کتاب موج آفرینی
معرفی کتاب موج آفرینی
کتاب موج آفرینی نوشته ماریو بارگاس یوسا است و با ترجمه مهدی غبرایی در نشر خزه منتشر شده است. این کتاب مجموعهای نوشتههای یوسا است.
درباره کتاب موج آفرینی
ماریو بارگاس یوسا بیش از سی و پنج سال «موجآفرین» بوده است. در این دوران با ده-دوازده رُمان بزرگ و چندین نمایشنامه خود را همچون یکی از برجستهترین نویسندگان جهان که پیوسته در مرکز توجه است تثبیت کرده است. علاوه بر اینها ده جلد کتاب به زبان اسپانیولی و صدها مقالهٔ پراکنده در نشریات، نقد ادبی، وقایعنگاری، نقد هنر و فیلم و تفسیر سیاسی نیز منتشر کرده است. علاوه بر اینها ده جلد کتاب به زبان اسپانیولی و صدها مقالهٔ پراکنده در نشریات، نقد ادبی، وقایعنگاری، نقد هنر و فیلم و تفسیر سیاسی نیز گنجینه ارزشمندی برای خوانندگان فارسی زبان گردآوری کند. کتاب شکل گشتوگذاری روشنفکری، سفری به مکانهای جغرافیایی گوناگون، و چشماندازهای سیاسی و فرهنگی متغیر را به خود میگیرد. پس از شروع کتاب که چون مقدمهای است بر دو دههٔ نخست عمرش در پرو خاطرات زندگینامهای که در ماهی در آب نیز کندوکاو و در رُمانهای بزرگ متعددش بازسازی و دوبارهکاری میشود) این مجموعه با خاطرهٔ روزگار دانشجویی بارگاس یوسا در مادرید ادامه مییابد.خاطرات زندگینامهای که در ماهی در آب نیز کندوکاو و در رُمانهای بزرگ متعددش بازسازی و دوبارهکاری میشود) این مجموعه با خاطرهٔ روزگار دانشجویی بارگاس یوسا در مادرید ادامه مییابد.
مقالاتش دربارهٔ سارتر و کامو - نخستین جلد مجموعهٔ ادبی و نقد سیاسی به طرزی پرمعنا بین سارتر و کامو (۱۹۸۱) نام گرفت - بهویژه آن چیزی را آشکار میکند که او «سیاحت یک امریکای لاتینی» خوانده است «و دورهٔ کارآموزی روشنفکری خود را در خیرگی تحت تأثیر هوش و نوسانهای دیالکتیکی سارتر گذراند و سر از آنجا درآورد که به اصلاحطلبی آزاداندیشانهٔ کامو ایمان آورد.» در این کتاب گردآورده شده است.
بارگاس یوسا در حال حاضر مقیم اروپاست، اما مدام از ایالات متحد دیدار میکند. ادبیات امریکای شمالی، همچنان که از مقالاتش دربارهٔ فاکنر، دوس پاسوس، و همینگوی پیداست، نقش مهمی در تکامل ادبی او ایفا میکند و این موضوع بخش دیگری از این کتاب است. این کتاب با ساخت تصویر منتقد نقاشی، مفسر فوتبال، شیفتهٔ فیلم، مقالهنویس سیاسی، ناقد ادبی، وقایعنگار، زندگینامهنویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه: موجآفرینی این سطوح گوناگون کار و شخصیت ماریو بارگاس یوسا را باز مینماید.
خواندن کتاب موج آفرینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به آثار یوسا پیشنهاد میکنیم.
درباره ماریو بارگاس یوسا
خورخه ماریو پدرو وارگاس یوسا نویسنده، سیاستمدار و روزنامهنگار پرویی است که در ایران با نام ماریو بارگاس یوسا شناخته میشود. او در ۲۸ مارس ۱۹۳۶ در شهر آریکوپیا کشور پرو در یک خانواده متوسط متولد شد. یوسا از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکا لاتین است که برای آثارش جوایز بسیاری را از آن خود کرده است: جایزه همینگوی، جایزه سروانتس در سال ۱۹۹۴ و نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰.
آثار یوسا، تصویری از دوران معاصر کشور پرو و تعامل مردم پرو با رویدادهای این کشور و جهان را به نمایش میگذارد. بارگاس یوسا، مانند بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین، زندگی سیاسی پرشوری داشته است. او در آغاز گرایشهای چپ داشت، اما به تدریج به سوی لیبرالیسم گرایش پیدا کرده و از منتقدان جریان انقلابی آمریکای لاتین به رهبری فیدل کاسترو شد. بخشی از این انتقادهای او متوجه گابریل گارسیا مارکز، دوست سابقش بوده است. یوسا، مارکز را به سبب پشتیبانی از فیدل کاسترو، به چشمپوشی از حقیقت متهم کرده بود.
ماریو بارگاس یوسا اکنون در دهه ۸۰ زندگی خود به سر میبرد اما هنوز کنشگری فعال و پویا است. او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، لاتینتباران را برای رای دادن علیه ترامپ فراخواند. او هماکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
بخشی ازکتاب موج آفرینی
همچنان که در مورد همهٔ خانوادههای جلایوطنکرده مصداق دارد زندگی دور از میهن بر وطنپرستی ما افزوده بود. تا ده سالگی میپنداشتم بزرگترین خوشبختی آن است که اهل پرو باشی. در آن زمان تصورم از پرو بیشتر مربوط میشد به کشور اینکاها و فاتحان اسپانیایی و نه پروی واقعی، که فقط در ۱۹۴۶ با آن آشنا شدم. در این سال خانوادهام از کوچابامبا به پیورا نقل مکان کرد، همان شهری که پدربزرگم در آنجا به مقام ریاست شهربانی برگزیده شد. ما با توقف کوتاهی در آرکیپا از راه زمینی سفر کردیم. هیجانی را که از رسیدن به شهر زادگاهم به من دست داد و قربانصدقه رفتنهای عمو ادوآردو هنوز یادم مانده است. عمو ادوآردو مجرد، قاضی و مردی بسیار پابند مذهب بود. به سبک اشرافزادگان محلی اسپانیایی با خدمتکارش اینوسنسیا زندگی نظیف و بهقاعدهای داشت و در میان مبل و اثاث و تکچهرهها و اشیاء بسیار قدیمی پیر میشد. وقتی برای اولین بار در کامانا دریا را دیدم، سخت به هیجان آمدم. چنان غیّه کشیدم و ابراز احساسات کردم، که پدر و مادرم رضایت دادند اتومبیل را نگه دارند تا بتوانم از آن کرانهٔ سنگلاخ بکر تنی به آب بزنم. غسل تعمیدم در آب چندان موفقیتآمیز نبود، زیرا خرچنگی گازم گرفت. اما با این حال عشق نخستینم از دیدن سواحل پرو همچنان خدشهناپذیر ماند. دوهزار مایل بیابان که کمتر درهای در کرانههای رودها راهشان را میبرد، رودهایی که از آند به زیر میغلتند تا به اقیانوس آرام بپیوندند، در نظر بسیاری کسان جلوهای ندارد. افراطیترین مدافعان سنت سرخپوستی ما که بر هر آنچه اسپانیولی است میتازند، ساحل را به «بیگانهپرستی» و سبکسری متهم میکنند و بر آن پا میفشارند که انتقال مرکز زندگی سیاسی و اقتصادی پرو از سییرا به سواحل، از کوزکو به لیما بدبختی بزرگی بوده است، زیرا سنگ بنای تمرکزگرایی خفقانآوری را گذاشته که پرو را بدل به نوعی عنکبوت کرده است: کشوری با سری بسیار بزرگ - پایتخت - و اندامی نحیف. یکی از تاریخنگاران لیما و سواحل را «ضد پرو» خوانده است. من که اهل آرکیپا و مردی از سییرا هستم، در این جدل در برابر بیابان کنار دریا جانب آند را میگیرم، اما اگر ناگزیر میشدم بین این چشمانداز یا آند یا جنگل آمازون - سه منطقهای که پرو را از درازا تقسیم میکنند- یکی را برگزینم، احتمال میرود به سمت این شنها و امواج میل کنم.
حجم
۴۶۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۴۶۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه