این نزدیکی میان شاهد و شهید بر معنای شهادت دادن همواره بیتأثیر نبوده است. معنای حقوقی محضآن میتواند فراز و فرود بیابد. برای مثال در محاکمه، شاهد از مصونیت [قضایی] برخوردار است. تنها آنکه متهم میشود جانش به مخاطره میافتد. اما شاهد نیز چهبسا متهم شود و فرد درستکار ممکن است بمیرد. سپس سرنمونهای تاریخی بزرگ پدیدار میشوند: بردهٔ رنجکشیده، درستکارِ جفادیده، سقراط، عیسی... . عهد یا خطرِ پذیرفته شده توسط شاهدْ شهادت دادن را چیزی بیش از و غیر از یک روایت ساده از آنچه که مشاهده شده است میکند. شهادت دادنْ تعهد یک قلب پاک و تعهدی تا سرحد مرگ است. و شهادت دادن بدینسان به تقدیرِ تراژیکِ حقیقت تعلق دارد.
عرفان
این مقاله و مقالههای «تاریخ و هرمنوتیک» و «بهسوی هرمنوتیک ایدهٔ آشکارگی» را دیوید پلوار
عرفان
این مقاله و مقالههای «تاریخ و هرمنوتیک» و «بهسوی هرمنوتیک ایدهٔ آشکارگی» را دیوید پلوار
عرفان