کتاب استانیسلاوسکی
معرفی کتاب استانیسلاوسکی
کتاب استانیسلاوسکی نوشتهٔ ژان بندتی و ترجمهٔ علی اکبر علیزاد است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است. این اثر، یک مقدمه، دربارهٔ «سیستم» بازیگریِ کنستانتین استانیسلاوسکی، هنرمند تئاتر روس و بنیانگذار تئاتر هنری مسکو است؛ سیستمی که بیش از ۱۰۰سال از پایهگذاری آن میگذرد. کتاب حاضر، که یکی از کتابهای «مجموعه تئاتر؛ نظریه و اجرا» در نشر بیدگل است. این کتاب با هدف معرفی و تحلیل سیستم بازیگریِ استانیسلاوسکی در بطن تحولات نظریهٔ تئاتری نوشته شده است.
درباره کتاب استانیسلاوسکی
کتاب استانیسلاوسکی دربارهٔ «سیستم» بازیگریِ کنستانتین استانیسلاوسکی است؛ سیستمی که همچنان تنها متد جامع و کاملِ موجود برای آموزش بازیگری است.
این کتاب خواندنی و کوچکِ پژوهشی، با زبانی روشن، زندگی و حرفۀ استانیسلاوسکی را روایت میکند. کتاب، به موضوعاتی همچون شکلگیری «سیستم» استانیسلاوسکی از درون سنت رئالیسم روسی، رشد تدریجی آن در دورههای مختلف و سیر تبدیل آن به متد «کنش جسمانی» در سالهای پایانی زندگی این هنرمند روس میپردازد؛ کتاب استانیسلاوسکی، همچنین، شرح مختصری دربارۀ نوشتهها، آثار چاپی و ترجمههای موجود از آثار این هنرمند دربارۀ بازیگری را ارائه میکند.
ژاک بندتی، نویسندهٔ کتاب حاضر، یکی از شناختهشدهترین شارحین استانیسلاوسکی است.
این نویسنده، پس از گذشت چند دهه از ترجمۀ آثار استانیسلاوسکی بهوسیلهٔ الیزابت هاپگود، با دسترسی به منابع و آرشیوهای جدید روسی، چندین کتاب نوشت و بعضی از مهمترین کتابهای استانیسلاوسکی را دوباره ترجمه [به انگلیسی] و منتشر کرد. این ترجمهها، افزون بر تبیین دوبارۀ کار استانیسلاوسکی، پرتویی جدید بر اصطلاحات دشوار و سختفهم او انداختند.
به گفتهٔ یک منتقد، کار ژان بندتی، جواهری کوچک است که هر دانشجو، بازیگر و استاد تئاتر برای فهم «سیستم» به آن احتیاج دارد.
به باور علی اکبر علیزاد، مترجم کتاب حاضر، کتاب استانیسلاوسکی میتواند نمونهای راهگشا از نگرش انتقادی به ترجمه و سنت اصطلاحات ترجمهشده در ایران باشد؛ سنتی که پس از نزدیک به ۵۰سال، هنوز در راههای کهنه قدم برمیدارد و با محافظهکاری و تنبلی تمامعیار، فرصتی برای تجدیدنظر در اشتباهات و نگریستن به جلو فراهم نمیکند. علی اکبر علیزاد، بخشی از عقبماندگی و سادهبینی هنر بازیگری در سالهای اخیر را در ارتباط مستقیمی با همین محافظهکاری و تنبلی میداند.
کتاب استانیسلاوسکی با یک «گاهشمار مختصر» از زندگی این هنرمند روس آغاز میشود و پس از ارائهٔ ۵ فصلِ خود، دو ضمیمه نیز به خواننده ارائه میکند.
خواندن کتاب استانیسلاوسکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دانشجویان تئاتر و نیز دوستداران این هنر پیشنهاد میکنیم.
درباره ژان بندتی
ژان بندتی در سال ۱۹۳۰ میلادی به دنیا آمد. وی بازیگر و مدرس در کالج «سخنرانی و نمایش رز بروفورد» بود و در سال ۱۹۷۰ بهعنوان مدیر کالج منصوب شد.
بندتی از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۷ ریاست کمیتۀ آموزش تئاتر موسسۀ بینالمللی تئاتر یونسکو را بر عهده داشت.
درباره علی اکبر علیزاد
علی اکبر علیزاد در سال ۱۳۵۲ به دنیا آمد. وی کارگردان، نویسنده، مترجم و عضو هیئتعلمی دانشکدهٔ سینما و تئاتر در دانشگاه هنر تهران و سردبیر مجموعه نمایشنامههای بیدگل و مجموعهٔ «تئاتر، نظریه و اجرا» در انتشارات بیدگل است.
از میان کتابهای تألیفی و ترجمهشدهٔ علیزاد به فارسی میتوان به فهرست زیر اشاره کرد:
نمایشنامهٔ «در انتظار گودو» نوشتهٔ ساموئل بکت، کتاب «یادداشت هایی در باب سینماتوگرافی» نوشتهٔ روبر برسون، «رویکردهایی به نظریه اجرا»، «راهنمای عملی نمایشنامهنویسی»، نمایشنامهٔ «اولئانا» نوشتهٔ دیوید ممت و «سوءقصدهایی به زندگی آن زن».
کتاب راهنمای عملی نمایشنامهنویسی نوشتهٔ نوئل کریگ با ترجمهٔ علی اکبر علیزاد بارها بهوسیلهٔ دانشجویان تئاتر، اساتید این رشته و دوستداران این هنر خوانده و تمرینات آن مرور و انجام شده است.
علیزاد مقالات تألیفی و ترجمه نیز در کارنامهٔ هنری خود دارد. مقالاتی همچون:
مقالهٔ «درآمدی به نمایشنامهشناسی و منطق تفنن»: روزنامه شرق در فروردین ۱۳۸۵ و یا مقالهٔ «آرتو و همزادش» در کتاب ماه هنر.
علی اکبر علیزاد، سالها، در حرفه و هنر تئاتر فعالیت داشته است:
او کارگردانی نمایش «در انتظار گودو» نوشتهٔ نمایشنامهنویس مشهور ایرلندی، ساموئل بکت را انجام داده و آن را در سال ۱۳۸۳ در تالار مولوی روی صحنه برده است.
نگارش نمایشنامهٔ «شهرهای نامرئی» که در سال ۱۳۸۴ در مجموعهٔ تئاتر شهر اجرا شد و نیز کارگردانی نمایش «اولئانا» نوشتهٔ نمایشنامهنویس مشهور امریکایی، دیوید ممت و اجرای آن در سال ۱۳۸۵ در تئاترشهر از جمله فعالیتهای اجرایی و نمایشی او هستند.
بخشهایی از کتاب استانیسلاوسکی
«استانیسلاوسکی بیشتر از سی سال برای «دستورزبان» یا کتابچهٔ راهنمای بازیگریاش یادداشت و پیشنویس تهیه کرد. طرح کتابها ریخته شده بود، ولی بهاستثنای زندگی من در هنر، هیچکدام نوشته نشدند. دلایل زیادی برای این قضیه وجود داشت. استانیسلاوسکی همیشه به جلو پیش میرفت، و طوری در روشهایش بازنگری و تجدیدنظر میکرد که هیچ دستورالعمل واحدی در طولانیمدت رضایتبخش به نظر نمیرسید. او با این تصور سر سازگاری نداشت که میتوان سیستمش را یکبار برای همیشه رمزگذاری کرد یا اینکه در قالب مجموعهای از کارورزیهای مکانیکی تنزلش داد و بعد بدون فکر و احساس تکرارش کرد. طی دوران استودیوی اول، بسیاری از بازیگران اصطلاحات او را به کار میبردند، ولی در اصل به همان سبک و سیاق قبلی عمل میکردند، بنابراین میدانست صرفِ اظهارات لفظی چهکار میتواند بکند. دیگر [خلق] واژگان کفایت میکرد. دوست نداشت «قوانینی» که کشف کرده بود با تکنیکها و تمرینهایی که برای فهم و تسلط بر آنها استفاده میشد، یکسان گرفته شوند. قوانین ثابت بودند، ولی تکنیکها بسیار زیاد و متغیر. بنابراین بعد از سالها استفاده از روشهای تمرین صدا برمبنای کار ولکونسکی، آنها را کنار گذاشت، چون فکر میکرد بیش از حد خشک و مستعد تکرار مکانیکی بدون فکر یا توجیه درونیاند. حتی به واژهٔ سیستم که از سال ۱۹۰۹ به کار میبرد بیاعتماد شد. برای اشاره به ماهیت موقت اصطلاح، اول «سیستم» را در گیومه قرار داد و بعد تبدیلش کرد به system با حرف s کوچک. او مجبور بود برای انتقال روشهای جدید خودش که در دسترس قرار میگرفت راهی پیدا کند. استانیسلاوسکی درست بعد از انقلاب، مجموعهای از سخنرانیهای موفق دربارهٔ «سیستم» ارائه کرد، ولی بعد متوجه شد بیان رسمی برای ارتباط با بازیگرانی که علاقهای به مفاهیم ندارند بهترین وسیله نیست. بازیگری انجامدادن است و باید راهی برای توصیف این انجامدادن پیدا کرد. بعد از تردیدها و تجارب زیاد، تصمیم گرفت کتابهایش را بهصورت نیمهداستانی بنویسد.»
حجم
۲۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
ایکاش توی بینهایت قرار داده می شد