کتاب بار مسئولیت
معرفی کتاب بار مسئولیت
کتاب بار مسئولیت نوشتهٔ تونی جات و ترجمهٔ فرزام امین صالحی است و انتشارات نگاه آن را منتشر کرده است. این کتابْ در باب بلوم، کامو، آرون و قرن بیستم فرانسه است.
درباره کتاب بار مسئولیت
کتاب بار مسئولیت دربارهٔ ۳ فرانسوی است که خلاف جهت جریانهای ۳ دورهٔ مسئولیتگریزی در دنیا زیستند و نوشتند (دورانی که اغلب روشنفکران در برابر رویدادهای مهم اطرافشان سکوت کردند و این موضوع کامل در این کتاب شرح داده میشود). بلوم، کامو و آرون با هم خیلی فرق میکردند و از اینکه خود را اعضای یک گروه بپندارند غرق حیرت میشدند، اما آنها از ویژگی مشترک نسبتاً شاخصی برخوردارند. هر سهٔ آنها نقش مهمی در فرانسهٔ دوران حیات خویش ایفا کردند اما نسبت به همدورههای خویش زندگی انزواطلبانهٔ ناخوشایندی را میگذراندند. هر سهٔ آنها در بیشتر دوران بلوغ فکری خویش مورد نفرت، سوءظن، تحقیر یا کینهٔ بسیاری از همتایان و همدورههای خویش بودند؛ لئون بلوم و رمون آرون به دلایل کاملاً متفاوت تنها در پایان عمر طولانی خویش توانستند در مأوای احترام، تحسین و در بعضی محافل تملّق تقریباً همگانی آرام بگیرند و کامو که ۳۰ سال پس از مرگش از او اعادهٔ حیثیت میشود.
هر ۳ «خودی»های فرهنگی بودند؛ اما افکار و گفتار آنها اغلب با زمان و مکان آنها تضاد داشت و از بعضی جنبههای اساسی «غیرخودی» هم بودند. بلوم و آرون یهودی بودند. اگرچه هیچ کدام دلیلی نمیدیدند که آن را انکار کنند، اما به آن اهمیت هم نمیدادند. کامو اهل الجزایر بود که او را از بسیاری جهات در دنیای روشنفکران چپگرای پاریس که او بعد از ورود به فرانسه در اوایل جنگ خود را در آن یافت، به یک غیر خودی بدل کرد.
هر سهٔ این مردان برای خویش جایی در کانون حیات اجتماعی فرانسهٔ معاصر دستوپا کردند. بلوم در ۲۶سالگی تنها یک شخصیت ادبی پایان قرن نوزدهم پاریس و یک روشنفکر نسبتاً مشهور دریفوسی نبود؛ بلکه رهبر حزب سوسیالیت فرانسه در طول دوران بین دو جنگ، دوبار نخستوزیر یک دولت جبههٔ خلق در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸، مهمترین دشمن سیاسی دولتهای ویشی، محکوم به زندان، محاکمه و تبعید، یک نخستوزیر پس از جنگ و محترمترین دولتمرد ریشسفید فرانسه تا زمان وفاتش در سال ۱۹۵۰ نیز بود.
رمون آرون در دههٔ ۱۹۲۰ در دانشسرای عالی گوی سبقت را از همدورههای روشنفکرش (از جمله سارتر) ربود و خوش آتیهترین فیلسوف فرانسوی نسل خویش بود تا اینکه سالهای جنگ که همراه با فرانسهٔ آزاد در لندن سپری کرد، جلوی پیشرفت علمی او را گرفت. او بعد از جنگ دوباره کار تحقیقاتیاش را از سر گرفت که به اخذ کرسی استادی در «کالج دوفرانس» و نوشتن دهها کتاب و رساله و هزاران مقالهٔ روزانه و هفتگی برای فیگارو و اکسپرس انجامید.
آلبر کامو، با وجود خاستگاه پست مستعمراتی و تحصیلات دهاتی قدیمیاش، از گمنامی به اوج شهرت سیاسی نسبتاً بیمانندی در پاریس پس از جنگ به لطف دو داستان بلندش (بیگانه و طاعون)، یک رساله (افسانهٔ سیزیف) و سرمقالههایش در روزنامهٔ جدید پس از جنگ «پیکار» دست یافت. با وجود بههمزدن با سارتریها و انزوای روزافزونش از محافل عمدهٔ روشنفکری چپ بر سر کمونیسم و الجزایر، جایگاه کامو در خارج هرچه بیشتر ارتقا یافت و در سال ۱۹۵۷ جایزهٔ ادبی نوبل نصیب او شد. مرگ او در یک تصادف اتومبیل در دو سال بعد به حیات نسبتاً کوتاه او ابعاد شمایلگونهای بخشید.
این کتاب ماهیت متضاد و سردرگم روابطی را روشن میکند که بلوم، آرون و کامو با فرانسهٔ زمانهٔ خویش حفظ کردند. این تا حدی به خاطر آن است که آنچه این ۳ نفر را جذاب میکند صفت مشترک شهامت روحی (و از قضا جسمی) آنها، تمایل به موضعگیری نه در برابر مخالفان سیاسی یا فکری بلکه علیه طرف «خودی» بود. آنها بهای این موضعگیری را با انزوا، کاهش نفوذ و افول اشتهار ملی پرداختند.
خواندن کتاب بار مسئولیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات تاریخ معاصر، بهویژه تاریخ معاصر فرانسه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بار مسئولیت
«هانا آرنت در نامهای به شوهرش به تاریخ ماه مه ۱۹۵۲ در شرح دیدارش از پاریس، نوشت: «دیروز کامو را دیدم: او بیگمان حالا بهترین انسان فرانسه است. او یک سروگردن از روشنفکران دیگر بالاتر است.» البته با توجه به سلایق مشترک آنها، آرنت برای این اعتقاد دلایل خاص خود را داشت؛ اما از نظر او مثل بسیاری از ناظرین دیگر فرانسوی و بیگانه، آلبرکامو یک روشنفکر فرانسوی بود. در سالهای اول پس ازجنگ او بر بخش عظیمی از افکار عمومی پاریس نفوذ گستردهای داشت و در پاسخ به سرمقالههای روزنامهایاش هرهفته هزاران نامه دریافت میکرد. منش او، دلمشغولیهایش، مخاطبین پرتعداد و حضور گستردهاش در حیات اجتماعی پاریس انگار تجسم هر آن چیزی بود که دربارهٔ فصل مشترک ادبیات، اندیشه و فعالیت سیاسی، مختص فرانسه به نظر میرسید.
اما ارزیابی آرنت با دیدگاه رایج در فرانسه به شدت منافات داشت. در همان سالی که او مینوشت، ستارهٔ اقبال کامو رو به افول میرفت. تا زمان مرگش، در یک تصادف اتومبیل در ۴ ژانویهٔ ۱۹۶۰، شهرت او دیگر به شدت کاهش یافته بود، هرچند جایزهٔ نوبل ادبیات، فقط همان سه سال پیش به او اعطا شده بود. هنگام دریافت جایزه، منتقدین برای دفن برندهٔ آن گوی سبقت را از یکدیگر میربودند: ازبین دست راستیها ژاک لورن اعلام کرد که با دادن جایزه به کامو «کمیتهٔ نوبل به یک هنرمند تمام شده پاداش داده است» در حالی که در روزنامهٔ چپگرای «فرانس آبزرواتور» اعلام شد که فرهنگستان سوئد شاید خیال میکرده است که دارد نویسندهای نوجوان را برمیگزیند (کامو هنگام مرگ چهل و شش ساله بود)، اما در واقع یک «اسکلروز زود هنگام» را تایید کرده است. خیلیها معتقد بودند که از بهترین سالهای کامو خیلی گذشته بود؛ از وقتی که او چیزی واقعاً تاثیرگذارمنتشر کرده بود سالهای زیادی میگذشت.
به خاطر نزولش از نگاه منتقدین، خود کامو هم دستکم تا حدی مقصر بود. او در پاسخ به تب روز، درگیر گمانهزنیهای فلسفی از نوعی شده بود که برای آن ساخته نشده و در آن فقط از بضاعت مختصری برخوردار بود. «افسانهٔ سیزیف» (۱۹۴۲) با وجود همهٔ کلمات قصار مشعشع آن سست است. در «انسان شورشگر» (۱۹۵۱)، همانطور که خواهیم دید، کامو نظریات مهمی دربارهٔ خطرات توهمات انقلابی شاعرانه ابراز کرد؛ ولی رمون آرون عین همین نکته را با تأثیری بسیار کوبندهتر در «افیون روشنفکران» مطرح کرد، درحالی که خامی فلسفی کامو او را در مضان جواب دندانشکن بیرحمانه و کوبندهٔ سارتر قرارداد که به اعتبار کامو در بین روشنفکران چپ لطمهٔ شدیدی وارد کرد و برای همیشه اعتماد عمومی به او را سست نمود.
اگر شهرت ادبی او، به عنوان خالق «بیگانه» (۱۹۴۲) و «طاعون» (۱۹۴۷) با شرکت کامو در مباحث فلسفی به ناحق لکهدار شد، نقش او به عنوان روشنفکر برجستهٔ مشهور فرانسه و صدای وجدان دورانش بود که بیش ازهر چیز در دههٔ آخر عمر کامو بر دوش او سنگینی میکرد. مقالات او در روزنامهٔ پس از جنگ «پیکار» به او ـ به قول رمون آرون ـ حیثیتی استثنایی بخشیده بود؛ این کامو بود که استنتاجهایش پیرنگ اخلاقی نسل نهضت مقاومت را تشکیل داد وقتی این نسل با معضلات و سرخوردگیهای جمهوری چهارم روبرو شد و رهبران متعددش «عادت کردند که اندیشهٔ روزمرهٔ خویش را ازاو وام بگیرند.» با فرارسیدن سالهای آخر دههٔ ۱۹۵۰ باری که بردوش کامو بود تحملناپذیر شده بود و احساس اختلاف نظر با همزاد اجتماعیاش باعث دردسر همیشگی درنوشتهها و گفتارهای کامو شده بود.»
حجم
۲۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه
حجم
۲۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه