دانلود و خرید کتاب بر باد رفته (جلد اول) مارگارت میچل ترجمه حسن شهباز
تصویر جلد کتاب بر باد رفته (جلد اول)

کتاب بر باد رفته (جلد اول)

معرفی کتاب بر باد رفته (جلد اول)

کتاب بر باد رفته (جلد اول) نوشتهٔ مارگارت میچل و ترجمهٔ حسن شهباز است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان آمریکایی، جنگی، تاریخی و عاشقانه را منتشر کرده است.

درباره کتاب بر باد رفته (جلد اول)

کتاب بر باد رفته (جلد اول) [Gone with the Wind] حاوی یک رمان آمریکایی، جنگی، تاریخی، عاشقانه و بسیار مشهور است. این رمان در سال ۱۹۳۶ میلادی، برای اولین‌بار به چاپ رسید. داستان در کلایتون کانتی و آتلانتا و در زمان جنگ داخلی آمریکا و دورهٔ بازسازی پس از جنگ می‌گذرد؛ یعنی در بهار سال ۱۸۶۱ میلادی. این داستان از همان لحظات آغازین به محبوبیت شگفت‌آوری در میان مخاطبان آمریکایی دست یافت و به پرفروش‌ترین اثر داستانی آمریکا در سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷ تبدیل شد. نتایج یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۴ نشان داد که رمان «بر باد رفته» پس از کتاب مقدس، دومین اثر محبوب خوانندگان آمریکایی بوده و بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سرتاسر جهان به فروش رفته است. این اثر جزو فهرست ۱۰۰ کتاب قرن لوموند و برندهٔ جایزهٔ پولیتزر در سال ۱۹۳۷ میلادی بوده است. فیلمی با همین عنوان بر اساس این کتاب در سال ۱۹۳۹ ساخته شد که آن هم به شهرتی جهانی دست یافت. اما داستان این رمان چیست؟

این رمان دربارهٔ جنگ داخلی آمریکا، برده‌داری، عشق، گرسنگی و خیانت است. «اسکارلت اوهارا» دختر جوان و لوس مزرعه‌داری ثروتمند است که باید از همهٔ امکاناتش استفاده کند تا بتواند خود را از فقر و فلاکت ناشی از جنگ و درگیری‌های خونین آن برهاند. پسران بسیاری دلباختهٔ او هستند، اما اسکارلت می‌خواهد با «اشلی ویلکز» ازدواج کند. او روزی می‌شنود که اشلی با «ملانی هملیتون»، دخترعموی اهل آتلانتایش نامزد کرده است. در مهمانی مزرعهٔ «ویلکس» که همه‌ٔ ساکنان جورجیا در آن حضور دارند، اسکارلت پنهانی با اشلی دیدار و به او ابراز عشق می‌کند. اشلی دست رد بر سینه‌‌اش می‌زند و به او می‌گوید که با وجود علاقه‌اش به اسکارلت، می‌خواهد با ملانی ازدواج کند؛ زیرا شبیه خودش است. وقتی اشلی پس از سیلی‌خوردن از اسکارلت صحنه را ترک می‌کند، اسکارلت ناگهان متوجه می‌شود که تنها نیست؛ مردی ماجراجو و کنجکاو به نام «رت باتلر» از اول تا آخر شاهد این صحنه بوده است. همه‌چیز در جورجیا آرام به نظر می‌رسد؛ تا اینکه یک جنگ، سرنوشت همهٔ شخصیت‌های کتاب را عوض می‌کند؛ جنگ داخلی آمریکا. مارگارت میچل داستان جنگ داخلی را از دیدگاه تجربیات شخصی مردم جنوب آمریکا روایت می‌کند. در این جنگ دو جناح شمال و جنوب رودروی یکدیگر قرار گرفتند. نیروی شمال با رهبری «آبراهام لینکلن» با نام «اتحادیه» و نیروی جنوب به رهبری «جفرسون دیویس» با نام «مؤتلفه» یا «ائتلافیه». اختلاف آن‌ها بر سر قوانین برده‌داری بود. مارگارت میچل در کتاب بر باد رفته نشان‌ داده است که مردمان جنوب چه رفتاری با بردگان داشتند، سربازان جنوب با چه عقایدی به جنگ رفتند و... ؛ در واقع او طرف بازندهٔ جنگ را نشان می‌دهد؛ با همهٔ خوبی‌ها و بدی‌های آن.

خواندن کتاب بر باد رفته (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارگارت میچل

مارگارت میچل با نام کامل «مارگارت مانرلین میچل مارش» در ۸ نوامبر ۱۹۰۰ به دنیا آمد و در ۱۶ اوت ۱۹۴۹ درگذشت. این نویسندهٔ آمریکایی به‌خاطر رمان «بربادرفته»، در سال ۱۹۳۷ برندهٔ جایزهٔ ادبی پولیتزر شد. او تحصیلات خود را در رشتهٔ پزشکی ادامه داد، اما به‌علت مرگ مادر آن را نیمه‌کاره گذاشت و به روزنامه‌نگاری پرداخت. در سال ۱۹۲۶ شروع به نوشتن رمان «بربادرفته» کرد که سرانجام در سال ۱۹۳۶ چاپ و به‌سرعت به ۱۶ زبان ترجمه شد. یک مجموعه از خاطرات دوران جوانی او با نام «لاست لایسن» منتشر شده‌ است. او در بین سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ ده‌ها مقاله، مصاحبه، طرح و نقد کتاب چاپ کرد؛ همچنین با چندین زندانی گفت‌وگو انجام داد. با بررسی کتاب «مارگارت میچل، خبرنگار» که شامل ۶۴ مقاله از دوران روزنامه‌نگاری‌اش است، متوجه می‌شویم که با وجود ظاهر بی‌طرفش طبعی سرکش داشته است. مارگارت میچل نقاش خوبی بوده و تحلیل‌گران طراحی‌های او از چهرهٔ انسان‌ها را نشان‌دهندهٔ نگاه عمیقش در سن کم می‌دانند. مارگارت میچل هنگامی که همراه با همسر دومش به تماشای فیلم می‌رفت، با یک اتومبیل که با سرعت بالا در حال عبور بود تصادف کرد. راننده پس از تمام‌شدن شیفتش مشغول رانندگی بود که با این نویسنده تصادف کرد. او به‌علت مستی و رانندگی در خلاف جهت جریمه و به ۱۸ ماه حبس محکوم شد. مارگارت میچل پنج روز بعد در بیمارستان گریدی و در ۴۸سالگی درگذشت. او در قبرستان اکلند در جورجیا به خاک سپرده شد؛ همسرش هم بعد از مرگش در کنار او به خاک سپرده شد. مارگارت میچل تنها با نوشتن «بر باد رفته» به شهرت جهانی رسید.

بخشی از کتاب بر باد رفته (جلد اول)

«تحریک و اصرار مادام مری‌ودر سرانجام مؤثر واقع شد و دکتر مید نامه‌ای علیه رت باتلر به یکی از جراید نوشت. در این نامه، اسمی از او به میان نیاورد. ولی نتیجه روشن بود و نشان می‌داد که اتهام مستقیماً متوجه کیست. سردبیر روزنامه که به نتایج انتشار این نامه واقف بود، آن را عیناً در صفحهٔ دوم درج کرد و با این کار، بدعت تازه‌ای به راه انداخت، زیرا صفحهٔ یک و دو در آن زمان منحصراً مخصوص چاپ آگهی بود، آگهی‌هایی از قبیل خریدوفروش برده، قاطر، خیش، تابوت، عمارت برای فروش یا اجاره، مداوای بعضی بیماری‌های خاص، فروش داروهای سقط جنین و تجدید قوای مردانه و امثال این‌ها.

نامهٔ دکتر مید اولین نغمهٔ مخالفتی بود که به طرز علنی در سراسر جنوب علیه مقاطعه‌کاران دولتی و قماربازان تجارت و سودپرستان برمی‌خاست. اوضاع بندر ویلمینگتون که لنگرگاه اصلی ورود کشتی‌های حامل کالاهای قاچاق بود، بیش‌وکم به مرحلهٔ افتضاح و جنجال رسیده بود. از وقتی چارلزتون به علت محاصرهٔ دریایی شدیدِ شمالی‌ها راهش به روی کشتی‌های حامل قاچاق بسته شده بود، ویلمینگتون مرکز اجتماع تجار و دلالان سودپرست شده و با پول نقد فراوانی که در اختیار داشتند، تمام مال‌التجارهٔ کشتی‌ها را یکجا می‌خریدند تا در گوشه‌ای انبار کنند و بعد به قیمت زیادتری به فروش برسانند.

قیمت‌ها هر ماه به علت فراوانی تقاضا و کم‌بودن عرضه به میزان سرسام‌آوری بالا می‌رفت و درنتیجه فشار بر طبقهٔ عادی و فقیر مردم روزبه‌روز بیشتر می‌شد. اهالی مجبور بودند اجناس لازم را یا به قیمت‌های کمرشکن بخرند یا از داشتن آن‌ها صرف‌نظر کنند. طبعاً افزایش قیمت‌ها هر روز از پول حکومت ائتلافی می‌کاست.

مقاطعه‌کارانی که ازطرف حکومت، مأمور آوردن نیازمندی‌های مردم و سربازان بودند، اوایل وظیفه‌شان این بود که فقط کالاهایی که ضروری افراد است به بنادر وارد کنند، اما در این اواخر کشتی‌ها فقط انباشته از کالاهای تجملی بود که تجار سودپرست آن‌ها را خریداری می‌کردند و به بهای گزاف به مردم می‌فروختند. ثروتمندان هم با هر قیمتی که آن‌ها پیشنهاد می‌کردند، کالا را می‌خریدند از ترس آنکه مبادا ارزش پولشان از آن کمتر شود.

یکی از مشکلات عظیم دیگر، فقدان وسایل حمل‌ونقل بود. فقط یک خط آهن بین بندر ویلمینگتون به ریچموند وجود داشت. درصورتی‌که هزاران بشکه آرد و صندوق‌های حاوی گوشت خوک در انبارها روی‌هم انباشته شده و به سرعت رو به خرابی و فساد می‌رفت، در همان حال کالاهایی از قبیل شراب و پارچه‌های ابریشمی و قهوه و امثال آن‌ها که متعلق به قاچاقچیان بود، دو روز پس از پیاده‌شدن از کشتی، به ریچموند می‌رسید.

شایعاتی که تا دیروز راجع‌به این اوضاع پنهانی گفته می‌شد، امروز آشکارا دهان‌به‌دهان می‌گشت. همه می‌گفتند رت باتلر نه تنها چهار کشتی خود را فقط صرف آوردن کالاهای تجملی قاچاق می‌کند و آن‌ها را به قیمت‌های ناشنیده می‌فروشد، بلکه محصولات سایر کشتی‌ها را هم می‌خرد و برای بالابردن قیمت‌ها احتکار می‌کند.

گفته می‌شد او امروز صاحب ثروتی بیش از چندین میلیون دلار است و مخصوصاً بندر ویلمینگتون را مرکز کارش قرار داده است تا مال‌التجارهٔ کشتی‌ها را در همان لحظهٔ ورود خریداری کند. ده‌ها انبار در شهر ریچموند در اختیار دارد و این انبارها همه مملو از خوراکی و پوشاک است.»

معرفی نویسنده
عکس مارگارت میچل
مارگارت میچل

مارگارت مانرلین میچل مارش که به مارگارت میچل معروف است در هشتم نوامبر سال ۱۹۰۰ در آتلانتای جورجیا متولد شد. پدرش ایوان میچل و مادرش مری استفان نام داشتند. میچل اطلاعات خود درباره جنگ‌های آمریکای جنوبی را از پدربزرگش که از سربازان حزب فدرال بود و پدرش که تاریخ‌نگار و وکیل بود آموخت.

ویکتور‌~هوگو~هستم
۱۴۰۳/۰۴/۲۱

این کتاب برای من شباهت زیادی به بینوایان داشت اونجایی که احساسات و فراز و نشیب‌های درونی انسان رو به قدری خوب توضیح میده که حس میکنی نویسنده درونت رو می بینه در کنار آشنایی با برهه ای مهم از تاریخ، صفات

- بیشتر
raha
۱۴۰۳/۰۴/۲۰

تا وقتی آبرویت رو از دست ندی، نمی‌تونی بفهمی که چه بار سنگینی روی دوشت بوده و آزادی چه معنی داره... بقا چیزی است که تنها متعلق به انسان است. چرا که بقا انتخاب را در دل خود به همراه دارد

- بیشتر
کاربر 1273578
۱۴۰۳/۰۴/۱۲

داستان زیبا وجذابی دارد وپایانی آموزنده

حجم

۸۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۷۵۰ صفحه

حجم

۸۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۷۵۰ صفحه

قیمت:
۲۰۳,۰۰۰
۶۰,۹۰۰
۷۰%
تومان