کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی
معرفی کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی
کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی نوشتهٔ بابک احمدی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب شرحی است از سخن و جدل فلسفی امروز دربارهٔ مدرنیته.
درباره کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی
مدرنیته یعنی چه؟ آیا نوشدن و امروزگی است، یا جهشی است در تاریخ تمدن انسانی؟ گذر از محدودیتهای سنت و تاریخ است، یا گامنهادن به قلمرو حاکمیت انسان؟ آیا رویکردی است اخلاقی یا با آزادیهای سیاسی و اجتماعی یکی است؟ الگویی است فراهمآمده بر اساس بینشی اروپامحور، یا با خردباوری علمی و ابزاری به یک معنا میآید.
کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی تلاشی است در اثبات نکتهای مهم: پاسخ به این پرسشها ممکن نیست مگر بر اساس نگرشی انتقادی نسبت به مدرنیته. نقادی روزگار مدرن، به گفتهٔ هگل خودآگاهی مدرنیته است و به قول هایدگر شهامتی عظیم میطلبد: شجاعت پرسش از روزگار نو.
سخن فلسفی دربارهٔ مدرنیته امروز بیش از همیشه به معنای پیشبرد نقادی است: نقدی که با نیچه آغاز شد، نقد هوسرل به خرد علمی، نقد هایدگر به تکنولوژی و تقدیـر روزگار نو، نقـد آدورنو و هورکهایمر به خرد ابزاری روزگار روشنگری، نقد فوکو به همبستهٔ دانش و اقتدار و پاسخ هابـرماس به این همـه در پـرتو بـاور به خرد ارتباطی و مکالمه، و بیباوری فیلسوفان پسامدرن به این پاسخ.
خواندن کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
درباره بابک احمدی
بابک احمدی در سال ۱۳۲۷ در تهران به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، منتقد هنری و پژوهشگری ایرانی است. احمدی یکی از پیشگامان نقد مدرنیته در ایران است. او در معرفی بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان غربی تلاش کرده و توانسته است جوانان علاقهمند به فلسفه را با اندیشههای مدرن و پسامدرن آشنا کند. کتابهای او از این قرار است:
آفرینش و آزادی، جستارهای هرمنوتیک و زیباییشناسی
از نشانههای تصویری تا متن
امید بازیافته، سینمای آندری تارکوفسکی
باد هر جا بخواهد میوزد، اندیشهها و فیلمهای روبر برسون
تصاویر دنیای خیالی، مقالههایی دربارهٔ سینما
چهار گزارش از تذکرةالاولیاء عطار
حقیقت و زیبایی، درسهای فلسفهٔ هنر
خاطرات ظلمت، دربارهٔ سه اندیشگر مکتب فرانکفورت
رسالهٔ تاریخ
ساختار و تأویل متن
ساختار و هرمنوتیک
سارتر که مینوشت
کتاب تردید
مارکس و سیاست مدرن
مدرنیته و اندیشهٔ انتقادی
معمای مدرنیته
واژهنامهٔ فلسفی مارکس
هایدگر و پرسش بنیادین
هایدگر و تاریخ هستی
کار روشنفکری
ترس و تنهایی: کوارتتهای شاستاکوویچ
موسیقیشناسی
آواز زمین: هشت جستار در تاریخ موسیقی
دگرگونی جهان: درآمدی به مانیفست حزب کمونیست
بخشی از کتاب مدرنیته و اندیشه انتقادی
«مدرنیته مدافع کم نداشت، اما با کانت و هگل فیلسوفان خود را یافت. نکته اینجاست که فیلسوف حتی در اوج دفاع از هر چیز بذر شک میپاشد. هگل در دفاع از مدرنیته سنگ تمام گذاشت. او اعلام کرد که تاریخ مدرن، حرکت پرشتابی است به سوی آزادی. او در نهادهای سیاسی و دولت تحقق آزادی را یافت، و از حکومت خرد، نه چون آرمانشهری دور از دست، بل در «فعلیت» و موجودیت آن دفاع کرد. اگر هگل آنچه را که موجود است عقلانی خواند، و به هرچه عقلانی است در موجودیت و فعلیت آن توجه کرد، به این دلیل بود که از روزگار نو و دستاوردهای مدرنیته دفاع میکرد. در آغاز دههٔ توفانی ۱۸۴۰ شاگردان و پیروان فکری هگل به ارزیابی و سنجش نظام فلسفی او پرداختند. گروهبندی آنان دورانساز و جدال فلسفیشان عظیم بود. آنها در نقادی از فلسفهٔ هگل، خواه آنجا که در انکار ایدالیسم و بنیان مذهبی فکر او مطرح میشد (فویرباخ، مارکس)، و خواه آنجا که در نپذیرفتن نتایج سیاسی فلسفهٔ او جلوه میکرد (برونو بائر، ماکس استایرنر، موسی هس، آرنولد روگه، کارل مارکس در واقع به بنیان اعتقاد هگل در مورد مدرنیته نقد داشتند. هگلیهای چپ، به ویژه در اندیشهٔ سیاسی خود سخت متاثر از انقلاب فرانسه بودند، نخستین درسی که از این «انفجار مدرنیته» آموختند، رو کردن به «وضع موجود» بود. رادیکالیسم فلسفی آنان به گفتهٔ موسی هس استوار بود به «نقادی مداوم و رادیکال آنچه وجود دارد»، اما به راستی در برابر مهمترین دستاوردهای مدرنیته این سلاح نقادی را کنار میگذاشتند. برونو بائر میگفت: تاریخ تاکنون هیچ حقیقتی نیآفریده بود که با آتش نقادی شعلهور نشود، اما والاترین حقیقتها که اکنون ساخته ــ و به یاری نقادی ساخته است ــ یعنی انسان، آزادی و خودآگاهی دیگر به نقد درآمدنی نیستند». همین اندیشمند در بررسی کلیتر جامعهٔ مدرن به یکی از مهمترین آموزههای هگل بازمیگشت: از خودبیگانگی. و چون به «جدا شدن گوهر انسان از او در روزگار نو» میاندیشید، به «موقعیت دشوار امروز» ایراد میگرفت، اما سرانجام خوشبینانه «امروز» را «راهگشای مرحلهٔ تازهای از تاریخ انسانیت» میشناخت. درست است که امروز، روز از خودبیگانگی و فقدان آزادی است، اما از همین امروز است که مرحلهٔ دوم یعنی «باززایی و رستاخیز کامل انسان» آغاز میشود. بائر در نامهای به دوستش کارل مارکس نوشت: «فاجعهای عظیم، انفجاری، در پیش است که نتایج آن بارها گستردهتر از نتایج مسیحیت است».»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه