کتاب انرژی و عدالت
معرفی کتاب انرژی و عدالت
کتاب انرژی و عدالت نوشتهٔ ایوان ایلیچ و ترجمهٔ محمدعلی موحد است و نشر نو آن را منتشر کرده است. ایلیچ جهان ما را در معرض مخاطرهای جدی میبیند. مخاطرهای که منشأ آن نه کمبود انرژی بلکه فراوانی مصرف آن است. مصرف بیبندوبار انرژی نهتنها محیطزیست را به پلشتی میکشاند، محیط معنوی زیست را نیز تباه میکند و نابرابریها را دامن میزند. جهان ما با اتکای غیرمنطقی بر مصرف بیمحابای انرژی نابرابری آدمیزادگان را به نحو غیرقابل تحملی افزوده و در میان فقیر و غنی فاصله افکنده است. این است مطلبی که ایلیچ در این رساله درصدد اثبات آن است و با قدرت منطق شگفتانگیزی آن را مطرح میکند.
درباره کتاب انرژی و عدالت
بحث از آلودگی محیط و بحث از کمبود نفت و منابع انرژی جایگزین آن، این روزها بیش از همه خریدار دارد. روزنامهها و تلویزیونها و رادیوها و انجمنها همه از این دو مقوله سخن میگویند. کارشناسان فنی، کاهنان و آیندهنگران مجهز به ماشینهای حسابگر که آمار و ارقام نامتناهی و فرمولها و نمودارهای عجیب و غریب در آستین خود نهفتهاند، حواس ما را هر روز با پیشگویی تازهای دربارهٔ روند مصرف انرژی در آینده مشغول میدارند.
ایلیچ، نویسندهٔ کتاب انرژی و عدالت، از گوشهٔ دیگری به این صحنه مینگرد. این مرد فرزانهٔ هوشمند که از صلحا و صاحبدلان عزیزالوجود روزگار ماست سخنی دیگر دارد. او جهان ما را در معرض مخاطرهای دیگر میبیند. مخاطرهای که منشأ آن نه کمبود انرژی بلکه فراوانی مصرف آن است. مصرف بیبندوبار انرژی نهتنها محیط فیزیکی را به پلشتی میکشاند، محیط معنوی زیست را نیز تباه میسازد و نابرابریها را دامن میزند، ایلیچ برای توضیح نظر خود ترافیک را بهعنوان مثال برگزیده است. وی با تجزیه و تحلیل وضع ترافیک، در شهرهای بزرگ صنعتی، نشان میدهد که چگونه مصرف گزاف انرژی موجب افزایش اعتیادانگیز سرعت گردیده و دل بستن به سرعت، آدمی را در برابر صنعت حمل ونقل صرفاً بهصورت مصرفکنندهای معتاد درآورده است.
ایلیچ در تحقیقات پیشین خود نشان داد که هرگاه تولید ناویژه ملی از سطح معینی تجاوز کند هزینه کنترل اجتماعی بهسرعتی بیش از افزایش تولید بالا میرود و در چارچوب اقتصاد جامعه، بهصورت نظام جاافتاده و مهمی درمیآید. چارهاندیشیها و درمانهایی که توسط آموزشگران و روانپزشکان و مددکاران اجتماعی انجام میشود باید بهعنوان مکمل خدمات سازمانهای امنیتی و نظامی و پلیسی، ضمیمه طرحهای برنامهریزان و سرپرستان و بازاریابان گردد.
در انرژی و عدالت دلیل میآورد که چرا فراوانی انرژی، کنترل بیشتری را بر افراد ایجاب میکند. او ادعا میکند هرگاه مصرف انرژی از حد معینی بگذرد، در هر اجتماعی که باشد، سیستم سیاسی و محتوای فرهنگی آن اجتماعی دستخوش انحطاط میشود. آنگاه که مصرف سرانه انرژی از یک نقطهٔ حساس فراتر رود، بهعوض تضمینات قانونی که باید حمایت ابتکارات فردی و مشخصی را عهدهدار باشد، آموزشی جایگزین میشود که فقط به درد مقاصد انتزاعی تکنوکراسی میخورد. در هرجا که نسبت بین نیروی ماشینی و انرژی عضلانی از آن نقطه مشخص حساس تجاوز کرد حکومت تکنوکراسی استقرار مییابد. موضع این نقطه حساس بهطور کلی ارتباطی با سطح تکنولوژی که در جامعه معینی به کار گرفته میشود، ندارد.
خواندن کتاب انرژی و عدالت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، جامعهشناسی، محیطزیست، علوم سیاسی و انرژیهای نو پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انرژی و عدالت
«همین که مصرف انرژی از حد معینی گذشت صنعت حمل ونقل فضای اجتماعی را به میل خود شکل میدهد. جادههای موتوری گستردهتر میشود و در میان همسایهها حائل میگردد و کشتزارها را به خارج از دسترس کشاورز پیاده منتقل میکند. آمبولانسها درمانگاهها را از چند کیلومتری که رسانیدن کودک بیمار به آنجا امکانپذیر باشد، دورتر میبرد. دیگر پزشک برای عیادت بیمار به خانه او نمیرود زیرا اتومبیل گفته است که جای بیمار در بیمارستان است. وقتی کامیون سنگینی به یکی از آبادیهای کوهستان آند وارد میشود قسمتی از بازار آبادی به باد میرود.
چندی بعد که دبیرستانی هم در میدان، کنار خیابان قیراندود آبادی قد علم میکند جوانها را دستهدسته بهسوی شهر میراند تا آنجا که در همه آبادی حتی یک خانواده نمیماند که کسی را در کنار ساحل، صدها کیلومتر آنطرفتر نداشته باشد و به هوای پیوستن به او در فکر کوچ نباشد. سرعت یکسان در کشورهای فقیر و غنیعلیرغم تفاوتهای ظاهریـ به یکسان تأثیر میبخشد و درک آدمی را از فضا و وقت و توانایی شخصی، به یک نحو قلب میکند. همهجا صنعت حمل ونقل، آدمیزادی از نوع خاص میتراشد که با جغرافیای تازه و برنامههای تازه ساخته و پرداخته او سازگار تواند بود. تفاوت بزرگ در میان گواتمالا و کانزاس این است که در امریکای مرکزی هنوز هستند مردمی که با اتومبیل سر و کاری ندارند و از ننگ وابستگی به آن برکنار ماندهاند.
محصول صنعت حمل ونقل چیست؟مسافر معتاد؛ که از دنیای آدمهایی که هنوز به اختیار خود حرکت میکنند، رانده شده است. او دیگر این احساس را که در قلب عالم و مرکز جهان خویش قرار دارد، از دست داده است. احساس بیامان کمبود وقت، خاطر مسافر معتاد را به خود مشغول میدارد. کمبودی که از توسل دائم به اتومبیل و ترن و اتوبوس و مترو و آسانسور حاصل میشود؛ و این همه برای اینکه بتواند هر روز، در مسیرهای متقاطع یک شعاع ده کیلومتری، حد متوسط سی کیلومتر راه بپیماید. از پاهای خود محروم گردیده است. فرق نمیکند که سوار مترو بشود یا سوار هواپیمای جت، هر کار بکند عاقبت یکی دیگر چابکتر و زرنگتر از او درمیآید. و لذا در برابر راههای میانبر که خوشبختان معدودی را از مصیبت ترافیک برکنار میدارد، حسد میورزد. وقتی خود را درگیر برنامه حرکت قطار محلی که در آن زندگی میکند مییابد، هوای خرید اتومبیل به سرش میزند. و آنگاه که با اتومبیل خود در برابر راهبندان بیچاره میشود حسودی پولدارانی را میکند که از خلاف کردن و جریمه پرداختن باک ندارند. اگر پول اتومبیل را از جیب خود میپردازد به یاد رئیس نقلیه شرکتی که در آن کار میکند میافتد، زیرا بخوبی اطلاع دارد که وی پول بنزین خود را به حساب شرکت میگذارد و کرایه اتومبیلی را که برای کار شخصی خود میگیرد پای شرکت حساب میکند.»
حجم
۵۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۷۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
خوب بود...