کتاب هری پاتر و تالار اسرار
معرفی کتاب هری پاتر و تالار اسرار
کتاب هری پاتر و تالار اسرار نوشتهٔ جی. کی. رولینگ و ترجمهٔ آرزو مقدس است و انتشارات پرتقال آن را منتشر کرده است. این کتاب دومین قسمت از هفت جلد کتابهای هری پاتر است. کتابی فانتزی و تخیلی که شخصیت اصلی آن پسری یازدهساله به نام هری است. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد و پس از آن دنیا با نام هری پاتر و داستانهایش آشنا شد.
درباره کتاب هری پاتر و تالار اسرار
از روز اولی که تعطیلات تابستان شروع شد و هری به خانه برگشت، خانوادهٔ درزلی چنان با او بدرفتاری کرده بودند که هری فقط دلش میخواست به مدرسهٔ جادوآموزی و افسونگری هاگوارتز برگردد. اما وقت بستن چمدانهایش، سروکلهٔ موجودی عجیب و خرابکار پیدا میشود و میگوید اگر هری به هاگوارتز برگردد، فاجعهای رخ خواهد داد.
همینطور هم میشود. دومین سال تحصیل هری در هاگوارتز پر است از رنجها و هراسهای تازه، از جمله استاد جدیدی بسیار ازخودمتشکر و روحی که یکی از دستشوییهای دخترانه را تسخیر کرده. اما دردسر اصلی هنوز در راه است... کسی دارد دانشآموزان هاگوارتز را به سنگ تبدیل میکند. آیا کار دریکو ملفوی است که پلیدتر از قبل شده؟ آیا کار هگرید است که گذشتهٔ رازآلودش بالاخره برملا میشود؟ یا کار کسی است که همه در هاگوارتز بیش از دیگران به او مشکوکاند... خود هری پاتر؟!
خواندن کتاب هری پاتر و تالار اسرار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای نوجوانان نوشته شده است، اما خواندن آن برای بزرگسالانی که هنوز هم دنیای جذاب فانتزی و تخیل برایشان زنده و پویاست خالی از لطف نیست. و اگر جزو افرادی هستید که نه دنیایی خیالی دارید و نه علاقهای به داستانهای تخیلی، باز هم پیشنهاد میکنیم این کتاب را بخوانید. همیشه برای اولین تجربه وقت هست.
درباره جی کی رولینگ
جوان رولینگ متولد ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۵ است. خودش میگوید در محاصره کتابها بزرگ شد. او از کودکی علاقه به نوشتن داشت. اولین کتابش را وقتی فقط ۶ سالش بود نوشت. داستانی درباره یک خرگوش با نام «خرگوش» .
در یازدهسالگی اولین رمانش را نوشت. داستانی در مورد هفت الماس نفرینشده و افرادی که آنها را داشتند.
جی کی رولینگ در دانشگاه اکستر تحصیل کرد. بعد از اینکه مدرک خود را از پاریس گرفت به لندن برگشت و در مشاغل مختلفی کار کرد. اما بالاخره روز رسیدن به رولینگ واقعی فرا رسید. روز انفجار ایدهای که جهانی شد.
همه ما، تأخیر قطار و انتظار برای رسیدن را تجربه کردهایم. اما فقط یکی از ما انسانها از این تأخیر بهترین استفاده را برد. رولینگ در قطاری نشسته بود که از منچستر به سمت کینگز کراس در حرکت بود. قطاری که هیچوقت تصور نمیکرد تأخیرش باعث به وجود آمدن ایدهای جهانی در مغز نویسندهای شود.
رولینگ در ۵ سال بعد، روی هفت کتاب دیگر و موضوعاتش کار کرد. با تمام ایدهها و یادداشتهایش عازم پرتغال شد تا زبان انگلیسی را تدریس کند. در سال ۱۹۹۲ با خوخه آرانتیس ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دختری به نام جسیکا بود. اما ازدواج او در اواخر ۱۹۹۳ به پایان رسید و رولینگ به ریتانیا بازگشت.
زندگی او در بریتانیا به عنوان معلمی در ادینبورگ ادامه پیدا کرد. در کنار تدریس، به نوشتن داستان خود هم پرداخت و وقتی توانست آن را به سرانجام مطلوب برساند سه فصل را برای چند انتشارات فرستاد.
فقط یکی از آنها بود که در نامهای خواست تا باقی داستان را هم بخواند. رولینگ میگوید این بهترین نامهای بود که در زندگیام دریافت کردم.
نام جی کی رولینگ هم ماجرای جالبی دارد. انتشارات از او خواست تا نام اصلی خود را از روی کتاب بردارد. به عقیده آنان پسران جوان و نوجوانی که مخاطب این کتاب بودند با دیدن نام یک زن ممکن بود اشتیاقی به خواندن کتاب پیدا نکنند.
(K) مخفف کاتلین، نام مادربزرگ پدری جوان بود. او این کلمه را به نام خود اضافه کرد و عنوان جی کی رولینگ روی کتابهای هری پاتر نقش بست.
جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۷ نام رولینگ در بین پولدارترین زنان انگلیس نوشته شد. او رتبه سیزدهم را از آن خود کرد. رتبهای که با نوشتن و خلق هری پاتر به دست آورده بود.
بخشی از کتاب هری پاتر و تالار اسرار
«اولین بار نبود که موقع صبحانه در خانهٔ پلاک چهار خیابان پریوِت جروبحث میشد. آقای وِرنون دِرزلی صبح کلهٔ سحر با صدای هوهوی بلندی از خواب بیدار شده بود که از اتاق هری، خواهرزادهٔ همسرش، میآمد.
آقای درزلی از آنطرف میز هوار کشید: «این سومین بار توی این هفتهست! اگه حریف اون جغد نمیشی، جاش اینجا نیست!»
هری سعی کرد برای چندمین بار توضیح بدهد.
گفت: «حوصلهش سر رفته. عادت داره بیرون پرواز کنه و بره اینور اونور. اگه فقط میتونستم شبها بذارم بره بیرون...»
عمو ورنون که تکهای تخممرغ از سبیل پرپشتش آویزان بود، خشمگین گفت: «قیافهٔ من شبیه احمقهاست؟ من میدونم اگه اون جغد بره بیرون چی میشه.»
نگاههای شومی بین او و همسرش، پِتونیا، ردوبدل شد.
هری میخواست جوابشان را بدهد، اما حرفهایش در صدای آروغ بلند و طولانی دادلی، پسر آقا و خانم درزلی، گم شدند.
«بازهم سوسیس میخوام.»
خاله پتونیا چشمهای نمناکش را به پسر غولپیکرش دوخت و گفت: «توی ماهیتابه هست شیرینَکَم. باید تا میتونیم بهت برسیم... معلوم نیست توی اون مدرسه غذای درستوحسابی بهت میدن یا نه...»
عمو ورنون سرخوشانه گفت: «اینها همهش حرف بیخوده پتونیا. من که وقتی توی اسمِلتینگز بودم، هیچوقت گشنه نموندم. دادلی هم بی غذا نمیمونه، مگه نه پسرم؟»
دادلی که از بس گنده بود نشیمنگاهش از دو طرف صندلی آشپزخانه بیرون میزد، خندید و رو کرد به هری.
«ماهیتابه رو بده.»
هری با عصبانیت گفت: «کلمهٔ جادویی رو یادت رفت بگی.»
تأثیر این جملهٔ ساده روی بقیهٔ اعضای خانواده باورنکردنی بود؛ نفس دادلی در سینه برید، از روی صندلیاش افتاد زمین و ضرب سقوطش سرتاسر آشپزخانه را به لرزه درآورد. خانم درزلی جیغ کوتاهی کشید و دستش را محکم گذاشت روی دهانش. آقای درزلی که رگهای گیجگاهش میتپیدند، از جا جَست.»
حجم
۳۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
عالی مثل بقیه ی جلد ها😌❤💜
واقعا ترجمه خانم ارزو مقدس خیلی بهتر از خانم اسلامیه س خانم مقدس خیلی خودمونی و خوب ترجمه کردن و اسمارم درست نوشتن مثل خانم اسلامیه پر از غلط نبود مثل مک گونگال یا رون و هرمیون خانم مقدس اسمارو
ترجمه خوب و وفاداری داره. ورد نامه هم داره. عالیه.
میتونم بگم این کتاب از تمام جلد هاش هیجان انگیز تر بود عالی بود
ترجمه کامل و وفادار.
بسیار عالی و زیبا:)
یه ترجمه خیلی خوب به همراه ریشه یابی ورد ها.
عالی مثل بقیه جلد ها:)
خیلی کتاب های هری پاتر خوبه مخصوصااگه فیلمشو هم دیده باشین . در کل پیشنهاد میکنم اما خب به هر حال کتاب کاغذی بهتره چون میتونی لمس کنی صفحات کتاب رو و ارتباط بهتری بگیری خب کاغذیش گرونه منم همینو خریدم
چیزی که عالی بودنش عیان هست دیگه نیازی به بیان نیست :))) ♥️♥️ پیشنهاد: نمیدونم همزمان کتاب خوندن و موسیقی گوش دادن دوست دارید یا نه،، اما موسیقی های هر فصل از هری پاتر رو دانلود کنید و متناسب با