کتاب جین ایر (جلد اول)
معرفی کتاب جین ایر (جلد اول)
کتاب جین ایر (جلد اول) نوشتهٔ شارلوت برونته و ترجمهٔ نوشین ابراهیمی است و نشر افق آن را منتشر کرده است. جین ایر از معروفترین عاشقانههای کلاسیک ادبیات دنیاست.
درباره کتاب جین ایر
جین ایر داستان زندگی دختری به نام جین است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست میدهد و پس از ناملایماتی که از بستگان نزدیکش میبیند به پرورشگاه سپرده میشود و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ میشود. او سپس بهعنوان معلم به خانهای اشرافی میرود، ارباب خانه، آقای روچستر بهتدریج به او علاقهمند میشود، ولی جین میفهمد که او قبلاً ازدواج کرده و همسر او که حالا دیوانه است در طبقهٔ بالای همان خانه زندگی میکند. جین که دل شکسته میشود از خانه میگریزد و بعد از این ماجرا، اتفاقات دیگری برای جین میافتد.
جین ایرِ شارلوت برونته از همان ابتدا مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت. غیر از وقار، جذابیت، تشخص، ذکاوت و شور و احساسی که در این اثر وجود دارد، قهرمان زن داستان را در مقابل مرزبندیهای اجتماعی، نقش زنان، محدودهٔ آرزوهایشان و چهارچوب وظایف خانوادگی قرار داد.
وقتی کتاب چاپ شد، خیلی از خوانندگان قرن نوزدهم، جین ایر را به عنوان یک اتوبیوگرافی خواندند. بههرحال شباهتهای حیرتانگیز و چشمگیری بین شخصیت جین و نویسندهاش وجود داشت. خیلیها گفتند داستان بیش از حد صریح و صادقانه است، بهخصوص اینکه به خاطر ابراز احساسات و عواطف پرشور و آشکار، با وقار و تشخص خانمانه جور نیست.
جین ایر هنوز تازه و شگفتانگیز است. بعید است خوانندهٔ امروزی از کشش آشکار جین و راچستر یا از اقرار جین به تمایلاتش یکه بخورد. هنوز بعد از ۱۵۰ سال احساس مسئولیت جین در برابر آن تمایلات، خشمش از بیعدالتی و اکراهش از زیرپاگذاشتن صداقت و شرافت، پرمعنی و حتی الهامبخش است. غیر از قابلیت داستان برای حیرتزدهکردن، جدیت جین و پرمایگی دنیایش است که خواننده را جذب میکند.
شارلوت برونته در بحبوحهٔ تغییر و تحولات سریع و آشفتهٔ انقلاب صنعتی زندگی میکرد. انقلابی که با آشوب و ناآرامی همراه بود و برای مردم زحمتکش، فقر و برای دیگران آسایش و ثروت به بار آورد. بیشک برونته فقر را در زندگی روستاییاش شناخته و تزلزل و بیثباتی را به عنوان معلم مدرسه و معلمسرخانه تجربه کرده بود. آشوب و بیثباتی فقط بخشی از چیزی بود که توجه همه را به جین ایر جلب کرد. از دلایل اصلی پیشرفت جین ایر تغییر و تحول در امپراتوری بریتانیا و موقعیت اقلیتهای نژادی در فرهنگ و جامعهٔ آن دوره بود. با وجود تمام شکلهای نفیشدهٔ بردهداری در مستعمرات بریتانیا در ۱۸۳۳، مطمئناً شارلوت از اختلاف نظرهایی که در این مورد وجود داشت آگاه بود.
جین ایر ویژگیهای جنبش متفاوت را دارد؛ جنبشهایی که در ادبیات آن دورهٔ انگلستان بسیار مؤثر بودند. جین ایر بسیاری از ویژگیهای آثار گوتیک را دارد. تصورات جین از ارواح، اشباح و هیولاها به همراه صداهای مرموز و موجود اسرارآمیز ساکن عمارت ثورنفیلد همه از نشانههای سبک گوتیک هستند.
جین ایر همچنین با حرکت بهسمت رئالیسم همراه است. جنبش ادبیای که با عملگرایی اجتماعی توصیف میشود و کمتر نشانهای از نازکطبعی، استعاره و اصطلاحات ادیبانه دارد. بااینحال، جین ایر خصوصیات سبک رمانتیسم را هم دارد که در تضاد با رئالیسم است. سبکی که با تأکید بر احساسات (به طور مشخص عشق و رنج) و توجه به طبیعت، زیبایی و ابراز وجود شخصی شناخته میشود.
ویژگیهای گونههای ادبی دیگری نیز در این اثر دیده میشود. میتوانیم آن را به عنوان یک رمان تربیتی بخوانیم. داستان پیشرفت و تحصیل شخصیت اصلی داستان از نوجوانی تا بزرگسالی. در ابتدای داستان با دختر ناتوان و عصبیای مواجه میشویم که نمیتواند خودش و تمایلاتش را ابراز کند. اما در پایان شاهد شکفتن و پدیدارشدن زن و هنرمند نقاشی هستیم که اهداف و آرزوهایش، هم برای خودش و هم برای اطرافیانش واضح و روشن است. همچنین، آن را رمانی رمانتیک و عاشقانه میدانیم. درعینحال جین ایر اثری اسرارآمیز است. صداهای اسرارآمیز اتاق زیر شیروانی چیست؟ راچستر چه رازی در دل دارد؟ درنهایت، جین ایر داستان عشق و سعادت است، چیزی که خود شارلوت هرگز به آن دست نیافت.
خواندن کتاب جین ایر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به نوجوانان و جوانان شیفتهٔ داستانهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره شارلوت برونته
شارلوت برونته در خانوادهای فقیر، اما باسواد به دنیا آمد. همراه خواهرها و برادرش در شهری دورافتاده، در هاورث در یورکشایر انگلستان زندگی میکرد. پدرش دستیار کشیش بود. پنجساله بود که مادرش مرد و خالهای نالایق و بیاحساس مسئولیت مراقبت از او و خواهرهایش را برعهده گرفت. بچهها در تنهایی و سختی بزرگ شدند، اما باهوش و اهل فکر و مطالعه بودند. این خواهرها و برادرشان با ذکاوت و خلاقیت استثنایی، دنیای کسالتبارشان را به جنبوجوش درآوردند. آنها با نقاشی، نوشتن نمایشنامه و داستان، شعرهای طولانی و خیالپردازی به زندگیشان روح دمیدند. ساختن دنیای خیالی انگریا و گاندل از معروفترین خلاقیتهایشان بود. (بعضی از این داستانها بعدها با نام افسانههای انگریا چاپ شدند) خواهرها خانوادهٔ ادبی مشهوری از کار درآمدند. استعداد شارلوت برونته از خیلی جهات مثل خواهرانش آن (نویسندهٔ مستأجر عمارت ویلدفل) و امیلی (نویسندهٔ رمان تکاندهندهٔ بلندیهای بادگیر) بود.
برونته جین ایر را در خلوت و انزوای هاورث نوشت؛ زمانی که مجبور بود بیشتر وقتش را در خانه بگذراند. مینوشت چون فقط با نوشتن بود که میتوانست بر غمها و سختیهای زندگیاش غلبه کند. او از دیگر خواهرانش پرکارتر بود و بیشتر از آنها هم عمر کرد. او دو رمان مهم دیگر به نامهای ویلت و پروفسور نوشت. تنهایی و انزوا باعث شد کتابهایش ویژگی خاصی داشته باشند؛ آثار شارلوت برونته ادبی و سرشار از اشارههای فضلفروشانه به کتاب مقدس و نمادهای اسطورهشناسی است. بااینحال، تجربههای محدودی که بیرون از هاورث به دست آورد نیز به طرز ماندگاری در رمانهایش ثبت شدند. او هم مثل جین معلمسرخانه بود. ویلت و پروفسور نیز برگرفته از تجربههایش در بروکسل هستند؛ او دو سال در بروکسل تحصیل کرد و همانجا مشغول تدریس شد.
زندگی شارلوت پر از رنج و سختی بود. هیچکدام از خواهرهای بااستعداد شارلوت آنقدر زنده نماندند که آثار زیادی خلق کنند. قبل از آنکه شارلوت سیوسهساله شود خواهرها و برادرش یکی پس از دیگری در اثر بیماریهای سل و ذاتالریه مردند. از آن خانوادهٔ هشتنفره جز او و پدرش کسی باقی نمانده بود. محال است با خواندن ماجرای غمانگیز مرگ هلن برنز در آغوش جوان و ظریف جین در مدرسهٔ لووود، به یاد مرگ غمانگیز و غریبانهٔ خواهران برونته در خانهٔ تنگ و تاریکشان در خلنگزار نیفتیم. شارلوت بیش از سیوهشت سال زندگی نکرد. پیش از آنکه برای ازدواج به دستیار پدرش جواب مثبت بدهد تمام خواستگارهایش را رد کرده بود. شاید آرتر بل نیکلز تنها کسی بود که توانست او را از تنها زندگیکردن با پدرش در هاورث نجات دهد.
رمانهای برونتهها برگرفته از سختیها و محدودیتهای زندگی خودشان است. نثر زیبا و توصیفهای جاندارشان باعث میشود بتوانیم خانهشان را در خلنگزار دورافتاده، اما زیبا تصور کنیم.
شارلوت برونته یک سال بعد از ازدواج، در ۳۱ مارس ۱۸۵۷، از دنیا رفت. علت مرگش احتمالاً مشکلات مربوط به ماههای اول بارداریاش بود.
بخشی از کتاب جین ایر (جلد اول)
«آن روز نمیشد پیادهروی کرد. هرچند صبح، یک ساعت در بوتهزار عریان پرسه زده بودیم، اما از وقت ناهار (خانم رید وقتی تنها بود زود ناهار میخورد) باد سرد زمستانی ابرهای تیره را با خود آورد و چنان بارانی شروع شد که دیگر نمیشد از خانه بیرون رفت.
من از این موضوع خوشحال بودم، چون از پیادهروی طولانی در بعدازظهرهای سرد خوشم نمیآمد. دوست نداشتم دم غروب با انگشتان کرخت به خانه برگردم. سرکوفتهای بسی، پرستار بچهها، آزارم میداد. من از الیزا، جان و جورجیانا رید ضعیفتر بودم و برای همین احساس حقارت میکردم.
حالا الیزا، جان و جورجیانا در اتاق مهمانخانه، دور مادرشان جمع شده بودند؛ خانم رید روی کاناپهای کنار بخاری لم داده بود و از اینکه عزیزانش کنارش بودند خوشحال بهنظر میرسید (فعلاً از جیغ و داد و دعوا خبری نبود). من اجازه نداشتم پیش آنها باشم. میگفت متأسفانه مجبور است مرا از خودشان دور نگه دارد، اما تا وقتی از بسی نشنود و به چشم خودش نبیند که نهایت سعیام را میکنم بچهٔ خوبتر و خونگرمتری باشم حق ندارم پیش آنها بروم. باید رفتارم را بهتر میکردم و جذابتر و دلنشینتر میشدم ـ حتماً منظورش پرروتر و بیقیدتر بود ـ وگرنه ناچار بود مرا از نعمتهایی که کوچولوهای شاد و راضی دارند محروم کند.
پرسیدم: «مگر بسی دربارهٔ من چیزی گفته؟»
- جین، من بچههای ایرادگیر و کنجکاو را دوست ندارم، تازه، خیلی بد است که بچه بزرگترهایش را سؤالپیچ کند. برو یک گوشه بنشین و تا وقتی یاد نگرفتهای درست حرف بزنی، ساکت باش.
یک اتاق کوچک صبحانه کنار مهمانخانه بود؛ بیسروصدا به آنجا رفتم. اتاق کتابخانهای هم داشت. یکی از کتابهایی را که میدانستم پر از تصویر است برداشتم و از سکوی کنار پنجره بالا رفتم. بعد مثل ترکها چهارزانو نشستم، پردهٔ ضخیم قرمز را کاملاً کشیدم و خودم را در فضای کوچک کنار پنجره پنهان کردم.
چینهای پردهٔ قرمز جلوی دیدم را میگرفت و نمیتوانستم طرف راست را ببینم، طرف چپم شیشهٔ شفاف پنجره بود. شیشه مرا از سرمای آن روز نوامبر حفظ میکرد، اما مانع تماشای بیرون نبود. مشغول ورقزدن کتاب شدم، گاهی نیز سرم را بلند میکردم و منظرهٔ بعدازظهر زمستانی را تماشا میکردم. در دوردست هوا مهآلود و ابری بود و نزدیکتر چمنزار خیس و بوتههای بیبرگ دیده میشدند. باران یکریز میبارید و زمین را میشست. معلوم بود طوفانی طولانی و کسلکننده در پیش است.
مشغول تماشای کتابم، تاریخ پرندگان بریتانیای بیوئیک شدم. معمولاً زیاد به نوشتهها توجه نداشتم، اما نخستین صفحههای کتاب چنان جالب بود که هرچند سنوسالی نداشتم، نمیتوانستم از آنها بگذرم.»
حجم
۲۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۲۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
نظرات کاربران
جین ایر علاوه بر اینکه یکی از پرطرفدارترین رمانهای عاشقانه جهان است؛ وقوع داستان در دوره زمانی انقلاب صنعتی حال و هوای آن روزهای انگستان را به مخاطب منتقل میکند. یکی از مهمترین کارکردهای داستان و رمان همین بستر انتقال سبک
با شخصیت اصلی خیلی ارتباط گرفتم و کاملا درکش میکردم میشه گفت یکی از جذاب ترین کتاب هاییه که هر کتابخونی باید خونده باشتش تا بتونه تو دنیای داستانش غوطهور بشه و از این زندگی فانی فاصله بگیره 🥹🕊️
درود. جین ایر دختری که تو رو با خودش به توی داستان میکشه و شما رو داخل داستانش غرق و زندانی میکنه به طوری که شما تا چند وقت بعد از کتاب بهت زدهاید. هراتفاقی که برای این دختر میافتاد شوکه کننده
تا اینجا میتونم بگم رمان قشنگی بود ، نمیشه گفت خیلی قشنگه نشر افق یه جور کتاب رو چاپ کرده که دقیقا زمانی که داستان میخواد شکل بگیره و باهاش ارتباط میگیری جلد یکم تموم میشه راجب محتوا که واقعا بعضی
عاشقشم😍 بنظرم نه تنها بهترین رمان عاشقانه کلاسیک هست بلکه بهترین رمان عاشقانه تمام دوران هاست. چقدر شخصیت جین ایر رو دوست داشتم:))
بسی زیبا و خاص و متفاوت😍
عالی بود
نسخه چاپیشو خوندم.کتاب قشنگیه ولی یکسری جاهاش میتونست بهتر نوشته بشه