواند سطح تلقین‌پذیری شما را بالاتر ببرد. شکرگزاری از نظر عاطفی به بدن شما یاد می‌دهد که رویداد مورد نظرتان پیشاپیش اتفاق افتاده است، زیرا ما معمولاً بعد از وقوع رویداد مورد نظرمان شکرگزاری می‌کنیم. اگر قبل از وقوع اتفاق مورد نظرتان شکرگزاری کنید، بدن‌تان (در مقام ذهن ناخودآگاه) باور می‌کند که آن رویداد واقعاً برای شما اتفاق افتاده است یا همین حالا در لحظهٔ حال دارد اتفاق می‌افتد.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
ایگو همیشه از موقعیت‌های ناشناخته پرهیز می‌کند و آن‌ها را بالقوه خطرناک تلقی می‌کند، چون از نظر ایگو، ناشناخته‌ها قابل اعتماد نیستند.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱
اگر شما روش کاری را آن‌قدر خوب یاد بگیرید که در مغزتان سیم‌کشی شود و بدن‌تان از نظر عاطفی نسبت به آن شرطی گردد، آنگاه بدن‌تان به اندازهٔ ذهن خودآگاه‌تان به نحوهٔ انجام آن مسلط است. شما نوعی نظم عصبی-شیمیایی درونی را حفظ کرده‌اید و حالتی ذاتی و مادرزادی به آن داده‌اید. دلیل این مسئله ساده است: تجربهٔ مکرر باعث می‌شود شبکه‌های عصبی مغز غنی‌تر شوند و هرگاه بدن شما از نظر عاطفی آن را فرا گرفت، دیگر کار تمام است.
کاربر ۹۱۱۸۸۲۱

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۶۲ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۶۲ صفحه

قیمت:
۱۱۱,۰۰۰
تومان