دانلود و خرید کتاب صوتی هرگز ترکم مکن
معرفی کتاب صوتی هرگز ترکم مکن
کتاب صوتی هرگز ترکم مکن داستانی علمی تخیلی و عمیق از کازوئو ایشی گورو، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبی است. این داستان زیبا درباره زندگی عجیب بچهها در یک مدرسه میگوید. مدرسهای که بچهها را برای اهدای اعضای بدن، رشد میدهد و بزرگ میکند.
این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. در زمان انتشارش نامزد جایزه بوکر شد و یک سال بعد نامزد جایزه آرتور سی کلارک شد. در سال ۲۰۱۰ نیز مارک رومانک، فیلمی با همین نام و با اقتباس از این رمان ساخت. میتوانید نسخه صوتی این داستان زیبا را با ترجمه مهدی غبرایی و صدای رضا عمرانی و راضیه هاشمی بشنوید و خودتان را به یک تجربه ناب و فراموش نشدنی دعوت کنید.
درباره کتاب صوتی هرگز ترکم مکن
هرگز ترکم مکن، داستانی عجیب و فانتزی است که به خوبی احساس شکنندگی انسان معاصر را نشان میدهد.
داستان از زبان کتی اچ سی و یک ساله روایت میشود. دختری که به همراه دوستانش، تامی و روت در مدرسه شبانه روزی هیلشم درس میخواند. مدرسه عجیبی که به بچهها، نقاشی، سفالگری و کاردستی یاد میدهد و به شدت بر سلامت بچهها نظارت دارد. بچهها هم با خودشان اینطور فکر میکنند که سلامتشان نه تنها برای خودشان که برای کل جامعه مفید است. هرچند فکرشان چندان هم اشتباه نیست. مدرسه آنها را به این دلیل بزرگ میکند و پرورش میدهد که بعدا اعضای مختلف بدنشان را به دیگران اهدا کند... کتی داستان عشقش را به تامی میگوید. از دوستی پرفراز و نشیبش با روت حرف میزند و زندگی عجیبش در مدرسه را روایت میکند.
هرگز ترکم مکن در سال ۲۰۰۵ بهترین رمان سال مجله تایم اعلام شد و در فهرست صد رمان برتر انگلیسی نیز قرار گرفت.
کتاب صوتی هرگز ترکم مکن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از شنیدن داستانهای فانتزی و علمی تخیلی لذت میبرید، شنیدن کتاب صوتی هرگز ترکم مکن، این لذت را به شما هدیه میکند.
درباره کازئو ایشی گورو
کازوئو ایشی گورو، ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی ژاپن به دنیا آمد. او نویسنده و نمایشنامهنویس انگلیسی ژاپنیتبار بود که در دوران کودکی به همراه خانوادهاش به انگلیس مهاجرت کرد. او در دانشگاه در رشتههای فلسفه و نویسندگی خلاق درس خواند. آثار او، به دلیل دور بودن خودش از زادگاهش، از فضای ژاپن بسیار دور است و به همین دلیل، در دسته آثار انگلیسی طبقهبندی میشود.
کازوئو ایشی گورو نامزد و برنده جایزه بوکر بوده است. علاوه بر این،در سال ۲۰۱۷، موفق شد تا جایزه نوبل ادبیات را هم به دست بیاورد. در بیانیه اهدای این جایزه آمده است: «ایشی گورو کسی است که رمانهایش نیروی احساسی عظیمی در خود دارد و در آنها پرتگاههای آشکار حس توهمآمیز ارتباط ما با جهان نشان داده شده است.»
درباره مهدی غبرائی
مهدی غبرایی در سال ۱۳۲۴ در لنگرود در خانوادهای پر جمعیت چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در لنگرود گذراند. در دانشگاه در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد و در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. او از سال ۱۳۶۰ بهطور حرفهای به کار ترجمه ادبی پرداخت. جالب است بدانید که برادرانش فرهاد غبرایی و هادی غبرایی نیز به کار ترجمه مشغولند.
مهدی غبرایی تا کنون آثار نویسندگان مشهوری مانند خالد حسینی، ارنست همینگوی، جک لندن، ژوزه ساراماگو و هاروکی موراکامی را به فارسی ترجمه کرده است.
رضا عمرانی
رضا عمرانی، مشاور هنری و مدیر تیم تولید شرکت تولید کتاب صوتی ماه آوا است. او همچنین به عنوان بازیگر تئاتر، کارگردان رادیو تئاتر، کارگردان و گوینده رادیو نیز فعالیت میکند.
زمان
۱۱ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۶۵۰٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۶۵۰٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
میتونی به راحتی کتاب رو حس کنی و همزمان با کاراکتر های داخل داستان به هیجان بیایی یا خونسردیتو حفظ کنی . من از این قبیل رمان ها خوشم میاد رمانی که میتونی با حس کاراکتر ها ارتباط برقرار کنی
در انتها حس و حال خوبی نداشتم از خوندنش
من نسخه چاپی کتاب خوندم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم یکی از دوستان توی نظرات نوشته بود که درس و پند واضح در قالب جمله به ما نمیده واقعا درسته داستان کاملا حساب شده پیش میره بدون گفتن یک
گویندگی رو ابدا دوست نداشتم خیلی جاها تغییر لحن لزومی نداشت و آزار دهنده میشد حتی نمیشد تمایزی قائل شد روی لحن شخصیت ها خود داستان هم زیاد دوست داشتنی نبود ترجمه هم گاهی میشد متوجه بشی که عبارات درست معادل سازی
خیلی کتاب متفاوتیه بعد از تموم کردنش تا مدت ها ذهنتون رو درگیر خودش میکنه توصیه می کنم حتما بخونیدش عالیه عالی 👌🏻
من واقعا دوسش داشتم :))) متفاوت و جذاب بود
یکی از وحشتناک ترین داستان هایی ک جایزه گرفته! واقعا وحشتناکه چرا آدم باید وقت گران بهاشو بزاره همچین خزعبلی بخونه، حالا فرض کنیم که در جایی از دنیا چنین چیزی واقعا اتفاق افتاده... اینهمه کتاب امیدبخش و شادی آور
از خود میپرسم چطور شد که در ساعت ۴ صبح در اتوبوس به مقصد دانشگاه نشستهام و از پنجره به خانههای تاریک و مردم خفتهی شهرها مینگرم، و احساس میکنم که باید گریه کنم. دلیل این گریه چیست؟ این را
ممنون از طاقچه که کارهای باارزش و باکیفیت رو هم گاهی رایگان در دسترس قرار میدید🙏🏻 راستش کتاب عجیبی برام بود...اگه بخوام با کلمات توصیف کنم، اوایل کتاب "سردرگم"، اواسط کتاب "ملال آور" و پایان کتاب "متفکر" شدم. همونطور که گفتم
نمیدونم اگه خودم میخوندم چطور میشد ولی هرچی تلاش کردم خوشم بیاد کتاب صوتی منو جذب نکرد. نه به خاطر صوت که بخاطر محتوا. ارتباط نگرفتم باهاش