کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی
معرفی کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی
کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی؛ در قلمرو زندگی روزمره نوشتهٔ نوشین احمدی خراسانی است و مؤسسهٔ روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی
کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی جلد اول از مجموعه ۲۵ مصاحبه است که تاکنون از زنان پیشکسوت گرد آوری شده است.
کتاب حاضر در واقع حاصل کاری جمعی است از زنانی که زندگی و خاطراتشان را برای ثبت در آن، حکایت کردهاند. گردآوری خاطرات زنان فرهیخته به صورت تاریخ شفاهی زنان به شکلگیری و هویتیابی تاریخ مستقل فعالیتهای زنان سرزمینمان یاری میرساند.
از میان ۲۵ نفر از زنانی که طی سالهای گذشته با آنها مصاحبهٔ تاریخشفاهی شده، ۱۶ مصاحبه انتخاب و در این کتاب آورده شده است. از میان ۱۶ زن مصاحبهشونده که بین سالهای ۱۲۹۰ تا ۱۳۱۰ چشم به جهان گشودهاند، مشاهده میکنیم که بیش از نیمی از این زنان (۹ نفر) در عرض ده ساله بین ۱۲۹۲ تا ۱۳۰۰ به دنیا آمدهاند: خانم میرزاده نظیفیحریری در سال ۱۲۹۰ خورشیدی چشم به جهان میگشاید. خانم بتول منجیلیان (سلطانمحمدی) در سال ۱۲۹۱، خانم شهربانو ضرابی (شهربانو پرورش) بهتاریخ ۱۲۹۲، خانم لعل فیروزگر در تاریخ ۱۲۹۴، خانم عفت صفاکیش متولد ۱۲۹۴، خانم مریم سلطانی در سال ۱۲۹۵، خانم اشرفالملوک مصاحب (خواهر شمسالملوک مصاحب) به سال ۱۲۹۶، خانم عزیزه شیبانی (دختر فروغ آذرخشی) در تاریخ ۱۲۹۶، خانم خدیجه مقدم متولد ۱۲۹۷، خانم عذرا ارشدی متولد سال ۱۳۰۰، خانم قدسیه عماد (نوهٔ ماهرخ گوهرشناس) متولد ۱۳۰۲، خانم معصومه سهراب (مافی) در سال ۱۳۰۴، خانم فاطمه کیوان (قوالو) در سال ۱۳۰۶، خانم پوراندخت شجیعی متولد سال ۱۳۰۸، خانم اقدس نیرومندزاده در تاریخ ۱۳۱۰، و خانم اعظم سپهرخادم به سال ۱۳۱۰ متولد شده است. همگی آنان در زمان مصاحبه در تهران زندگی میکردند، اما محل تولد و زادگاهشان و شهری که در آن رشد یافتهاند متفاوت بوده است: دوازده تن از آنان در تهران، دو نفر در مشهد، یک نفر در گرگان و دیگری در اصفهان تحصیل کردهاند.
زنان مصاحبهشونده غالبا در سالهایی بهدنیا آمده و زندگی کردهاند که جامعهٔ ایران در حال گذار فرهنگی از ارزشهای موروثی امتگرایی به سوی ارزشها و معناهای مدرن دولت ـ ملت است و ایران به دومین مرحلهٔ گفتمان مدرنیته در طول دورهٔ ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ (۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) که دورهٔ ملتسازی بود وارد میشد. در واقع این زنان در دورهای به دنیا آمدهاند که جنبش مشروطه آرزوی آزادی و استقلال را در نیاز به ملیت متبلور ساخت. انتقال ایران از یک جامعهٔ وابسته عقبمانده به یک دولت ـ ملت مدرن مستقل، مشغلهٔ اصلی سیاسی و ذهنی مشروطهخواهان بود. این زنان در چنین اوضاع و احوالی در جامعهٔ در حال گذار ایران رشد کردند و اعضای خانوادههایشان بهنوعی با آزادیخواهانی که در زمان انقلاب مشروطه فعالیت میکردند مراوده یا خویشاوندی داشتهاند. آنان در خاطرات خود از زنان برجسته و صاحبنامی که جزو اولین بنیادگزاران مدرسهٔ دخترانه در ایران بهشمار میآیند و نیز از زنان فعال در دوران مشروطیت نیز بودهاند نام میبرند و این نشانهٔ آن است که اینان نسلی هستند که بر اثر فعالیت و بسترسازی فمینیستهای اولیه در ایران و ارزشهای انقلاب مشروطیت رشد کردهاند.
خواندن کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ زنان و کسانی که در زمینهٔ فعالیت زنان بهویژه در دوران معاصر پژوهش میکنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دفترچه خاطرات شانزده زن ایرانی
««... پدرم تحصیل کرده روسیه بود. در آن زمان مردم بیشتر برای تحصیل به روسیه میرفتند و بعد از آن به آلمان، فرانسه، و انگلیس سفر میکردند. پدر من هم تحصیلکرده روسیه بود.» این جملات، بخشی از خاطرات بتول منجیلیان (سلطان محمدی) در مورد پدرش است. برخی دیگر از پدران مصاحبهشوندگان مانند پدر خانم منجیلیان به روسیه سفر کرده بودند.
اکثر زنان مصاحبهشونده از زمرهٔ طبقات متوسط و مرفه جامعه محسوب میشوند. پدران این زنان غالبا تاجر بودهاند یا در موسسات دولتی کار میکردند یا هر دو موقعیت را توآمان دارا بودهاند: یکی تاجر برنج و در عین حال شاغل در اداره دارایی (مدیرکل اداره دارایی)، بوده است. آن دیگری وکیل مجلس، و برخی دیگر از پدران خانواده یا سرتیپ ارتش و یا رئیس اداره پست و تلگراف در گرگان و خراسان بوده اند. برخی دیگر از آنها طبابت میکردهاند و برخی دیگر از راه تجارت کالا با کشورهای همسایه و عمدهفروشی منسوجات، الوارهای چوب و... به کسب درآمد میپرداختند. در واقع اکثر این خانوادهها به لحاظ شغلی و موقعیت اجتماعیشان با دولت جدید ـ دولت رضا شاه ـ که بهتازگی سرکار آمده بود و حال و هوای تغییر جامعه و مدرنیزاسیون را در سر میپروراند رابطه و پیوندهایی داشتهاند. برای نمونه برخی از آنان درحالی که تاجر بودهاند همزمان، به عنوان وکیل مجلس شورای ملی، به کار قانونگذاری و حتا سیاستگزاری مشغول بودهاند. یا در نهادها و ادارات دولتی (غیر از مجلس) نیز کار میکردند. فقط سه مورد از خانوادهٔ مصاحبهشوندگان (از جمله خانواده مریم سلطانی، عفت صفاکیش، و فاطمه کیوان) از طبقه متوسط هستند، برای نمونه پدر مریم سلطانی، کارمند دفتری یک اداره دولتی بوده است هرچند که در آن دوره (در زمان رضا شاه) کارمند اداره بودن، یک پرستیژ اجتماعی محسوب میشده است. بنابراین میتوان همهٔ این گروه از زنان را از اقشار و طبقاتی مرفه و دارای منزلت اجتماعی قلمداد کرد.
اکثر زنان مصاحبهشونده (از جمله عزیزه شیبانی، شهربانو ضرابی، خدیجه مقدم، عذرا ارشدی، مریم سلطانی، و بتول منجیلیان) در بازگویی خاطرهها و ماجراهای زندگی خود از رفت و آمد و مراودهٔ پدرشان با کشورهای همسایه، به خصوص با همسایه شمالی ایران یعنی روسیه سخن گفتهاند.
در واقع اکثر پدران مصاحبهشوندگان جزو اقشار با درآمدهای بالا و دارای رفاه مادی محسوب میشوند. این موقعیت اقتصادی و به خصوص مراوده با کشورهای خارجی، و در نتیجه، آشنایی با تولیدات مادی (و لاجرم فرهنگی) ملل غیرایرانی، خواهی نخواهی بسترساز تحول آرام فرهنگی در میان خانوادههای این اقشار و طبقات، بوده است. به نظر میرسد که این مجموعه متنوع از روابط (در کنار ارتباط نزدیک با بوروکراسی نوین دولتی) پیش زمینهای برای آشنایی آنان با ارزشهای نو و متفاوت بوده است. و در حقیقت، به تغییر الگوهای رفتاری و فرهنگی خانواده زنان مصاحبه شونده، کمک فراوان نموده و مسبب ظرفیت سازی به جهت ارتباط روزافزون با مناسبات در حال نضج شهرنشینی هم بوده است.»
حجم
۳۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
حجم
۳۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
نظرات کاربران
تحقیق بسیار جالبی است درباره زندگی زنان پیشروی علمی فرهنگی...اطلاعات جالبی درباره زندگی زنان در دوران قاجار و پهلوی می دهد...اراده قوی و پشتکار و تلاش این زنان قابل تحسین است
کتاب ایدهی جالب و ارزشمندی داره و اگر ویرایش تازهای بشه میتونه جذابیت بیشتری داشته باشه. مثل هر کتاب مستند دیگه درباره زنان خوندنیه.