کتاب لیبرالیسم
معرفی کتاب لیبرالیسم
کتاب لیبرالیسم نوشتهٔ جان گری و ترجمهٔ سیدعلیرضا بهشتی است و انتشارات ناهید آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب لیبرالیسم
هدف جان گری در این کتاب کوتاه ارائهٔ تفسیری از لیبرالیسم است؛ اینکه لیبرالیسم چیست، از کجا آمده است و هنوز چه امیدی میتوان به آن داشت. گری بهعنوان یک لیبرال مینویسد و وانمود نمیکند بیطرفی اخلاقی یا سیاسی جایی در پژوهش او دارد. تفسیر او نشانگر آگاهی نسبت به محدودیتها و دشواریهای لیبرالیسم است و این کتاب همانقدر برای منتقدان لیبرالیسم مفید است که برای دوستداران آن. هدف او در این کتاب افزودن چیزی بر شمار فزاینده مطالعات مربوط به فلسفه اجتماعی لیبرالی نبوده است. به جای آن، تلاش کرده نشان دهد که معنی لیبرال بودن چیست و چرا نگرش لیبرالی امروز نیز جذاب است.
اثر جان گری که یکی از برجستهترین متخصصان در این زمینه است، با وجود آنکه نزدیک به دو دهه از نگارش آن گذشته هنوز هم در صدر فهرست مفیدترین کتابهای موجود در این موضوع قراردارد.
فهم لیبرالسیم بهمثابه ایدئولوژی سیاسی تجدد برای ما ایرانیان که درعینحال که خارج از سپهر معرفتی جدید مغربزمین بهسر میبریم، در معرض اثرات و چالشهای آن قرار داریم، اهمیت بسیار دارد.
خواندن کتاب لیبرالیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران فلسفه، علوم سیاسی، جامعهشناسی و اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب لیبرالیسم
«بهنظر نویسنده بزرگ فرانسوی لیبرال سده هجدهم، بنژامن کنستان، دنیای باستان دارای مفهومی از آزادی بود که کاملا با دوران جدید متفاوت است. درحالیکه برای انسان متجدد، آزادی نشانگر یک حوزه حراستشده عدم دخالت یا استقلال تحت حاکمیت قانون است، در نزد انسانهای دوران باستان به معنای استحقاق برخورداری از سهمی در تصمیمگیریهای دستهجمعی بوده است. بهنظر کنستان، هنگامی که ژان ژاک روسو به ستایش زندگی منضبط اسپارت پرداخت، وی در پی احیای نابهنگام چنین دیدگاهی از آزادی بوده است. این تمایز کنستان تا چه اندازه معتبر یا مفید است؟ این تمایز تا آنجا که نشان میدهد که ایده آزادی در میان یونانیان باستان، ایده یک فضای تأمینشده استقلال فردی نبوده، نشانگر یک نکته مهم است. در نزد یونانیان و ای بسا رومیان، ایده آزادی به همان میزان بهطور طبیعی درباره جوامع ـدر جایی که منظور خودگردانی یا نبود نظارت خارجی است ــ بهکار میرفت که درباره افراد. حتی در کاربرد آن درباره افراد، معمولا نه به مصونیت فرد از نظارت جامعه بلکه تنها به استحقاق مشارکت در تصمیمگیریهای آن دلالت داشته است. تا اینجا، ایده باستانی آزادی در تضاد آشکار با ایده مدرن است.
در عین حال، نکته کنستان مبالغهآمیز است و اساس درست آن نباید باعث شود تا جوانههای ایدههای لیبرال در میان مردم باستان و بهویژه یونانیان را نادیده بگیریم. در میان یونانیان، سوفیستها شایان توجه ویژهای هستند؛ اندیشمندان شکاکی که در تمایز آشکار بین امر طبیعی و امر عرفی، تمایل به تأکید بر برابری جهانشمول انسانها داشتند. چنین است که گلاوکن، در کتاب دوّم جمهور افلاطون، به بسط یک نظریه قرارداد اجتماعی میپردازد که آشکارا منشأیی سوفیستی دارد. او میگوید: «عدالت قراردادی برای انجام ندادن و تحمل نکردن نادرست است». به گفته ارسطو، لیکوفرون سوفیست نیز براین باور بوده که قانون و حکومت به قرارداد وابسته است، بهگونهای که تنها غایت قانون، امنیت فرد است و تمامی کارکردهای حکومت، کارکردهایی سلبی هستند که سروکارشان با پیشگیری از بیعدالتی است. البته جهت خاص تمایز سوفیستی بین طبیعت و سنت، رد ایده بردگی طبیعی بود. گزارششده آلکیداماس خطیب گفته است که «خدایان همه انسانها را آزاد آفریدهاند و طبیعت هیچکس را برده نساخته است.»
آموزه برابری سیاسی نخستینبار بهوسیله سوفیستها بود که علیه مفاهیم مبهم و نخبهگرای دولت که تا آن زمان در میان یونانیان رایج بود مطرح گردید. همانگونه که ج. ب. کرفرد مطرح میکند: «اهمیت این آموزه (برابری سیاسی) پروتاگوراس در تاریخ اندیشه سیاسی بهسختی میتواند به اغراق بیانجامد.» و ادامه میدهد: «پروتاگوراس برای نخستینبار در تاریخ بشری مبنای نظری جهت دموکراسی مشارکتی پدید آورد. مبنای پروتاگوراس این بود که همه انسانها دارای سهمی (هرچند غیریکسان) در عدالت هستند.»
در همان نسل لیکوفرون و آلکیداماس ـنسلی که ک.ر. پوپر آن را نسل بزرگ مینامد و در آتن زمان جنگهای پلوپونیزی و کمی قبل از آن زندگی میکردندــ پریکلس در خطابه مشهور خاکسپاری خود بیانیهای از اصول برابرگرا و فردگرای لیبرال ارائه میکند. اگرچه قلمروی کاربرد این اصول تلویحاً توسط وی به یونانیان و تنها به آتنیها محدود میشد، نطق او برای رشد و توسعه بعدی سنت لیبرال حایز اهمیت بود. او درباره دموکراسی آتن میگوید:
قوانین برای همه عدالتی برابر در منازعات شخصیشان فراهم میسازد، امّا ما ادعاهای مربوط به کمالات را نیز نادیده نمیگیریم... آزادی که از آن بهرهمندیم در زندگی عادی نیز سایهگستر است، ما نسبت به یکدیگر بدگمان نیستیم، و اگر همسایه ما راه خاص خود را برگزید بر او خرده نمیگیریم... امّا این آزادی ما را دچار بیقانونی نمیکند. ما آموختهایم که قضات و قوانین را پاس داریم و هیچگاه فراموش نکنیم که باید از آسیبدیده حمایت کرد... ما آزادیم تا بهگونهای که میخواهیم زندگی کنیم، و با این همه، همواره برای رویارویی با هر خطری آمادهایم.»
حجم
۸۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه
حجم
۸۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه