دانلود و خرید کتاب کلکسیونر چشم سباستین فیتسک ترجمه زهره صبوحی زرافشان

معرفی کتاب کلکسیونر چشم

«کلکسیونر چشم» یک تریلر روانشناختی نوشته سباستین فیتسک(-۱۹۷۱)، نویسنده آلمانی داستان‌های پلیسی و جنایی است. این کتاب یک داستان جنایی-پلیسی متفاوت است که از فصل پایانی آغاز و به سمت فصل نخست کتاب پیش می‌رود. داستان با گفته‌ای از زبان شخصیت اصلی و راوی داستان (الکساندر زورباخ) اینگونه آغاز می‌شود: «بعضی داستان‌ها مانند یک معمای پیچیده هستند یا مثل یک زائده‌ی زنگ‌زده چنان در ذهن انسان رسوخ می‌کنند که ناخودآگاه مجبورید آن را دنبال کنید. من این‌گونه داستان‌ها را گوی‌های نیوتنی می‌نامم که با یک ضربه حرکت‌شان شروع می‌شود و این حرکت به‌صورت سلسله‌وار و پی‌درپی بی‌هیچ وقفه‌ای ادامه پیدا می‌کند و هر ضربه ضربه‌ی بعدی را به‌دنبال دارد؛ داستان‌هایی که هیچ‌وقت آغاز نمی‌شوند و پایانی هم ندارند، چون درباره‌ی قتل‌هایی هستند که هیچ‌وقت تمام نمی‌شوند. گاهی‌وقت‌ها داستان توسط آدم بی‌وجدانی برای شما تعریف می‌شود که از دیدن وحشت و ترس در چشم شنونده‌اش لذت می‌برد و سرگرم می‌شود. و کابوس‌هایی برای شما ایجاد می‌کند که آن را باور می‌کنید تا جایی که شب‌ها در تخت‌خوابتان دراز می‌کشید و به سقف اتاق‌تان زل می‌زنید و از ترس خوابتان نمی‌برد. گاه این اتفاقات چنان پشت سرهم و بی‌وقفه رخ می‌دهد که دوست دارید کتاب را ببندید و فرار کنید. توصیه‌ی من به شما این است که بیشتر از این ادامه ندهید و قید این کتاب را بزنید. نمی‌دانم چگونه شما را به این هدف برسانم. تنها چیزی که برای من مشخص است، این‌که این مجموعه‌ی وحشتناک نباید به دست کسی بیفتد، حتا به دست بزرگترین دشمن شما. باور کنید نظرم را درباره‌ی این تجربه به شما می‌گویم. نمی‌توانم چشمانم را ببندم و این کتاب را رها کنم، چون این داستانِ مردی است که اشک‌هاش مثل قطرات خون از چشمانش جاری می‌شود. داستان مردی که جسم آدم‌ها را چنان فشار می‌دهد که گوشت بدنشان له می‌شود، درحالی‌که دقایقی قبل نفس می‌کشیدند، عاشق بودند و زندگی می‌کردند. این داستان نه فیلم، نه افسانه و نه کتاب است، بلکه سرنوشت است. سرنوشت زندگی من. مردی که در اوج شکنجه‌هاش به این می‌اندیشد که این شروع تازه‌ای است برای قتل‌های دیگر. این مرد من هستم.»
فاطمه.م
۱۴۰۰/۰۵/۲۴

داستان جنایی پرکشش درباره قاتل سریالی که تا به حال سه خانواده را نابود کرده، مادر خانواده را می کشد و بچه حدودا ده ساله را می دزدد و جایی پنهان می کند و چهل و چهار ساعت به پدر

- بیشتر
shayestehbanoo
۱۴۰۱/۰۷/۰۸

یک جنایی متفاوت و جذاب بتظرم جنایی خونها اب دستتونه بگذارید زمین و بخونیدش بی برو برگرد عاشق پرداخت متفاوت این کتاب میشید … زورباخ افسر اخراجی پلیس در حالیکه در حال حاضر شغلش خبرنگاریه در گیر پرونده ی قاتل سریالی

- بیشتر
ParilovesBooks
۱۳۹۹/۰۱/۲۰

فیتسک آثار به مراتب جذاب تر و قوی تر از این کتابش داره، امیدوارم اون ها رو هم بگذارید

BONSAI
۱۴۰۱/۰۶/۲۰

ساده و روان بود خواننده رو با خودش همراه میکرد و ترجمه ی قابل قبولی داشت. نماد و هدف قاتل برای قتل های به خصوصش هم جالب و تاثیرگذار بود. پایان بندیش رو هم دوست داشتم👌 فضای داستانیش شبیه به«آدم برفی»یو نسبو بود و ایمیل

- بیشتر
اسماعیل
۱۴۰۲/۰۲/۱۵

ترجمه ضعیف است و به خوانش متن لطمه زده حتی گاهی نامفهوم شده است.

استودیوس
۱۴۰۱/۰۹/۲۲

کتاب جنایی و پرکششی است ک از روان پریشی قاتل و هوش و اطلاعات اون سخن میگه.پلیسی ک بخاطر ی اشتباه مجبور میشه اکنون خبرنگار باشه بازیچه دست قاتل میشه.و خانم نابینایی ک استعداد ماورائی در دیدن برخی مسائل داره

- بیشتر
Sarah beiki
۱۴۰۰/۰۴/۱۴

داستان بسیار جذاب و گیرا . اما بنظر قسمت هایی از کتاب ترجمه روانی نداشت

pedygonzales
۱۳۹۵/۰۷/۲۶

این کتاب عالیه. خیلی وقت پیش خوندمش و تجربه ی بی نظیری بود. اینجا هم با یک پنجم قیمت گذاشتنش

Kosar
۱۴۰۲/۰۲/۲۱

یکی از کتابهای مورد علاقمه! 💚🌱 من اولین بار توی کتابخونه شهرمون پیداش کردم و نمیدونم چرا الان موجود نیست چاپیش. با وجود همه نظراتی که اینجا دیدم به نظرم واقعا ارزش خوندم رو داره و یکی از جذاب ترین کتاب های

- بیشتر
حسين خوشيز
۱۴۰۱/۰۴/۱۴

راستش من این کتاب رو از نشر ورا خوندم و عالی بود، نمیدونم این کتاب چجوری ترجمه شده. فقط خواستم بگم خیلی خوبه اگه سبک جنایی دوست دارید.

هرچه بزرگتر می‌شویم، بیشتر قول‌هایی می‌دهیم که نمی‌توانیم به آن عمل کنیم.
ashkan kaya
در شکست رابطه‌ی میان دونفر همیشه آن که مقصر است باید بهای سنگین‌تری بپردازد
ashkan kaya
من نمی‌خواهم براساس نظریه‌ی داروین او را با دست خالی به مبارزه برای بقا بفرستم. طوری که هر روز تو حیاط مدرسه برای به دست آوردن چیزهایی که ندارد بخواهد با بقیه بجنگد.
Farhadmarch
فقط لحظات کمی در زندگی ما آدم‌ها وجود دارد که در آن از صمیم قلب احساس کامیابی می‌کنیم. تنها و فقط برای یک لحظه‌ی معین که در آن نه‌تنها گذشته و آینده‌ای نیست بلکه فقط حالا و لحظه‌ی اکنون وجود دارد.
Farhadmarch
فقط لحظات کمی در زندگی ما آدم‌ها وجود دارد که در آن از صمیم قلب احساس کامیابی می‌کنیم.
Farhadmarch
زمانی‌که با «نیکی» آشنا شدم، عاشق این خصلت‌هاش بودم و از این اخلاق و رفتارش لذت می‌بردم: وقتی از روی خطوط دستم آینده‌ام را پیشگیری می‌کرد یا وقتی می‌گفت تو در زندگی قبلی‌ات یک برده‌ی یونانی بودی. اما با گذشت زمان این خصلت‌ها تبدیل به عادت شدند و دیگر نه‌تنها خوشایند نبودند بلکه غیرقابل تحمل هم بودند. او جوری رفتار کرد که اول از نظر روحی و سپس جسمی من را از خودش جدا کرد.
فهیم
این واقعاً بد است که در جهان‌بینی عجیب‌وغریب نیکی ذره‌ی کوچکی از واقعیت وجود دارد.
AS4438

حجم

۳۳۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۲۳ صفحه

حجم

۳۳۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۲۳ صفحه

قیمت:
۴,۵۰۰
تومان