کتاب فرندز دوستان و عاشقان | کتاب خاطرات متیو پری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فرندز

کتاب فرندز

نویسنده:متیو پری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۹۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرندز

کتاب فرندز -با زیرعنوان دوستان و عاشقان- کتاب خاطرات متیو پری به قلم خود او است. این اثر زندگی او به‌عنوان بازیگر، مبارزه‌اش با اعتیاد و تجربیاتش در صحنه‌ی فیلمبرداری سریال پرطرفدار فرندز را بررسی می‌کند. این کتاب که درواقع یک زندگی‌نامه محسوب می‌شود، توسط کیمیا فضایی ترجمه و توسط انتشارات میلکان منتشر شده است.

نسخه الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوه‌ی خرید کتاب فرندز دوستان و عاشقان می‌توانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.

درباره کتاب فرندز اثر متیو پری

کتاب فرندز، دوستان و عاشقان از آن دسته خاطره‌نویسی‌ها و زندگی‌نامه‌هایی است که به محض انتشار، در میان کتاب‌های بسیار پرفروش نیویورک تایمز و سایر رسانه‌ها قرار گرفت.

کتاب فرندز داستان جذاب بازیگر تحسین‌شده، متیو پری را روایت می‌کند و خواننده را به سفر او از جاه‌طلبی دوران کودکی به شهرت تا اعتیاد و بهبودی پس از اتفاقات ناگوار می‌برد. پیش از روایت مراجعه‌های مکررش به بیمارستان و دوره‌های بازپروری، داستان متیوی پنج‌ساله‌ای را می‌خوانیم که مدام از مونترال به لس‌آنجلس سفر می‌کرد و میان والدین جدا‌شده‌اش در رفت‌وآمد بود. پس از آن، داستان متیوی چهارده‌ساله که یک ستاره‌ی تنیس با رتبه‌ی ملی در کانادا بود را می‌خوانیم و پس از آن، داستان متیوی بیست‌وچهارساله، که کم‌کم خود را در عرصه‌ی بازیگری تثبیت می‌کرد.

متیو پری در کتاب فرندز در داستانی خارق‌العاده که فقط خودش می‌توانست تعریف کند -و به شیوه‌ای از صمیم قلب جذاب، گرم و آشنا- خانواده‌ی متلاشی‌شده‌ای که او را بزرگ کردند (و همچنین او را به حال خودش رها کردند) کاملا مجسم می‌کند. او همچنین جزئیات آرامشی را که در ترک اعتیاد پیدا کرده و احساسش نسبت به فراگیر شدن سریال فرندز را نیز شرح می‌دهد و داستان‌هایی را در مورد بازیگران و سایر ستاره‌هایی که در طول مسیر با آن‌ها ملاقات کرده، به اشتراک می‌گذارد. پری به شکلی رک، خودآگاهانه و با شوخ‌طبعی ویژه، به‌وضوح نبرد مادام‌العمر خود با اعتیاد را به تصویر می‌کشد. کتاب فرندز، دوستان و عاشقان خاطرات فراموش‌نشدنی متیو پری است که هم صمیمی و هم خواندنی است و هم به سوی هر کسی که با اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کند، دست کمک دراز می‌کند؛ این کتاب دقیقا همان چیزی است که طرفداران فرندز مدت‌ها منتظر آن بوده‌اند.

خرید و دانلود کتاب فرندز (خاطرات متیو پری) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب فرندز دوستان و عاشقان خاطراتی جذاب و فراموش‌نشدنی است که خواندن آن به تمام هواداران سریال فرندز توصیه شده است. خواندن این کتاب همچنین به تمام کسانی که با اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند و یا در روند ترک اعتیاد هستند، پیشنهاد می‌شود.

چرا باید کتاب فرندز با ترجمه کیمیا فضایی را بخوانیم؟

کتاب فرندز از چندین جهت بسیار خواندنی و مفید است. این کتاب دیدگاهی منحصربه‌فرد در مورد تجربیات انسان ارائه می‌دهد و همچنین می‌تواند به خوانندگان کمک کند تا کم‌تر احساس تنهایی کنند. دیدگاه باز و آسیب‌پذیری متیو پری می‌تواند به خوانندگان کمک کند تا احساس کنند دیده و درک می‌شوند. دانستن اینکه دیگران مبارزات مشابهی پشت سر گذاشته‌اند و از آن سربلند بیرون آمده‌اند، می‌تواند بسیار آرامش‌بخش باشد.

کتاب خاطرات متیو پری همچنین می‌تواند الهام‌بخش رشد شخصی باشد. سفر متیو پری به سمت خودشناسی و شفا، می‌تواند منبع الهام خوانندگانی باشد که ممکن است با مسائل مشابهی دست‌وپنجه نرم کنند.

درباره متیو پری (بازیگر چندلر بینگ در سریال فرندز)

متیو لنگفورد پری، بازیگر آمریکایی-کانادایی که بیشتر به واسطه‌ی ایفای نقش در سریال کمدی فرندز شناخته شده، در ۱۹ اکتبر ۱۹۶۹ در ویلیامستون ماساچوست به دنیا آمد. پدر بازیگرش، جان بنت پری، زمانی که متیو هنوز نوزاد بود، از مادرش سوزان جدا شد و متیو برای زندگی با مادرش به اتاوا در کانادا رفت. با این حال، متیو زمانی که پانزده‌ساله بود، از اتاوا به لس‌آنجلس رفت تا بازیگری را دنبال کند و در مدرسه باکلی در شرمن اوکس تحصیل کرد.

پری هنگام بزرگ شدن دو اشتیاق پیدا کرد: تنیس و بازیگری. با این همه، نخستین کارهایی که پری در آن‌ها به ایفای نقش پرداخت، توجه چندانی به خود جلب نکردند. پری با ایفای نقش چندلر در سریال فرندز که در سال ۱۹۹۴ روی آنتن رفت و یکی از محبوب‌ترین کمدی‌های تلویزیونی تمام دوران محسوب می‌شود، توانست جایگاه خود را به‌عنوان یک بازیگر تثبیت کند. پری در سریال فرندز نقش چندلر بینگ شوخ را بازی کرد که با بازیگر مشتاقی به نام جویی با بازی مت بلانک هم‌خانه و دوست دیرینه‌ی راس با بازی دیوید شویمر است. این سریال در نهایت در سال ۲۰۰۴ پس از یک دهه به پایان رسید.

همان زمانی که متیو پری از محبوبیت بسیار زیاد به واسطه‌ی بازی در سریال فرندز برخوردار بود، با اعتیاد به الکل و داروهای تجویزی مبارزه می‌کرد. او در سال ۱۹۹۷ برای اعتیادش به مسکن ویکودین وارد مرکز توانبخشی شد و دوره‌ی دوم بازپروری را در سال ۲۰۰۱ به پایان رساند. سال‌ها بعد، پری به مردم گفت که در آن دوره نتوانسته بود مصرف الکل و قرص‌ها را متوقف کند.

پری فاش کرد که پس از ترکیدن روده‌ی بزرگ خود، تجربه‌ای نزدیک به مرگ را داشته که منجر به بستری شدن پنج‌ماهه‌اش در بیمارستان شد. این مصیبت وحشتناک به‌عنوان کاتالیزوری برای او عمل کرد تا در نهایت اعتیاد را ترک کند.

۲۸ اکتبر ۲۰۲۳ برای دوستداران سریال فرندز، روز غم‌انگیزی بود؛ روزی که رسانه‌ها از پیداشدن جسد بی‌جان متیو پری در جکوزی خانه‌اش براثر غرق‌شدن خبر دادند. متیو پری در ۵۴سالگی دنیا را ترک کرد. پری در مصاحبه‌ای گفته بود «دوست دارم از من به‌عنوان کسی یاد شود که خوب زندگی کرد، به‌خوبی عشق ورزید، جوینده بود و مهم‌ترین ویژگی‌اش این بود که می‌خواست به مردم کمک کند.» مطالعه کتاب خاطرات متیو پری کمکمان می‌کند او را همانطور که دوست داشت به یاد بیاوریم.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب فرندز دوستان و عاشقان

مجله‌ی نیویورک تایمز کتاب فرندز، دوستان و عاشقان را صادقانه و به شکل غم‌انگیزی خنده‌دار عنوان کرده است که به شکلی واضح وقایع مبارزه‌ی چنددهه‌ای متیو پری با نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر را به تصویر کشیده است. این مجله همچنین معتقد است پری بسیار درخشان می‌نویسد و طرفداران روایت‌های تلخی را در صفحات این کتاب پیدا خواهند کرد.

مجله‌ی پیپل نیز کتاب فرندز را یک خاطره‌ی دلخراش و زیبا عنوان کرده است.

مارتا کافمن، یکی از خالقان سریال فرندز، کتاب خاطرات متیو پری را خاطرات خام و تزلزل‌ناپذیری دانسته که نوشتنش شجاعت می‌طلبد، بنابراین متیو پری شجاعت زیادی دارد. او ما را با اعتیاد، بیماری و تنهایی فلج‌کننده‌اش آشنا می‌کند. متیو در طول زندگی‌اش توانست درد خود را برای دیگران به شادی کمدی تبدیل کند، اما به ما می‌گوید که چرا این کار هزینه‌‌ی زیادی داشته است. کافمن همچنین این کتاب را پر از امید به آینده دانسته است که خواندن آن برای تمام کسانی که علاقه‌مند به شناختن متیو پری هستند، تجربه‌ای لذت‌بخش خواهد بود.

کتاب فرندز را بخوانیم یا بشنویم؟

کتاب فرندز، دوستان و عاشقان را هم می‌توان خواند و هم می‌توان شنید. نسخه‌ی انگلیسی این کتاب صوتی با صدای خود متیو پری قابل شنیدن است که می‌تواند تجربه‌ای بسیار هیجان‌انگیز و جذاب باشد. نسخه‌ی فارسی کتاب صوتی فرندز نیز با ترجمه‌ی کیمیا فضایی و به گویندگی اشکان عقیلی‌پور، توسط رادیو گوشه منتشر شده و در طاقچه در دسترس است.

از خواندن کتاب خاطرات متیو پری چه اطلاعاتی کسب می‌کنیم و چه درس‌هایی می‌گیریم؟

کتاب فرندز جزئیات مبارزات متیو پری با اعتیاد و زندگی شخصی و همچنین تجربیات او در سریال فرندز را شرح می‌دهد. این کتاب بینش‌هایی را در باب چالش‌ها و فشارهای یک بازیگر موفق و عوارضی که شهرت و ثروت می‌تواند بر زندگی شخصی فرد وارد کند، ارائه می‌کند. با خواندن این اثر، می‌توان اطلاعاتی در مورد عملکردهای درونی صنعت سرگرمی و اوج و فرودهای زندگی در چشمان عموم نیز به دست آورد. خواندن کتاب فرندز، دوستان و عاشقان یادآوری می‌کند که حتی کسانی که به نظر می‌رسد همه‌چیز را در زندگی به دست آورده‌اند، می‌توانند با شیاطین شخصی و شکست‌های متعددی مبارزه کنند.

معرفی ترجمه‌های فارسی کتاب فرندز

کتاب فرندز توسط کیمیا فضایی به فارسی برگردانده شده است. این کتاب تحت عنوان زندگی و خاطرات متیو پری با ترجمه‌ی مرجان حمیدی نیز منتشر شده است.

بخشی از متن کتاب فرندز

«کورتنی کاکس پیراهن زردی پوشیده و بی‌نهایت زیبا بود. از یکی از دوستانِ مشترک، راجع به لیسا کودرو شنیده بودم و درست همان طور که دوستم گفته بود، خوشگل و بامزه و بغایت باهوش بود. متی له بلانک آدم باحال و خون‌گرمی بود و دیوید شویمر موهایش را خیلی کوتاه کرده بود (نقش پونتیوس پیلاطس را با گروه تئاترش در شیکاگو بازی می‌کرد) و با چهرهٔ معصومش از همان اول بسیار بامزه بود: خون‌گرم و باهوش و خلاق. بعد از من، دومین نفری بود که بیشترین شوخی‌ها را پیشنهاد می‌کرد... من احتمالاً روزی ده تا شوخی پیشنهاد می‌کردم که دو تایشان قبول می‌شد. فقط برای خودم شوخی پیشنهاد نمی‌کردم، برای همه شوخی پیشنهاد می‌دادم. می‌رفتم پیش لیسا و می‌گفتم: «می‌دونی، شاید بامزه باشه اگه این رو بگی...» و او هم امتحانش می‌کرد.

کارگردان، جیمی باروز هم بهترین کارگردان صنعت هالیوود بود... هم تاکسی و هم چیرز را کارگردانی کرده بود. به‌طور غریزی می‌دانست که کار اول ما این است که همدیگر را بشناسیم و تأثیر عاطفی متقابل با هم تشکیل دهیم.

بلافاصله، بارقه‌های احساسی در فضا حس می‌شد.

من همیشه دوست داشتم تنها فرد بامزهٔ جمع باشم؛ اما حالا، بالاخره در بیست‌وچهارسالگی، سریع متوجه شدم بهتر است همه بامزه باشند. همان موقع هم می‌توانستم حدس بزنم که این سریال قرار است بزرگ و مهم باشد، از همان اول می‌دانستم؛ اما بلند به زبان نیاوردم. تا حدی چون دور از ذهن نبود که هنرپیشه‌ای آن‌قدر ناجور گند بزند به دورخوانی که بدون حتی یک دقیقه بازی جلوی دوربین مؤدبانه عذرش را بخواهند. اما این مال فردا بود... فعلاً جیمی هر شش‌تایمان را برد به لوکیشن آپارتمان مانیکا و به ما گفت که فقط با همدیگر صحبت کنیم. همین کار را کردیم... .»

نگین
۱۴۰۲/۰۸/۰۷

همین امروز خبر مرگ‌متیوی عزیز رو شنیدم ،من سریال فرندز رو بیشتر از ۲۰ بار دیدم و بدون تعارف میگم تنها چیزی که تونست افسردگیم رو تسکین ببخشه این سریال بود،نه دوستام بودن و نه خانوادم من با این سریال

- بیشتر
Hamid Adibzadeh
۱۴۰۲/۰۲/۰۵

دوستان، عشاق و اتفاق افتضاح بزرگ... یا هر ترجمه مشابهی خوب بود؛ علت تغییر نام اصلی کتاب و انقدر هم آماتورگونه توسط مترجم/ناشر چیه؟ ناامیدکننده است. من کتاب رو انگلیسی خوندم وقتی اومد، فوق‌العاده بود، ولی یه همچین انتخاب ضعیفی

- بیشتر
صدف
۱۴۰۲/۰۸/۰۷

من این نظر را زمانی می نویسم‌ که متیو پری دیگر در میان ما نیست و به نظرم پیام این کتاب و مرگ متیو پری برای من درس بزرگی است که باید خیلی مراقب رفتارمون با بچه هامون باشیم. اگر

- بیشتر
farid91
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

حالا دوستان خیلی روی عنوان تاکید داشتن که درست هم هست نظرشون ولی حالا یک ستاره به خاطر این موضوع ی کم زیاده دیگه.من قسمت نمونه رو ی مقدار خوندم با متن اصلی مقایسه کردم ترجمه دقیقی نیست ولی عذاب

- بیشتر
tiredavacado
۱۴۰۲/۰۲/۰۵

چرا همچین ترجمه ای داره؟ درسته که یه قسمت کامل از اسم کتاب برداشته بشه؟مثلا خوب بود اسم کتاب بابا لنگ درازو فقط بنویسین بابا؟ کتاب اصلی که میدونیم خیلی بهتره ولی این نه

عباس
۱۴۰۲/۰۲/۱۰

من نمونه همین جا رو خوندم و نسخه چاپی رو تهیه کردم. در اصل برای هدیه به کسی دیگه که مثل خودم طرفدار فرندز هست. اونقدرام ترجمه بدی نیست که بعضیا گفتن، مگر اینکه بشدت اصرار داشته باشید اون کلمه

- بیشتر
Saeedian
۱۴۰۲/۰۲/۱۰

من طرفدار سریال فرندز هستم. بیشتر از هزار بار تماشا کردم این سریال رو. آیت کتاب برام جذاب بود و ظرف دو روز خوندمش اما دیگه نمیتونم بدون فکر کردن به اعتیاد متیو این سریال رو ببینم و دیگه مثل

- بیشتر
ArashBing
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

نظرها رو خیلی بدبینانه نوشتن، ترجمه شاید لحن چندلری رو درنیاورده، در کلمات و عباراتی وفادار نبوده و در مورد میگساری و...محافظه‌کار بوده ولی کتاب بشدت خفن و تاثیرگذار هست، بخصوص اگر این مشکل (به نقل از متیوپری: انهودنیا)رو داشته

- بیشتر
ماهور
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

کتاب واقعا تاثیر گذاره..اصلا تصور همچین تجربیاتی رو از نویسنده نداشتم.هر لحظه منتظر بودم که بتونه به زندکی عادی برگرده ولی باز یه تجربه ناموفق دیگه شروع می شد.تحمل این همه سختی واقعا وحشتناکه.. هر چند اکثرا از ترجمه نقد منفی

- بیشتر
کاربر 5210349
۱۴۰۲/۰۶/۲۹

متیو پری بهترینه!!! پنج تا ستارم برای کتابه. اغلب دوستان ستاره کم دادند بخاطر ترجمه با اینکه این به نظرم اجحاف در حق خود کتابه!! اما راجع به خود کتاب، باعث شد گاهی زار بزنم و گاهی قهقهه. چیزی که خود متی

- بیشتر
«پطرس می‌گه هیچ جای زخمی نداری؟ وقتی اکثر آدم‌ها با افتخار جواب می‌دهند خب نه راستش ندارم، پطرس می‌گه چرا نداری؟ هیچی توی زندگی‌ت ارزش جنگیدن نداشت؟»
parastoo.mmg
یک بار معلم‌ها صندلی‌ام را رو به دیوار عقب کلاس گذاشتند، چون زیادی حرف می‌زدم و تمام وقتم را به خنداندن آدم‌ها می‌گذراندم. یکی از معلم‌ها، دکتر وِب، گفت: «اگه این رفتارت رو تغییر ندی، هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسی.» (آیا اعتراف کنم که وقتی عکس جلد مجلهٔ پیپل شدم، یک جلد برای دکتر وب فرستادم که یادداشت رویش نوشته بود «فکر کنم اشتباه کردی»؟ نه بابا، خیلی گستاخی‌است.) این کار را کردم.
نیومون
مارتین شین رو کرد به من و گفت: «می‌دونی پطرس مقدس موقع واردشدن به بهشت به همه چی می‌گه؟» وقتی هاج‌وواج نگاهش کردم، مردی که زمانی رئیس بود، گفت: «پطرس می‌گه هیچ جای زخمی نداری؟ وقتی اکثر آدم‌ها با افتخار جواب می‌دهند خب نه راستش ندارم، پطرس می‌گه چرا نداری؟ هیچی توی زندگی‌ت ارزش جنگیدن نداشت؟»
سمانه انصاف جو
اگر قرار است پدر و مادرتان را مقصر اتفاقات بد بدانید، باید برای اتفاقات خوب هم به آن‌ها بها بدهید، همهٔ اتفاقات خوب.
حسن
اما مشکل همچنان باقی است: هرجا که بروم، خودم هم آنجا هستم.
اسماء
رابطهٔ جنسی خیلی خوب است، آره می‌دانم؛ ولی به‌نظرم اگر آن سال‌ها دنبال چیز بیشتری می‌گشتم، الان آدم خوش‌بخت‌تری بودم.
Sahar B
احساس غریبی کردن در جمع خانوادگی
حسن
ما زندگی‌ام دیگر وسط آتش جهنم نیست. باور کنید بعد از تمام این بالاوپایین‌ها دیگر به آرامش رسیده‌ام. بزرگ شده‌ام. حقیقی‌ترم، خالص‌تر. دیگر لازم نمی‌بینم در هر جمعی همه را از خنده روده‌بُر کنم و بعد بروم. فقط کافی است صاف بایستم و از آن جمع خارج شوم.
6456
برای تمام کسانی که زجر کشیده‌اند. خودتان می‌دانید چه کسانی هستید. بهترین راه خروج از چیزی همیشه از دل آن چیز است.
آلیس در سرزمین نجایب
وقتی فیلم‌نامهٔ دوستانی مثل ما را خواندم، این حس را داشتم که انگار یک نفر کل سال دنبالم بود، شوخی‌هایم را دزدیده بود، رفتارم را تقلید کرده بود و دیدگاه خسته، ولی بامزه‌ام از زندگی را نسخه‌برداری کرده بود. یکی از شخصیت‌ها بیشتر از بقیه نظرم را جلب کرد: این‌طور نبود که حس کنم می‌توانم «چندلر» را بازی کنم، چندلر خودِ من بود.
_MahdiGhafuri_
این‌ها را نمی‌نویسم تا همه برایم احساس ترحم کنند... این واژه‌ها را می‌نویسم؛ چون عین حقیقت‌اند. می‌نویسمشان؛ چون ممکن است انسان دیگری مثل من گیج شده باشد، می‌داند باید نوشیدنی را ترک کند، تمام اطلاعات را دارد و عواقبش را خوب می‌داند؛ اما همچنان نمی‌تواند دست از نوشیدن بردارد.
حسن
نفس... عجب چیز شگفت‌انگیزی که همه‌مان دست‌کمش می‌گیریم.
سعید احمدی
من خودم هستم و همین باید کافی باشد، همیشه همین کافی بوده.
اسماء
دربارهٔ اعتیادش گفت: «انگار اسلحه‌ای در دهانم دارم که انگشتم روی ماشه‌اش است؛ ولی از طعم فلز خوشم می‌آید.»
parastoo.mmg
بودن در آشپزخانه همیشه من را یاد خدا می‌اندازد. البته به‌خاطر اینکه در آشپزخانه بر من ظهور کرد و با این کارش جانم را نجات داد. خدا همیشه دیگر کنارم است، هر بار که خط تماس را باز نگه داشتم تا حضورش را حس کنم. با درنظرگرفتن همه‌چیز، باورش سخت است که فکر کنی خدا هنوز حاضر است خود را به ما انسان‌های فانی نشان دهد؛ اما می‌دهد و نکته همین جاست: عشق همیشه برنده است.
زهره.
زدم زیر گریه؛ یعنی، واقعاً زدم زیر گریه... از آن گریه‌های شانه‌لرزان و هق‌هق‌های غیرقابل‌کنترل. به‌خاطر ناراحتی گریه نمی‌کردم. گریه می‌کردم؛ چون برای اولین بار در زندگی‌ام حالم خوب بود. احساس امنیت می‌کردم، احساس می‌کردم کسی هوایم را دارد. دهه‌ها کشمکش با خدا و دست‌وپنجه نرم‌کردن با زندگی و غم، همه را شسته و برده بود، انگار رودخانهٔ درد به فراموشی سپرده شده بود. در حضور خداوند بودم. از این بابت مطمئنم و این بار در دعایم چیز درستی درخواست کرده بودم: کمک.
زهره.
اما همیشه، اوضاع قبل از بهترشدن، بدتر می‌شود.
آقایِ اَلِف
و هر بار هر اتفاقی افتاد، فقط فکر کنید اگه بتمن بود چه‌کار می‌کرد؟ و بعد همان کار را بکنید.
سعید احمدی
معتادها آدم‌های بدی نیستند. ما فقط کسانی هستیم که سعی داریم حالمان را بهتر کنیم؛ اما این بیماری را داریم. وقت‌هایی که حالم بد است، با خودم فکر می‌کنم چیزی بهم بده که حالم رو بهتر کنه، به همین سادگی. هنوز هم دوست دارم بنوشم و مواد مصرف کنم؛ اما به‌خاطر عواقبش، این کار را نمی‌کنم؛ چون آن‌قدر اوضاعم خراب است که باعث مرگم می‌شود.
6456
گفت: «می‌دونی پطرس مقدس موقع واردشدن به بهشت به همه چی می‌گه؟» وقتی هاج‌وواج نگاهش کردم، مردی که زمانی رئیس بود، گفت: «پطرس می‌گه هیچ جای زخمی نداری؟ وقتی اکثر آدم‌ها با افتخار جواب می‌دهند خب نه راستش ندارم، پطرس می‌گه چرا نداری؟ هیچی توی زندگی‌ت ارزش جنگیدن نداشت؟»
6456

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۵ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۵ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان