کتاب درباره ترجمه
معرفی کتاب درباره ترجمه
کتاب درباره ترجمه نوشتهٔ پل ریکور و ترجمهٔ مدیا کاشیگر است. نشر افق این کتاب در حوزهٔ زبانشناسی را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «مطالعات» نشر افق است.
درباره کتاب درباره ترجمه
ترجمهپژوهی، به فرانسوی traductologie و به انگلیسی translatology، رشتهای تازه است. این اصطلاح را، در ۱۹۷۲، برای نخستینبار و همزمان، «ژان– رنه لادمیرال»، در رسالهٔ دکترای خود، در فرانسه و «برایان هَریس»، در یک مقاله، در کانادا بهکار بردند. بنابر تعریف رایج امروز، ترجمهپژوهی، علمی است که فرایند شناختی را بررسی میکند که با هر بازنمایی شفاهی، کتبی یا حرکتیِ بیان اندیشهیی از یک زبان در یک زبان دیگر همراه است. از همینرو نیز ترجمهپژوهی رشتهای است که هم با زبانشناسی، نشانهشناسی، معناشناسی، فلسفه، علوم انسانی، علوم اجتماعی، نشانهپردازی و... کار دارد و هم با عمل مشخصی که کنش ترجمه است. بنابراین، ترجمهپژوهی، درس ترجمه نیست و ادعای تربیت مترجم ندارد، بلکه بررسیِ چندی و چونی کارِ مترجمان در انتقالِ پیامها، اندیشهها و مفهومها از زبانی به یک زبان دیگر است. ترجمهپژوهشی پیامدهای اجتماعی و فکری و فرهنگیِ این انتقال را بررسی میکند.
دغدغهٔ پل ریکور در کتاب درباره ترجمه (Sur la traduction) برقراری گفتوگو میان فلسفه و حقوق، فلسفه و تفسیر، فلسفه و تاریخ، فلسفه و... و بوطیقای زمان و روایت است. رویکرد عمومی پل ریکور، رویکردی در تقاطع سه سنت فلسفی بزرگ غرب، یعنی اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی ـ و بنابراین هرمنوتیک ـ و فلسفهٔ تحلیلی است.
خواندن کتاب درباره ترجمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای ترجمه و زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره پل ریکور
پل ریکور (Paul Ricœur) در ۲۷ فوریهٔ ۱۹۱۳ به دنیا آمد و در ۲۰ مهٔ ۲۰۰۵ درگذشت. او فیلسوف و ادیب برجستهٔ فرانسوی بود که با ترکیب شرحهای پدیدارشناختی با تفاسیر هرمنوتیک شناخته شده است. او یکی از مهمترین نظریهپردازان هرمنوتیک ادبی محسوب میشود. پس از درگذشت «امانوئل لویناس» و «ولادیمیر یانکلوویچ» از برجستهترین فیلسوفان فرانسه محسوب میشد. در دانشگاه سوربن درس خواند و دارای یک مدرک دکترا در رشتهٔ فلسفه و یک مدرک دکترا در ادبیات بود. ماهیت زبان و معنا، کنش، عنصر ذهنی، متن، گزارش، تأثیر حضور دیگری مسائل مرکزی در مباحث فلسفی، زبانشناسی، نظریهٔ ادبی و علوم انسانی بودهاند و پل ریکور در آنها صاحبنظر. نخستین کارش را با عنوان «گابریل مارسل و کارل یاسپرس» در سال ۱۹۴۸ منتشر کرد. همواره زیر نفوذ عقاید استادش «مارسل» دربارهٔ هستیشناسی انضمامی و مفاهیم هدف، آزادی و امید باقی ماند. در زندان بود که کتاب «ایدههای راهگشا برای گونهای از پدیدارشناسی ادموند هوسرل» را به زبان فرانسوی ترجمه کرد. انتشار کتاب «فلسفهٔ اراده» در حکم آغاز فلسفهٔ ریکور و از جمله مهمترین آثارش است. مجلد نخست آن را در سال ۱۹۴۹ با عنوان «ارادی و غیرارادی» منتشر کرد و مجلد بعدی با عنوان «هدفمندی و توان» شامل دو بخش «انسان خطاکار» و «سویهٔ شر» منتشر شد. «تاریخ و حقیقت» که مجموعهای از رسالههای او دربارهٔ مفهوم تاریخ در هرمنوتیک است در سال ۱۹۵۵ میلادی منتشر شد. «دربارهٔ تأویل»، «بحثی دربارهٔ فروید»، «اختلاف تأویلها»، «استعارهٔ زنده» و «از متن تا کنش» مهمترین آثار پل ریکور در زمینهٔ هرمنوتیک هستند. مجموعهٔ «زمان و حکایت» اثر دیگری از او و در باب در باب روایتگری، زمان و محاکات در ادبیات است.
بخشی از کتاب درباره ترجمه
«آؤهِبونگ Aufhebung (که فعل آن، آؤهِبِن aufheben است)، مفهومی کانونی در فلسفهی هگل است و بر پشت سر گذاشتهشدن تضاد دیالکتیکی با حذف عنصرهای منفی و حفظ عنصرهای مثبت دلالت دارد: «نخستین منظور از آؤهِبِن، hinwegräumen (الغا) و negieren (نفی) است و برای نمونه میگوییم فلان قانون یا بهمان مقررات آؤهِبِن [لغو] شد. اما آؤهِبِن در ضمن در معنای aufbewahren [حفظ] کردن هم است و برای نمونه میگوییم که فلان چیز خوب آؤهِبِن [حفظ] شده است. نمیتوان این ابهام در کاربرد زبان را که موجب میشود همان واژه هم دلالت منفی داشته باشد و هم دلالت مثبت، امری حادث دانست و بر زبان خرده گرفت که ابهامزاست. اما باید در همین نکته، روح احتجاجی زبانمان را بازشناسیم که از "یا این ـ یا آن" سادهی معمول فراتر میرود.» [دایرۀالمعارف مفهومهای فلسفی، هگل].
آرنت، آنا Anna Arendt (۱۹۰۶-۱۹۷۵) فیلسوف آلمانیتبار امریکایی که شهرتش را بیشتر مدیون فعالیت سیاسی و کارهایش در بارهی مدرنیته و توتالیتاریسم است. در سرنوشت بشر ـ که ریکور از آن یاد میکند ـ آرنت مدرنیته را حاصل جامعهی تودهیی و مصرفی و دورانی میداند که در آن، دولت دیوانسالار و کارِ بیامضای انسان بهتدریج جانشین فعالیت سیاسی و «اقدام انسانی» مربوط به آن شده است. برای آرنت، کار، فعالیتی است که باید ضامن بقای زندگی با تولید کالاهای مصرفی و تأمین نیازهای حیاتی باشد. پس کار دو وجه دارد: وجه ضرورت و وجه تولیدی که باید فوری مصرف شود و بنابراین پیدرپی تکرار شود بی آنکه هیچ کشیکی را بتوان بهعنوان جانشین برایش متصور شد. از همینرو، از آنجا که قصد از کار، برآوردن نیازهای زیستی است، کار، ناآزادانه است، همان چیزی است که انسان را بیش از هر چیز به هستی حیوانی نزدیک میکند و لذا ناانسانیترین فعالیت انسان است، فعالیتی که از انسان، یک حیوان زحمتکش animal laborans میسازد. آرنت، به همین دلیل، منتقدِ ارجحیت پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بر پیشرفت سیاسی است (یعنی کار کردن برای تولید کالاهای مصرفی و نه برای بنای ماندگاری) و قربانیشدن سپهر عمومی را در مسلخِ سپهر خصوصی و ارزشهای آن (تولید، مصرف،...) افشا میکند.
اِرایگنیز Ereignis، در کاربرد رایج، بهمعنای رویداد، پدیده یا حادثه است، اما در اندیشهی مارتین هایدگر، معنای رویداد ـ تملک را مییابد، رویداد ـ تملکی که از رهگذر آن راجع به هستی اندیشیده میشود.
استعلاء transcendance، در ریشه بهمعنای «تَرافَراسو». کدام فراسو؟ فراسوی هرآنچه محدودیت انسانی است که بنابراین، فرض بر وجود محدودیتی برای توانایی انسانی و لذا تفکیکی میان آنچه انسان «میتواند» و آنچه انسان «نمیتواند» قایل است. در متافیزیک، استعلایی بهمعنای آن چیزی است که در فراسوست، که از آنچه که هست، سبقت میگیرد و آن را پشت سر میگذارد، ضمن آنکه به نظام دیگری هم تعلق دارد. این اصطلاح عمدتاً ـ اما نه همیشه ـ در بحث رابطهی میان خدا و جهان به کار برده میشود. از دیدگاه موحدان، مفهوم خدایی که در ذات خودش «متعال» است، لزوماً بهمعنای خدایی نیست که در خارج و فراسوی این جهان قرار دارد. چرا که ـ در نزد ارسطو ـ مصطلحهایی مانند «در خارج» و در «فراسو» اصولاً مصطلحهایی اینجهانیاند و ذات خدا ـ خود را چه نشان دهد و چه ندهد ـ فراتر است از «در درون» و «در اینسو». اما در نزد مثلاً رواقیان و در تعدد خدایانِ اسپینوزا، مکان تجلی خدا در همین دنیا و در اجزای آن است. اما در پدیدارشناسی، «استعلایی»، صفتِ آن چیزی است که متعالتر از تجربهی آدمی است و بنابراین، برعکس آنچه فقط پدیدهیی است که شناخت انسان به آن رسیده، «عینی» است. از نظر کانت، «استعلایی» آن چیزی است که در فراسوی هرگونه امکانِ آگاهی است و برای مارکس، توانمندی انسان است در ساختن آیندهی خود با کارِ آگاهانهیی که امروز انجام میدهد.»
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه