دانلود و خرید کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز فرانک لاوت ترجمه محمد ملاعباسی
تصویر جلد کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز

کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز

معرفی کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز

کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز اثری از فرانک لاوت است که با ترجمه محمد ملاعباسی منتشر شده است. این کتاب که در مجموعه راهنمای متون کلاسیک قرار گرفته است، تلاشی است برای مطالعه این نظریه که به نوعی توانسته است فلسفه سیاسی را دوباره احیا کند.

درباره مجموعه راهنمای متون کلاسیک

کتاب‌های مجموعه «راهنمای متون کلاسیک» نه شرح و تفسیری مفصل است و نه ادعای آسان‌کردن تمام دشواری‌های متن را دارد، بلکه قرار است نقشه‌ای باشد برای گذر از پیچ‌وخم متن. این مجموعه در انتشارات کانتینیوم با عنوان Reader’s Guides و با هدف فراهم‌کردن مقدمه‌ای روشن و مختصر برای متون کلاسیک در ادبیات و فلسفه غرب تهیه شده است. نویسندگانِ این مجموعه هر یک در زمینه کاریِ خود شناخته‌شده و صاحبِ اعتبار هستند و مخاطب کتاب‌ها نیز دارای دانشی در حد کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته‌های مرتبط در نظر گرفته شده‌اند. این کتاب‌ها خواننده را دعوت می‌کنند به خواندن کتابِ اصلی و به رفت‌وبرگشت میان کتابِ راهنما و کتاب اصلی. بنابراین خواننده باید پس از خواندن بخش‌های مقدماتیِ کتابِ راهنما، به سراغ متن اصلی برود و ابتدا با داشته‌های ابتدایی خود با متن مواجهه شود؛ سپس کتاب راهنما را باز کند و توضیحات مربوط به آن بخش را بخواند؛ این توضیحات مقاصد اصلی اندیشمند را توضیح می‌دهند و پیوندهای هر بخش را با نظام تفکر او مشخص می‌سازند و به‌ندرت وارد تفسیری خاص از متن می‌شوند؛ در مرحله آخر نیز خواننده دوباره به متن اصلی رجوع می‌کند و با دانشی افزون دوباره برای حل معماهای متن می‌کوشد.

کتاب‌های این مجموعه از ساختاری واحد پیروی می‌کنند. در بخشِ اول هر کتاب به زمینه و زمانه نوشته‌شدن اثر پرداخته شده است، یعنی تلاش شده است تا متن در درونِ بافتار فکری و تاریخی خود قرار گیرد تا نسبت اثر با آثارِ گذشتگان و پیوست و گسستِ آن با منظومه معرفتیِ پیشینیان مشخص گردد. در بخشِ دوم مضامین اصلیِ اثر به بحث گذاشته شده است تا خواننده فهمی اجمالی از موضوعات و مطالب کتاب پیدا کرده و آماده ورود به متنِ اصلی شود. در بخش سوم، نویسنده از مقدمات عبور کرده و وارد خود متن می‌شود. در این بخش، نویسنده با تفکیک متن اصلی به فصل‌ها، بخش‌ها، قسمت‌ها، بندها و حتی جمله‌ها گام‌به‌گام خواننده را با خود همراه می‌کند و می‌کوشد تا هم روایتی تکوینی از چگونگیِ شکل‌گیری و بسطِ ایده‌ها به دست دهد و هم ربط و نسبتِ منطقی آن‌ها را بکاود. در بخشِ چهارم، نویسنده به تأثیراتِ فکری و تاریخی کتاب مورد نظر می‌پردازد. در انتهای هر بخش از کتاب، پرسش‌هایی پژوهشی نیز طرح شده‌اند تا هم خواننده بتواند مطالب فصل را جمع‌بندی کند و هم خود در آینده به‌نحو مستقل این پرسش‌ها را مبنای تحقیقش قرار دهد. در انتهای هر کتاب نیز راهنمای مطالعه آثار مرتبط آمده است که خواننده می‌تواند آن را مبنای مرحله بعدی مطالعه و تحقیقات خود قرار دهد.

درباره کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز

رالز، نظریه ای در باب عدالت را در کمتر از پنجاه سال گذشته منتشر کرده است. اما دامنه تاثیرگذاری آن چنان وسیع و گسترده بوده است که آن را به یکی از معدود متون کلاسیک بزرگ فلسفی قرن بیستم بدل کرده است. این اثر موفق شد تا فلسفه سیاسی را دوباره احیا کند و بر هژمونی فایده گرایی در فلسفه اخلاقی پایان ببخشد. اما از همه مهم‌تر این اثر موفق شد تا فلسفه سیاسی را با پیشرفت‌های وسیع‌تر در فلسفه و علوم اجتماعی همراه کند و چارچوب نظام‌مند و جدیدی برای بحث‌های فلسفه سیاسی به وجود آورد.

از آنجایی که مطالعه آن کتاب با جزئیات بسیار و متن سنگینش می‌تواند گیج کننده و دشوار باشد، کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز را به عنوان یک نقشه راهنما در نظر می‌گیریم. این کتاب پس از طرح زمینه‌های تاریخی و مفهومی بحث، مروری بر درون‌مایه‌های اصلی کتاب می‌کند و سپس محتوای کتاب را بند به بند توضیح می‌دهد. در پایان، فصلی نیز درباره تفسیرها و تأثیرهای این کتاب آمده است.

کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز برای تمام علاقه‌مندان به مطالعات فلسفی، سیاسی و جامعه‌شناسی جذاب است. اگر قصد دارید نظریه عدالت رالز را مطالعه کنید، این کتاب به درک و فهم بهتر آن به شما کمک می‌کند. 

بخشی از کتاب راهنمای خواندن نظریه ای در باب عدالت رالز

رالز فایده‌گرایی را همچون دیدگاهی تعریف می‌کند که می‌گوید «جامعه زمانی بسامان، و بنابراین عادلانه است که نهادهای اصلی‌اش به‌گونه‌ای سامان یافته باشند که بیشترین ترازِ خالص خرسندی را برای جمع اعضای خود به دست آورند» (۶۱). به یاد داشته باشید که این تعریف دایره فایده‌گرایی را به ارزیابی نهادهای اصلی جامعه محدود می‌کند، یعنی همان ساختار بنیادین. به عبارت دیگر، معمولاً منظور رالز از «فایده‌گرایی» منحصراً نظریه فایده‌گرایی درباره عدالت اجتماعی است، نه کل فایده‌گرایی در مقام نظریه‌ای سراسری در فلسفه اخلاقی. این ملاحظات هنوز به‌قصد اعتراض گفته نشده است، به‌هرروی حداقل نه تا وقتی که بدیل توجیه‌پذیری برای استفاده در اختیار داشته باشیم. مهم‌ترین قصد این ملاحظات پررنگ‌کردن نقاطی است که در آن‌ها فایده‌گرایی با عدالت به‌مثابهٔ انصاف تباین دارد، زیرا وقتی‌که استدلال اصلی در ادامه بسط یابد، این نقاط اهمیت خواهند یافت.

اولین ملاحظه رالز به ساختار درونی فایده‌گرایی مرتبط است: فایده‌گرایی، چنان‌که رالز می‌نویسد، نظریه‌ای «غایت‌گرایانه» است. نظریه غایت‌گرایانه نظریه‌ای است که در آن «خیر را مستقل از حق تعریف می‌کنند و سپس در تعریف حق می‌گویند: حق آن چیزی است که خیر را بیشینه کند» (۶۲). برای فایده‌گرایی، آن خیری که موضوعیت دارد خوشی است.

در این دیدگاه فرض می‌گیرند که ما برداشتی مستقل داریم از اینکه چه چیزی زندگی یک شخص را با خوشی کمتر یا بیشتر توأم می‌کند (عمدتاً خوشی بیشتر)، بنابراین ما به‌سادگی می‌توانیم حکم کنیم که هر چیزی حق یا عادلانه است، تا جایی که به بیشینه‌کردن خوشی کمک کند. البته ممکن است نظریه‌های غایت‌گرایانه بسیار رنگارنگ دیگری هم داشته باشیم. یکی از مثال‌هایی که رالز به آن اشاره می‌کند کمال‌گراییِ غایت‌گرایانه است. نظریه‌های کمال‌گرایانه با برداشتی از خیر به‌منزله تحقق شکل بخصوصی از کمال بشری آغاز می‌کنند، مثلاً نوعی دستاورد هنری، یا زندگی‌ای که بر مبنای اراده خداوند باشد، و چیزهایی از این قبیل. بسیار شبیه به فایده‌گرایی، کمال‌گرا نیز درباره خوبی یا بدی هر چیزی بر مبنای این داوری می‌کند که چقدر در بیشینه‌کردن تحقق آن نوع کمال موردنظر نقش دارد. در آن برهه‌ای که رالز می‌نوشت، نظریه‌های کمال‌گرا محبوبیت عمومی نداشتند، اما او به آن‌ها اشاره می‌کند تا چیزی را از قلم نینداخته باشد؛ ازآنجاکه در آن دوره، به‌هرجهت، نوعی علاقه دوباره به کمال‌گرایی در حال رواج بود، ارزش آن را داشت که در توضیحات پراکنده‌اش دربارهٔ موضوع به آن نیز بپردازد.

آنچه در نظریه‌های غایت‌گرایانه به‌طور عمومی -و به‌خصوص در فایده‌گرایی- برجسته است این است که چنین نظریه‌هایی می‌توانند جوری به نظر آیند که گویی شکلی از عقلانیت را در خود مجسم کرده‌اند.

تصور کنید که ما با درنظرداشتن زندگی خودمان چگونه دست به تصمیم‌گیری می‌زنیم. ما غالباً بین دو انتخاب گیر می‌کنیم: مقدار کمی خوشی در لحظه، و مقدار خیلی بیشتری از خوشی در آینده. (برای ساده‌کردن مسائل، اجازه بدهید فرض بگیریم که آن خوشی دومی بزرگ‌تر باشد، حتی با ملاحظه اینکه ممکن است قبل از دست‌یافتن به آن بمیریم، و با درنظرگرفتن دیگر عوامل محاسبه‌نشده.) وقتی با چنین انتخاب‌هایی روبه‌رو می‌شویم، بیشتر ما هم‌عقیده‌ایم که کار عقلانی آن است که آن خوشی بزرگ‌تر (آینده) را برگزینیم، نه آن خوشی کوچک‌تر (آنی) را. البته به معنای آن نیست که ما همیشه، یا حتی غالباً، در واقعیت چنین انتخابی را انجام می‌دهیم، اما کمتر پیش می‌آید که اگر به‌دنبال خوشی آنی برویم، بیشترمان آن را غیرعقلانی محسوب نکنیم. هنگام این‌جور قضاوت‌کردن، به‌شکل مؤثری خوشی‌مان را در هر یک از لحظات گوناگون زندگی‌مان کمابیش برابر محسوب می‌کنیم.

ر.د.ب
۱۴۰۰/۰۱/۳۱

فقط در صورتی که کتاب اصلی رالز را دارید و نمی فهمید، این کتاب راهنمای اون هست و به تنهایی این کتاب فایده ای نداره. ترجمه هم عالی هست. در کل فهمیدن این کتابها خیلی سخته.

«هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان چنان طرحی از همکاری دانست که انسان‌ها به معنی حقیقی داوطلبانه و به انتخاب خود در آن شرکت جسته باشند؛ هر
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانه‌ترین راه‌حل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آن‌ها را در خود داریم؛ یعنی این‌ها وظایف یا تکالیفی هستند که به‌خودی‌خود نمی‌توانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه به‌صورت فرضیه‌ای چه به دیگر صورت‌ها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانه‌ترین راه‌حل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آن‌ها را در خود داریم؛ یعنی این‌ها وظایف یا تکالیفی هستند که به‌خودی‌خود نمی‌توانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه به‌صورت فرضیه‌ای چه به دیگر صورت‌ها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانه‌ترین راه‌حل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آن‌ها را در خود داریم؛ یعنی این‌ها وظایف یا تکالیفی هستند که به‌خودی‌خود نمی‌توانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه به‌صورت فرضیه‌ای چه به دیگر صورت‌ها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
نظریهٔ غایت‌گرایانه نظریه‌ای است که در آن «خیر را مستقل از حق تعریف می‌کنند و سپس در تعریف حق می‌گویند: حق آن چیزی است که خیر را بیشینه کند»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
به‌منظور اینکه همگان مشتاقانه همکاری کنند، ضروری است که شروطی که همکاری پیش می‌کشد برای همهٔ طرف‌ها منصفانه باشد،
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
این سؤالِ فلسفیِ جذابی است که چه چیزی، درواقع، می‌تواند دلایل ما را معتبر یا نامعتبر سازد
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اکثر ما در اکثر مواقع نمی‌خواهیم دلایلی که داریم صرفاً خوب به نظر برسند، بلکه می‌خواهیم واقعاً خوب باشند؛ یعنی می‌خواهیم بر پایهٔ دلایلی دست به عمل بزنیم که می‌توان آن‌ها را دلایل معتبرخطاب کرد. (اگر از قضا معلوم شود که آندریا واقعاً مجبور نبوده سر وقت به کلاس برسد، قابل درک است که رنجیده‌خاطر شود و ای‌بسا از این پس رفتارش را تغییر دهد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
بعضی از افراد، برای مثال، دلشان می‌خواهد که از آن‌ها تعریف و تمجید کنند که از نظر اخلاقی فضیلتمند هستند، درحالی‌که دیگران به چنین ستایش‌هایی بی‌اعتنایند؛ هر دو نوعِ این آدم‌ها باید آن کودک را نجات دهند
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
ساختار بنیادینْ مجموعهٔ نهادهای اجتماعی و کردارهایی است که به‌شکل نظام‌مند تأثیرگذار است بر آنکه چه انتظاری می‌شود داشت از اینکه زندگی ما، بدون لحاظ‌کردن تلاش‌های فردی، چقدر خوب سپری خواهد شد. این نهادها و کردارها مشخصاً شامل چیزهایی می‌شوند مثل نظام حکومت و قوانین، اما چیزهایی نامرئی‌تر را نیز در بر می‌گیرند، مانند سازمان‌دهی اقتصاد و، در برخی موارد، وضعیت فرهنگی.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اگر ساختار بنیادین جامعه را به‌منزلهٔ تنظیم‌کنندهٔ شرایط اصلی همکاری بینگاریم،
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
جامعه را به‌منزلهٔ نظام همکاری برای سود متقابل در نظر بگیریم
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
دربارهٔ رالز بهتر است از کنار این مناقشات عبور کنیم. اینجا برای ما مهم آن است که نظریه‌ای در باب عدالت فایده‌گرایی را در معنای محدود آن لحاظ می‌کند، یعنی به‌منزلهٔ نظریه‌ای که می‌توان آن را عدالت اجتماعی نام نهاد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
ساختار بنیادین ساختاری خواهد بود که می‌تواند جمع کل خوشی افراد جامعه را بیشینه کند، ولی با محاسبهٔ خوشی تمام اعضا به‌شکل برابر. بدون نگرانی از اینکه آیا فایده‌گرایی می‌تواند شرح قانع‌کننده‌ای از مسائل اخلاقی به‌صورت عمومی بدهد یا نه،
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
حکم رو به یکی از برادرها می‌کند و می‌گوید: «گلّه را هر طور که میلت می‌کشد به دو دسته تقسیم کن»؛ سپس رو به برادر دوم می‌کند و می‌گوید: «برادرت یک بار گله را به دو دسته تقسیم کرده است، حالا تو انتخاب کن که کدام یک از این دو بخش برای تو خواهد بود و کدام یک برای برادرت». این برخورد از نظر خیلی از مردم دستورالعملی کاملاً منصفانه جلوه خواهد کرد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
در دیدگاه رالز، عادلانه‌ترین ساختار بنیادین برای جامعه ساختاری است که انتخابش کنید، بدون اینکه بدانید نقش خاص شما در نظام همکاریِ جامعه قرار است چه باشد. این یعنی ممکن است شما مدیر ثروتمندی در بخش صنعت شوید، و ممکن است یک سپور معمولی از آب درآیید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
ازآنجاکه شما قرار نیست بدانید که نقش بخصوصتان در جامعه چه خواهد بود، در وضعیت آغازین قرار است از پشت یک «پردهٔ بی‌خبری» دست به انتخاب بزنید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
در یک وضعیتِ آغازین و از پشت پردهٔ بی‌خبری، شما اصول عمومی فایده‌گرایی را انتخاب نخواهید کرد، و به‌جای آن اصولِ عدالت به‌مثابهٔ انصاف را برخواهید گزید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
این تقریباً همان کاری است که ضابطهٔ قانون جهان‌شمول قرار بود انجام دهد، اما پردهٔ بی‌خبری بهتر انجامش می‌دهد. آیا زندگی در جامعه‌ای جنسیت‌نگر را انتخاب می‌کنید؟ البته که نه، زیرا نمی‌توانید مطمئن باشید که قرار است مرد شوید یا زن. آیا زندگی در جامعه‌ای با نهاد برده‌داری را انتخاب می‌کنید؟ البته که نه، زیرا ممکن است از قضا خودتان یکی از برده‌ها باشید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اگر آندریا انتخاب کرده است که کمتر کار کند، پاداش او باید انعکاسی از تصمیمش باشد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲

حجم

۲۹۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۹۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
تومان