تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی گوژپشت نتردام
معرفی کتاب صوتی گوژپشت نتردام
کتاب صوتی گوژپشت نتردام با عنوان اصلی Notre-Dame de Paris و عنوان انگلیسی The Hunchback of Notre Dame نوشتهٔ «ویکتور هوگو» و ترجمهٔ «جواد محیی» است. «آرمان سلطانزاده»، «مریم پاکذات» و «مهدی صفری» گویندگی این اثر را انجام دادهاند و آوانامه آن را منتشر کرده است. این رمان که از شاهکارهای ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه به شمار میرود، روایتگر عشق تراژیک «کازیمودو»، ناقوسزن گوژپشت کلیسای نتردام به کولی زیبایی به نام «اسمرلدا» است. درحالیکه کشیشی افراطی و جاهطلب برای ربودن اسمرلدا توطئه میچیند و درگیریهایی رخ میدهد، کازیمودو که دلباختهٔ مهربانی و زیبایی اسمرلدا شده، با تمام وجود تلاش میکند او را از چنگال این توطئه نجات دهد. آیا در این مسیر موفق میشود؟ این رمان بهواسطهٔ جایگاه برجستهاش در ادبیات کلاسیک و تأثیر عمیق فرهنگیاش، همواره در کانون توجه علاقهمندان به ادبیات باقی مانده است. نسخهٔ صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی گوژپشت نتردام اثر ویکتور هوگو
کتاب صوتی «گوژپشت نتردام» که نخستینبار در سال ۱۸۳۱ میلادی منتشر شده، رمان ماندگار «ویکتور هوگو» و از برجستهترین نمونههای ادبیات رمانتیک قرن ۱۹ فرانسه است. داستان این رمان در قرن ۱۵ میلادی و در پاریس قرونوسطایی میگذرد. داستان روایتگر عشق تلخ و نافرجام «کازیمودو»، ناقوسزن گوژپشت کلیسای جامع نوتردام به دختر کولی مهربانی به نام «اسمرلدا» است. کازیمودو که تحت سرپرستی کشیشی عبوس و خطرناک به نام «کلود فرولو» بزرگ شده، با ظهور اسمرلدا درگیر عشقی ناب میشود و میکوشد او را از توطئههای شیطانی «فرولو» نجات دهد. ویکتور هوگو نوشتن این رمان را با هدف پاسداشت معماری گوتیک آغاز کرد و حتی در مقدمهٔ کتاب از واژهٔ یونانی «ANATKH» (سرنوشت) که روی دیوارهای تاریک کلیسا دیده بود، بهعنوان الهامبخش اثرش یاد کرده است. شخصیتهای اصلی این داستان شامل اسمرلدا، کازیمودو، کلود فرولو و فوبوس دوشاتوپر، افسر خوشچهره اما خودخواه است. منتقدان، «گوژپشت نتردام» را بهدلیل تصویرسازی شگفتانگیز از پاریس قرونوسطا، معماری زنده و پرشور کلیسای نوتردام، شخصیتپردازی عمیق و مضامین انسانی و اجتماعی آن تحسین کردهاند؛ البته برخی نیز به توصیفهای طولانی و گاه پراکندهٔ نویسنده از معماری و شهر ایراد گرفتهاند. این کتاب صوتی تأثیر چشمگیری بر فرهنگ عمومی داشته و به بازسازی کلیسای نوتردام در سال ۱۸۴۱ کمک کرده و الهامبخش اقتباسهای سینمایی و انیمیشنهای فراوانی شده است؛ از جمله فیلم «گوژپشت نتردام» ساختهٔ «ژان دولانوا» (۱۹۵۶) و انیمیشن معروف والت دیزنی در سال ۱۹۹۶ میلادی.
خلاصه داستان صوتی گوژپشت نتردام
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش کرده است.
کتاب صوتی «گوژپشت نوتردام» داستانی تلخ و تکاندهنده از عشقی یکسویه و ناکام است؛ عشقی که «کازیمودو»، ناقوسزن گوژپشت و گوشکَر کلیسای نوتردام به کولی زیبایی به نام «اسمرلدا» پیدا میکند. ماجرا با دلبستگی پنهان و آمیخته به وسواس «کلود فرولو»، معاون اسقف نوتردام به اسمرلدا آغاز میشود. او با فریبدادن کازیمودو، در پی ربودن دختر است، اما مداخلهٔ «کاپیتان فوبوس دوشاتوپر»، جوانی خوشچهره و بیوفا نقشهشان را نقش بر آب میکند. در پی این حادثه، کازیمودو دستگیر و در میدان شهر بهطرز بیرحمانهای شلاق زده میشود. تنها کسی که در میان جمعیت به فریاد بیکسی او پاسخ میدهد، اسمرلدا است که جرعهای آب به او میدهد. همین لطف ساده، جرقهٔ عشقی بزرگ را در دل کازیمودو میزند و او را تا پای جان، وقف مراقبت از این دختر میکند. اسمرلدا که دل به فوبوس بسته، گرفتار توطئهای میشود که فرولو طراحی کرده است. فرولو درحالیکه خود با خنجر به فوبوس حمله کرده، اسمرلدا را به قتل او متهم میکند. در زندان، فرولو به او ابراز عشق میکند، اما پاسخ دختر جز نفرت نیست. در روز اجرای حکم اعدام، کازیمودو شجاعانه وارد عمل میشود و اسمرلدا را میرباید و به کلیسا پناه میدهد. بااینحال فرولو در هیاهوی حملهٔ کولیها و آشوبطلبان به کلیسا (که برای نجات اسمرلدا یا چپاول نوتردام آمدهاند) او را از پناهگاه بیرون میکشد و به زنی کینهجو میسپارد؛ زنی که سرنوشت تلخ اسمرلدا را رقم میزند. در پایان داستان، روشن میشود که اسمرلدا همان دختر گمشدهٔ زن گوشهنشینی است که سالها در فراق فرزندش سوگواری میکرد، اما این کشف، دیگر راه نجاتی برای اسمرلدا باقی نمیگذارد. او با شنیدن صدای فوبوس از مخفیگاه بیرون میآید و شناسایی میشود. تلاشهای اندوهبار مادر برای نجات دخترش بیثمر میماند و اسمرلدا به دار آویخته میشود. مادر در جریان این وقایع جان خود را از دست میدهد. کازیمودو که از بالای برج شاهد لذت شیطانی فرولو از مرگ اسمرلدا است، از خشم و اندوه لبریز میشود و او را از بالای برج نوتردام به پایین پرتاب میکند. پس از آن، کازیمودو ناپدید میشود و سالها بعد، استخوانهای او را در دخمهای تاریک در آغوش اسکلت اسمرلدا پیدا میکنند؛ گویی مرگْ آن دو را به وصالی رسانده که زندگی از آنان دریغ کرده بود.
چرا باید کتاب صوتی گوژپشت نتردام با صدای آرمان سلطان زاده و مریم پاک ذات و مهدی صفری را بشنویم؟
رمان «گوژپشت نوتردام» یکی از درخشانترین آثار ادبیات رمانتیک به شمار میرود که با نگاهی ژرف به بررسی زشتی و زیبایی، ظاهر و باطن و نابرابریهای اجتماعی در پاریس قرونوسطی میپردازد. در این کتاب صوتی کلیسای نوتردام نهفقط یک مکان، بلکه شخصیتی زنده است که در بستر آن، داستان تلخ و یکسویهٔ عشق «کازیمودو» (ناقوسزن گوژپشت و زشتروی اما پاکدل) به «اسمرلدا» (کولی زیبایی که قربانی تعصب، نادانی و شهوت دیگران میشود) شکل میگیرد. ویکتور هوگو با تصویرسازیهای خیرهکننده و شخصیتپردازیهایی دقیق، بیعدالتیهای اجتماعی، تعصبات دینی و تضادهای انسانی را به نقد میکشد. شنیدن این رمان نهفقط بهخاطر ارزش ادبی و تاریخی آن، بلکه بهدلیل پرداختن به مفاهیم عمیقی همچون عشق، فداکاری، قضاوتهای ظاهری و ساختار قدرت، تجربهای تأملبرانگیز و فراموشنشدنی برای ما رقم میزند.
کتاب صوتی گوژپشت نتردام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب صوتی به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه و قالب رمان در باب عشق یکطرفهٔ ناقوسزنِ گوژپشتِ کلیسای نوتردام به زنی کولی و زیبا پیشنهاد شده است.
درباره ویکتور هوگو
ویکتور هوگو (Victor Hugo) شاعر، رماننویس و نمایشنامهنویس برجستهٔ مکتب رمانتیسم فرانسه در ۲۶ فوریهٔ ۱۸۰۲ در شهر بزانسون چشم به جهان گشود. او سومین فرزند کاپیتان «ژوزف لئوپولد سیگیسو هوگو» بود که بعدها درجهٔ ژنرالی گرفت. ویکتور هوگو از کودکی زیر نفوذ چشمگیر مادرِ سلطنتطلب و آزادیخواه خویش قرار داشت. پس از درگذشت مادر بود که پدر، آن افسر دلیر توانست تحسین و محبت پسر را جلب کند. هوگو سالهای کودکی را در کشورهای گوناگون گذراند؛ مدتی در کالج نجیبزادگان مادرید درس خواند؛ سپس در فرانسه زیر نظر معلم خصوصیِ خود آموزش دید و در ۱۲سالگی به فرمان پدر به پانسیون کوردیسیر رفت تا بخش عمدهٔ تحصیلات ابتداییاش را آنجا به پایان ببرد. تکالیف مدرسه مانع ذوق ادبی او نشد. ترجمهٔ اشعار ویرژیل را تجربه کرد، قصیدهای بلند دربارهٔ سیل سرود و با انتشار شعر «شادی» به حلقهٔ شاعران راه یافت. پیش از ۲۰سالگی نخستین داستان بلندش به نام «بوگ ژارگال» را منتشر و جای خود را در جمع ادیبان باز کرد. از شاهکارهای این نویسنده رمان تاریخی «بینوایان» (۱۸۶۲) است که سرگذشت ژان والژان، کوزت و ماریوس را در دل مبارزه با فقر و بیعدالتی و فساد حکومتی روایت میکند. رمان «گوژپشت نوتردام» (۱۸۳۱) که از نظر ادبی جایگاهی اندکی پس از «بینوایان» دارد و کتاب «آخرین روزهای یک محکوم به اعدام» (۱۸۲۹) از آثار دیگر این نویسنده هستند. ویکتور هوگو بهسبب دفاع سرسختانه از محرومان، پیوسته خشم دولت را برمیانگیخت و سالهایی را در تبعید گذراند؛ تا آنکه پس از سقوط امپراتوری دوم در ۱۸۷۰ همچون قهرمانی ملی به فرانسه بازگشت. این نویسندهٔ بزرگ پس از دورهای طولانی از بیماری، سرانجام در ۲۲ مهٔ ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت و میراث ادبی و اجتماعی سترگی از خود به جا گذاشت.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب «گوژپشت نوتردام» توسط مترجمان و ناشران متفاوت در سالهای گوناگون منتشر شده است؛ بهعنوان نمونه این رمان با ترجمهٔ «جواد محیی» توسط نشرهای جاودان خرد، باران خرد، آستان مهر و آتیسا، با ترجمهٔ «محمدرضا پارسایار» توسط انتشارات هرمس، با ترجمهٔ «اسفندیار کاویان» توسط انتشارات جامی (مصدق) و... منتشر شد. بسیاری از این ترجمهها از اواخر دههٔ ۱۳۹۰ تجدید چاپ شد و تعدادی از آنها بازنویسیهایی برای گروههای سنی خاص (مانند نوجوانان) داشته است.
بخشی از کتاب صوتی گوژپشت نتردام
«سکوت عمیقی همه جا را فرا گرفت. گردنها کشیده، دهانها باز و نگاهها به میز مرمرین بزرگ دوخته شد. ولی چیزی به میان نیامد. چهار قراول نائبالحکومه به مانند چهار مجسمه راست و بیحرکت سر جای خود بودند. نگاهها به سوی جایگاه مخصوص فرستادگان فلاندر دوخته شد. هنوز هم دربسته و جایگاه خالی بود. تماشاگران از صبح زود منتظر سه چیز بودند: ظهر شود و فرستاده فلاندر در جایگاه حاضر شده و نمایش شروع گردد.
از این سه انتظار فقط یکی برآورده شد و تنها ساعت بزرگ دوازده ضربه نواخته بود.
ضربت شکنندهای بود. یک، دو، سه، پنج دقیقه بالاخره یک ربع ساعت دیگر منتظر ماندند ولی کسی نیامد، جایگاه مخصوص خالی بود. از نمایش هم خبری نبود. خشم و کین جای ناشکیبایی را گرفت.
پچ پچ در گرفت. سخنان خشمآلودی بین حاضرین رد و بدل میشد. عدهای زیر لب میگفتند:
نمایش، نمایش را شروع کنید! خونها به جوش میآمد. غرش دور دست طوفان از بالای سر
مردم به گوش میرسید. نخستین برق طوفان از «ژان دومولن» جستن گرفت. جوانک شیطان
که چون ماری به دو سر ستون چنبر زده بود با تمام نیرو و نفسی که در سینه داشت فریاد برآورد:
- نمایش را شروع کنید. فرستاده فلاندر به جهنم.»
زمان
۲۰ ساعت و ۴۴ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۱۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۰ ساعت و ۴۴ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۱۸٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب هم به مورد علاقه هام اضافه شد و کتابی بسیار زیبا با زندگیهای متفاوت ، توصیفات جوری هست که انگار خودت به منطقه ولگردان و راهزنان و کولی ها وارد شدی یا فردی در کلیسای نوتردام هستی و
در خرید کتابهایی که استاد سلطان زاده راوی آن هستند ذرهای شک به دل خودتون راه ندین ❤️
اول از آقای سلطان زاده و همکارانشان بابت کیفیت و صدای خوب تشکر میکنم. تنها ضعف کتاب که به دلیل همون ۳ ستاره دادم ترجمه بد کتابه امید وارم کتاب های دیگری که از ویکتور هوگو ضبط میکنید با ترجمه
از ترجمه ناقصی استفاده شده
ترجمه ای از این کتاب در طاقچه موجوده هم صوتی هم متنی که نزدیک سی درصد بیشتر از این کتابه ، ترجمه پارسایار، بعبارتی نسخه کاملتره اگه واقعا علاقمند به خواندن آثار کلاسیک هستین اون نسخه رو پیشنهاد میکنم ولی افرادی