کتاب قلعه متحرک هاول
معرفی کتاب قلعه متحرک هاول
کتاب قلعه متحرک هاول نوشتهٔ دایانا وین جونز و ترجمهٔ نیلوفر رحمانیان است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان از مجموعهٔ «کتابهای پرندهٔ آبی» است و برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب قلعه متحرک هاول
کتاب قلعه متحرک هاول (Howl's Moving Castle) که به قلم دایانا وین جونز منتشر شده، رمانی برای نوجوانان است. این رمان از مجموعهٔ «فیروزهای» است. این رمان در سال ۱۹۸۶ منتشر شد. داستان این رمان دربارهٔ دختری به نام «سوفی» است که بهخاطر شرایط خانوادگیاش نمیتواند خانه را ترک کند و به دنبال سرنوشت خود برود. زمانی که سوفی به شکلی ناخواسته، خشم و غضب جادوگری قدرتمند را برمیانگیزد، تحت تأثیر طلسمی ترسناک به یک پیرزن تبدیل میشود. تنها راه نجات او از این طلسم در قلعهای متحرک در تپهها قرار دارد. آیا سوفی برای رهایی از این طلسم میتواند سفر خطرناک را آغاز کند؟ آیا او موفق به شکستن این طلسم میشود؟ رمان حاضر را بخوانید تا بدانید. دایانا وین جونز این رمان را در ۲۱ فصل نگاشته که عنوان آنها عبارت است از «که در آن سوفی با کلاهها حرف میزند»، «که در آن سوفی ناچار است دنبال بختش برود»، «که در آن سوفی وارد قلعه میشود و پای معامله مینشیند»، «که در آن سوفی چند چیز عجیب کشف میکند»، «که پر است از رفتوروب!»، «که در آن هاول احساساتش را با لجن سبز نشان میدهد!»، «که در آن مترسک نمیگذارد سوفی قلعه را ترک کند»، «که در آن سوفی در آن واحد به چند مقصد، قلعه را ترک میکند»، «که در آن مایکل با یکی از طلسمها به مشکل میخورد»، «که در آن کالسیفر به سوفی قولِ یک سرنخ میدهد»، «که در آن هاول دنبال یک طلسم به کشوری عجیب میرود»، «که در آن سوفی به مادر پیر هاول تبدیل میشود»، «که در آن سوفی هاول را بدنام میکند»، «که در آن جادوگر سلطنتی سرما میخورد!»، «که در آن هاول با تغییر چهره به مراسم ختم میرود»، «که در آن یکعالمه جادو جمبل به راه میافتد»، «که در آن قلعهٔ متحرک جابهجا میشود»، «که در آن سروکلهٔ مترسک و دوشیزه انگوریان پیدا میشود»، «که در آن سوفی احساساتش را با علفکُش نشان میدهد»، «که در آن سوفی با مشکلات بیشتری برای ترک قلعه روبهرو میشود» و «که در آن قراردادی در حضور شاهدان بسته میشود».
خواندن کتاب قلعه متحرک هاول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان علاقهمند به رمانهای فانتزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قلعه متحرک هاول
«سوفی دوباره دنبال هاول از پلهها بالا رفت و توی انبار جاروها که رسید متوجه بداخلاقی خودش شد. با دیدن خانهٔ قدیمیاش در این وضعیت، حسهای ترسناک و متنوعی در او به وجود آمده بود. گفت: «فکر کنم همهجا قشنگ شده.»
هاول بهسردی گفت: «واقعاً؟» احساساتش لطمه دیده بود. سوفی فکر کرد «خیلی دلش میخواد ازش تشکر شه!» هاول رفت سمت در قلعه و دستگیره را چرخاند روی رنگ بنفش. از طرفی هم سوفی فکر نمیکرد هیچوقت از هاول تعریف و تمجید کرده باشد، تقریباً مثل کالسیفر، و فکر کرد چرا حالا باید رویهاش را عوض کند.
در باز شد. بوتههای پُرگلی بهآرامی جلوی در نمایان شدند و بعد بیحرکت ماندند، چون قلعه ایستاده بود تا سوفی بتواند پایین برود و لای گلها قدم بزند. بین بوتهها راههایی باریک و دراز به هر طرف کشیده میشد که چمن سبز روشن رویشان روییده بود. هاول و سوفی به نزدیکترین راه قدم گذاشتند و قلعه هم دنبالشان میآمد و با هر تکان گلبرگ گلها در هوا پخش میشد. با اینکه قلعه بلند، سیاه و بدشکل بود و تودههای کوچک دود مخصوصش را نوبتی از باروهایش بیرون میداد، اما به این فضا میخورد. پای جادو در میان بود. سوفی شک نداشت. و همین باعث شده بود قلعه هم کموبیش با محیط بخواند.
هوا گرم و شرجی بود و از عطر هزاران گل پر بود. کم مانده بود سوفی بگوید این بوها او را یاد وقتی میاندازد که بعد از حمام کردن هاول از حمام میآید اما جلوی خودش را گرفت. اینجا واقعاً عالی بود. توی چمن، بین بوتهها و ردیف گلهای بنفش و قرمز و سفید، گلهای ریزتری هم بود: گلهای صورتی که فقط سه تا گلبرگ داشتند، بنفشههای درشت، گلهای شاهپسند، ترمسهای از همه رنگ، سوسنهای نارنجی، سوسنهای سفید بلند، زنبق و دهها هزار گل دیگر و گلهای پیچی که آنقدر رشد کرده بودند که میشد برای کلاه ازشان استفاده کرد، گل گندم، گل خشخاش و گیاهانی که یا شکلشان عجیب بود یا رنگ برگهایشان. با اینکه شباهتی به باغ خانم فیرفکس که در ذهن سوفی بود نداشت، باز هم باعث شد بداخلاقیاش را از یاد ببرد و سرحال بیاید.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
نظرات کاربران
توصیه میکنم حتما بخونید. داستان، خیلی با اقتباس انیمه اش فرق داره و برای من یه تجربه جذاب و متفاوت بود.از دست ندید