دانلود و خرید کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت مایکل سندل ترجمه حسن افشار
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت

کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت

معرفی کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت

کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت نوشتهٔ مایکل سندل و ترجمهٔ حسن افشار است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت

کتابی که اکنون تحت عنوان لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت در دست خواننده‌ٔ فارسی‌زبان است در ۱۹۸۲ به رشته‌ٔ تحریر آمده است. اینجا سندل ضمن انتقاد از برخی آرای جان رالز و لیبرال‌های دیگر می‌گوید هویت فرد انسان در جمع‌هایی که عضو آنهاست و از تعهداتی که بر اثر عضویت در آنها پیدا می‌کند شکل می‌گیرد. ارادت اخلاقی سندل به کانت مشهود است و او ادعا می‌کند که هرگاه فیلسوفان نولیبرال از جمله رالز خواسته‌اند اخلاق کانت را از وجه متافیزیکی آن خالی کنند دچار تناقض شده‌اند. در یک کلمه، اثر حاضر نقد یک لیبرال بر لیبرالیسم است.

مایکل سندل خود دربارهٔ کتابش اینگونه می‌گوید: «این کتاب دربارهٔ لیبرالیسم است. لیبرالیسمی که من در این اثر بدان می‌پردازم قرائت غالب در فلسفهٔ اخلاق، فلسفهٔ حقوق، و فلسفهٔ سیاسی امروز است: لیبرالیسمی که مفاهیم عدالت، انصاف، و حقوق فردی در آن نقش محوری دارند و بنیاد فلسفی‌اش را تا حدود زیادی به کانت مدیون است. لیبرالیسمی که من در نظر دارم، به عنوان مکتبی اخلاقی که قائل به تقدم حق بر خیر است و معمولاً در تقابل با سودگرایی تعریف می‌شود، شاید بهتر قابل توصیف به نام «لیبرالیسم وظیفه‌گرا» باشد، نام سهمگینی برای آنچه به گمان من یک آموزهٔ آشناست.

«لیبرالیسم وظیفه‌گرا» پیش از هر چیز نظریه‌ای دربارهٔ عدالت است، به ویژه دربارهٔ اولویت عدالت در میان آرمان‌های اخلاقی و سیاسی. دعوی اساسی آن را می‌توان این گونه بیان کرد: چون جامعه از افراد کثیری تشکیل می‌شود که هریک اهداف و علایق و تعبیرهای خاص خود از خیر را دارند، هنگامی سامان بهینه می‌یابد که پیرو اصولی باشد که خودشان تعبیر خاصی از خیر را فرض نگرفته باشند. آنچه این اصول سامانگر را توجیه می‌کند ابتدائاً این نیست که رفاه اجتماعی را به حداکثر می‌رسانند یا به طریقی دیگر خیر را ارتقا می‌بخشند؛ این است که با مفهوم حق ــ مقوله‌ای اخلاقی که مقدم بر خیر و مستقل از آن فرض می‌شود ــ سازگارند.

این لیبرالیسم کانت و لیبرالیسم مطرح در عمدهٔ فلسفهٔ اخلاق و فلسفهٔ سیاسی معاصر است و لیبرالیسمی که من قصد دارم آن را به چالش بکشم. در برابر اولویت عدالت، من از بحث محدودیت‌های عدالت و به طریق اولا محدودیت‌های لیبرالیسم دفاع خواهم کرد. محدودیت‌های مورد نظر من نه عملی بلکه مفهومی‌اند. منظور من این نیست که عدالت به رغم شرف اصولی‌اش بعید است در عمل کاملاً تحقق یابد، بلکه منظورم این است که محدودیت‌های عدالت در دل آرمان آن نهفته است. در جامعهٔ ملهم از نوید لیبرالی، مسئله صرفاً این نیست که عدالت همیشه باید آرزو شود؛ این است که نگاه نقص دارد و خواسته نارساست. اما پیش از آن‌که این محدودیت‌ها را بررسی کنیم، باید ببینیم ادعای اولویت عدالت دقیقاً به چه معناست.»

خواندن کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ علوم سیاسی و فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب لیبرالیسم و محدودیت های عدالت

«اولویت عدالت را به دو صورت متفاوت، ولی مرتبط، می‌توان فهمید. صورت اول به یک معنی اخلاقی صریح است. می‌گوید عدالت اولاست از این جهت که اقتضائات عدالت بر دیگر علایق اخلاقی و سیاسی، هر چقدر که مبرم باشند، می‌چربد. از این حیث، عدالت نه تنها ارزشی در میان ارزش‌های دیگر است که عنداللزوم سنجیده و ملاحظه می‌شود، بلکه بالاترین فضیلت اجتماعی است، فضیلتی که باید پیش از آن‌که فضیلت‌های دیگر طرح دعوا کنند لحاظ شود. اگر خوشنودی جهان را تنها از راه‌های ناعادلانه بتوان به دست آورد، نه خوشنودی جهان بلکه عدالت ارجح است. و اگر عدالت در حقوق فردی تحقق یافت، حتی رفاه عمومی نمی‌تواند بر آن رجحان یابد.

اما اولویت عدالت، به معنی اخلاقی محض آن، به سختی می‌تواند این لیبرالیسم را از دیگر قرائت‌های مشهور آن متمایز کند. اندیشمندان لیبرال بسیاری بر اهمیت عدالت و حرمت حقوق فردی پای فشرده‌اند. جان استوارت میل عدالت را «جزء اصلی و به حد غیر قابل مقایسه‌ای مقدس‌ترین و واجب‌ترین جزء کل اخلاق» (۱۸۶۳:۴۶۵) می‌داند و جان لاک حقوق طبیعی انسان را قوی‌تر از آن می‌شمارد که هیچ مصلحت عمومی بتواند نقضشان کند (۱۶۹۰). ولی نه میل و نه لاک هیچ‌یک لیبرال وظیفه‌گرا به معنای عمیق‌تری که ما این‌جا در نظر داریم نبودند. زیرا اخلاق وظیفه‌گرایانهٔ کامل نه تنها دربارهٔ اصول اخلاقی بلکه دربارهٔ مبانی اخلاق نیز هست؛ یعنی نه فقط به وزن قانون اخلاقی بلکه به اسباب تکوین آن، آنچه کانت «زمینهٔ تعیین‌کننده»اش (۱۷۸۸) می‌نامد، نیز نظر دارد.

در دیدگاه وظیفه‌گرایانهٔ کامل، اولویت عدالت نه تنها تقدم اخلاقی را توصیف می‌کند بلکه یک شکل ممتاز توجیه را نیز نشان می‌دهد. حق بر خیر مقدم است نه فقط از این حیث که مدعیات آن تقدم می‌یابند بلکه نیز از این جهت که اصول آن مستقلاً اخذ می‌شوند. بدین معنی که، برخلاف احکام عملی دیگر، اصول عدالت به گونه‌ای توجیه می‌شوند که وابستگی به هیچ استنباط خاصی از خیر پیدا نمی‌کنند. برعکس، حق با استقلالش بر خیر قید می‌زند و برایش حدود تعیین می‌کند. «مفهوم خیر و شر پیش از قانون اخلاقی، که به نظر می‌رسد آن مفهوم باید مبنای این قانون قرار گیرد، تعریف نمی‌شود؛ برعکس، مفهوم خیر و شر باید پس از، و به کمک، قانون اخلاقی تعریف شود» (کانت ۱۷۸۸:۶۵).

بنابراین از نظر مبانی اخلاقی، اولویت عدالت یعنی فضیلت این قانون اخلاقی در آن نیست که هدفی خیر یا هدفی را که خیر فرض می‌شود پیش می‌برد. عدالت خودش هدف/ غایت است، مقدم بر هر هدف دیگری، و میزان اهداف دیگر. کانت این معنی اصولی ثانوی اولویت را از معنی اخلاقی اولی‌اش بدین سان متمایز می‌کند:

از اولویت بین دو یا چند چیزی که بین‌شان رابطهٔ عقلی برقرار است، من این طور می‌فهمم که امتیاز یکی از آنها زمینهٔ اولای تعیین ترکیب آن با بقیه است. در معنی عملی محدودتر، این مشعر بر امتیاز نفع یکی است به نحوی که نفع بقیه تابع آن شود و آن یکی در ذیل هیچ‌یک از بقیه قرار نگیرد.»

کاربر 2309403
۱۴۰۳/۰۳/۰۵

عالی

حجم

۲۵۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۵۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان