دانلود و خرید کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند ایتالو کالوینو ترجمه آزیتا همپارتیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند اثر ایتالو کالوینو

کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند

معرفی کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند

کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند نوشتهٔ ایتالو کالوینو و ترجمهٔ آزیتا همپارتیان است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند دربرگیرندهٔ اکثر رساله‌ها و مقاله‌های کالوینو دربارهٔ نویسندگان، شاعران و دانشمندانی است که در مقاطع گوناگون زندگی به‌عنوان کلاسیک برایش مطرح بوده‌اند.

درباره کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند

ایتالو کالوینو نویسندهٔ ایتالیایی، به سال ۱۹۲۳ در سانتیاگو، لاس‌وگاسِ کوبا، متولد شد. پس از انتشار یکی از بهترین رمان‌های ایتالیایی، با مضمون نهضت مقاومت به نام جادهٔ لانه‌های عنکبوت (۱۹۴۷)، به‌نوعی تخیل ادبی‌ترِ نزدیک به حکایت‌های پندآمیز، گرایش پیدا کرد که در آن هجو اجتماعی و سیاسی با تفننی طنزآمیز همراه است. یادگار این دوره سه‌گانهٔ استعاره‌ای ویکنت شقه‌شده (۱۹۵۲)، بارون درخت‌نشین (۱۹۵۷) و شوالیهٔ ناموجود (۱۹۵۹) است که بعدها با عنوان سه‌گانهٔ نیاکان ما گردآوری شد. از این دوره به بعد، کالوینو بی‌آنکه از طنز دور شود و یا خوانش بسیار شخصی خود از کلاسیک‌ها را (آریوست، اوید، ولتر، گالیله...) منکر شده باشد، به داستان‌های مصور و علمی ـ تخیلی با ترکیب‌بندی شکل‌گرایانه روی آورد. در این زمینه می‌توان از مارکو والدو (۱۹۶۳)، کمدی‌های کیهانی (۱۹۸۵)، شهرهای نامرئی (۱۹۲۷)؛ کاخ سرنوشت‌های متقاطع (۱۹۷۳)، اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری (۱۹۷۹) نام برد.

ایتالو کالوینو سرانجام در سال ۱۹۸۵ در شهر سیه‌نا ایتالیا درگذشت.

مقالات کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند گرچه کاملا مستقل و هر یک در زمان حیات نویسنده در نشریات مختلف منتشر شده‌اند، اما در این مجموعه توالی تاریخی رعایت شده و همان‌گونه که مشاهده می‌شود در این سیر تاریخی از گزنفون (سدهٔ چهارم پ.م) به ژرژ پرک (قرن ۲۰) می‌رسیم. بااین‌حال برای خواندن کتاب نیازی به رعایت این توالی نیست و می‌توان نویسندهٔ مورد توجه خود را برگزید. 

این مجموعه معرف همهٔ کلاسیک‌های کالوینو نیست و یا غایبین بزرگی در آن احساس می‌شود که از آن جمله‌اند: اوید، هومر، ولتر، استاندال و... که البته موضوع مقاله‌های دیگری از کالوینو است و در این کتاب ذکر نشده است.

چرا باید کلاسیک‌ها را خواند، کتابی است کلیدی، برای درک کالوینو و تمام نویسندگان مهم مدرن و پسامدرن. اگر کتابخانه‌ای رو به ویرانی باشد، این ماییم که در برابر آن رو به نابودی می‌رویم.

اما یک اثر کلاسیک چیست؟

کالوینو می‌نویسد: «هر بازخوانی اثر کلاسیک، کشف تازه‌ای است، همچون نخستین خوانش آن.» پس آثار کلاسیک خواندن قطعی و نهایی ندارند، گویی کتابی که در دست داریم، پیاپی در برابر چشمانمان چاپ می‌شود.

اثر کلاسیک کتابی است که هرگز به بازگویی همهٔ آنچه برای گفتن دارد، بسنده نمی‌کند. اما باید توجه داشت: تنها یک اثر مدرن که خود و شاید بی‌آنکه کسی به آن شک کند، در زمرهٔ آثار کلاسیک جا گرفته باشد، می‌تواند این موضوع را ثابت کند. کسی که ادعا می‌کند این یا آن اثر کلاسیک را خوانده است، بی‌شرمانه دروغ می‌گوید و به میل خود برای ترک خواندن اعتراف می‌کند. نگرانی: پس هر شاهکار گذشته، بنا به این تعریف نابودکننده است و تنها به علت حضورش، نقدی است بر وضعیت چیزهای موجود. به‌این‌ترتیب: اثری از هومر، شکسپیر، مولیر، پاسکال را باز می‌کنم و واقعیت، واقعیت همین امروز به شکل دیگری رخ می‌نماید.

از این گفتهٔ کالوینو نیز برمی‌آید: «یک اثر کلاسیک، اثری است که بی‌وقفه ابری از گفتمان انتقادی به‌وجود می‌آورد و پیوسته از خود دورش می‌کند.» 

چرا باید کلاسیک‌ها را خواند؟ زیرا آنان آثار ما را می‌خوانند. بدعت یا اصالتی که بدان ادعا می‌کنیم، چیزی جز اغراقِ خودشیفته نیست. این خطایی به تمام معناست که از این پس همه‌چیز ما را بدان‌سو سوق می‌دهد. 

خواندن کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران آثار کالوینو و همچنین دوستداران شاهکارهای ادبیات دنیا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ایتالو کالوینو

ایتالو کالوینو (هاوانا، ۱۹۲۳ ـ سیه‌نا، ۱۹۸۵) در اصل از اهالی لیگوری ایتالیاست. بلافاصله پس از جنگ، با داستانی‌هایی دربارهٔ مقاومت ایتالیا، جادهٔ لانه‌های عنکبوت، و بعد کلاغ آخر سر می‌رسد وارد عرصهٔ ادبیات شد. او هوشی سرشار و طنزی ماندگار دارد و همچون خالقی غنایی، پیوسته صورت‌هایی برای نوشتار، این دغدغهٔ همیشگی‌اش، می‌یافت. سه رمان با عنوان جمعی «نیاکان ما» به چاپ رساند: ویکنت شقه‌شده، بارون درخت‌نشین و شوالیهٔ ناموجود؛ داستان‌های کوتاه مارکووالدو، داستان‌هایی دربارهٔ ایتالیای نوین (ماجراها، سرمایه‌گذاری در ساختمان‌سازی، یک روز یک مفتش)؛ رمان‌های علمی ـ تخیلی (کمدی‌های کیهانی، زمان صفر)، در باب کارت‌های تاروت (قصر سرنوشت‌های متقاطع)، درباب شهر (شهرهای نامرئی)، رمان بزرگی دربارهٔ خوانندهٔ رمان (اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری)، چهرهٔ طنزآلودی از خود (پالومار). او همچنین مقاله‌نویسی زیرک بود که سخنرانی‌هایش در ماشین ادبیات و مجموعهٔ شن گردآوری شده است. پس از مرگ نیز زیر آفتاب جگوار، درس‌های آمریکایی، جادهٔ سن جووانی، چرا باید کلاسیک‌ها را خواند و آرامش بزرگِ پیش از توفان در سواحل آنتیل از او به چاپ رسید.

بخشی از کتاب چرا باید کلاسیک ها را خواند

«امروزه با خواندن آناباز به شدت احساس می‌شود که به تماشای مستند جنگی قدیمی نشسته‌ایم، از آن نوع که گهگاه بر پردهٔ سینما یا تلویزیون دوباره پخش می‌شود. جذبهٔ فیلم سیاه و سفید رنگ‌ورو رفته با تضادهای شدید نور و حرکت تند از ورای بخش‌هایی نظیر آنچه در پایین می‌آید، به‌طور مستقیم، ما را فرا می‌گیرد:

از آنجا در دشتی پوشیده از برف انبوه، سه مرحله و پنج منزل را طی کردیم. آخرین مرحله سخت بود: باد و بوران که به معنای واقعی کلمه همه‌چیز را می‌سوزاند و آدمیان را منجمد می‌کرد، مستقیم بر صورتمان می‌وزید... برای محافظت از دیدمان در برابر تأثیر برف، چیز سیاهی را هنگام راه‌پیمایی برابر چشمانمان می‌گرفتیم. و اما پاها، می‌بایستی مدام تکانشان داد، هرگز آرام نگرفت و شب‌هنگام، بند کفش را نگشود...تمامی این نگونبختی‌های اجتناب‌ناپذیر سبب واپس ماندن چند مرد شد. با دیدن محلی که لکه‌ای تیره می‌نمود، زیرا از برف اثری نبود، پنداشتند که برف ذوب شده است. و البته چنین بود و به‌خاطر چشمه‌ای که در دره‌ای می‌جوشید.

اما از گزنفون همیشه بد نقل قول می‌شود: آنچه مطرح است، پیوستگی دائمی جزئیات بصری و حرکتی است؛ دشوار بتوان بخشی را یافت که تصویر تامی از لذت همیشه متفاوت خواندن را القا کند. این لذت می‌تواند در دو صفحهٔ قبل باشد:

اما چند سرباز که از اردوگاه دور شده بودند، باز گفتند که در شب، درخشش آتش‌های بسیاری را دیده بودند. طراحان جنگ برپایی اردوهای جداگانه را خالی از خطر ندیدند و بهتر آن دانستند که از نو لشکری گرد آورند. پس لشکر جمع شد؛ از سویی به‌نظر می‌رسید هوا صاف می‌شود. اما آن شب وقتی اردو زده بودند، برفی سنگین بارید، آنچنان که نه اسلحه دیده می‌شد و نه مردان خفته. برف احشام را بی‌حس کرده بود؛ مردان هیچ کجا در برخاستن شتاب نمی‌کردند: بر زمین دراز کشیده بودند و برفی که آن‌ها را پوشانده بود، تا زمانی که اطرافشان ذوب نشده بود، گرم نگاهشان می‌داشت. گزنفون همت کرد و از جا برخاست. بی‌بالاپوش سرگرم شکستن هیزم شد. بلافاصله سرباز دیگری برخاست. پس از او دیگری که تبر از او گرفتند و کارش را ادامه دادند. پس همگی برخاستند، آتش روشن کردند، بدن خود را به مواد چرب آغشتند. در آن سرزمین از این مواد به‌وفور یافت می‌شد و جای روغن زیتون را می‌گرفت: پیهٔ خوک، روغن کنجد، بادام تلخ و تربانتین. عصارهٔ معطر همین دانه‌ها نیز وجود داشت.

به سرعت از یک نمایش بصری به دیگری می‌رویم و از آن به حکایتی و باز هم از آن به طرح آداب و رسوم کشورهای دوردست؛ مانند زمینه‌ای که مراحل پرماجرای پی‌درپی، موانع پیش‌بینی‌نشده در برابر حرکت لشکر آواره بر آن بافته می‌شود. با این قاعده هر مانعی با زیرکی گزنفون برطرف می‌شود، هر شهر تقویت شده‌ای که باید به آن حمله شود، هر جبههٔ دشمن که در صحرای برهوت به مقابله برمی‌خیزد، هر گدار رودخانه، هر شرایط نامساعد جوی، کشفی به‌موقع، مقتضی بارقه‌ای از نبوغ و ابتکار استراتژیک راوی بود. گزنفون گاه‌به‌گاه به یکی از شخصیت‌های کودکانهٔ کارتون‌های فکاهی می‌ماند که در هر حادثه‌ای ضمنی، می‌دانند که با چه شیوه‌ای خود را از میان آزمون‌های ناممکن و از مخمصه برهانند؛ و دقیقاً همچنان‌که در داستان‌های کودکان اتفاق می‌افتد، بازیگران اصلی وقایع فرعی، غالباً دو نفرند، دو افسر رقیب یعنی گزنفون و کلیزیروف، یکی آتنی و دیگری اسپارتی و کشف به‌موقع گزنفون، همواره زیرکانه‌ترین، جوانمردانه‌ترین و سرنوشت‌سازترین است.»

ساما
آنتونیو دی بندتو
Mr. Mayor
Davoud Amirian
لحظه ای با دل
سروش عباس نژاد
مرا قوماندان صدا نکنید
تقی واحدی
مقدمه ای بر آکوستیک
هاینریش کوتروف
خرد دیجیتال
شلی پالمر
آن سوی دیوار شیشه‌ای
زهرا جمالی
آموزش گام به گام والیبال
فاطمه خسروی
خزان عشق
محمد احمدی بافنده
باشگاه تفکر و خلاقیت (جلد ششم؛ بنفش)
ریچل لینت
مسخ
فرانتس کافکا
دخانیات و مواد مخدر از دیدگاه اسلام
سیدعلی موسوی جابری خرمشهری
تاملی بر آموزش دامپزشکی
کامران شریفی
همسر پنهان
گیل پل
باغچه احساس
زهرا نجفی بهاری
ژئواکونومی و توسعه اقتصادی در فدراسیون روسیه؛ رهیافت مناطق ویژه اقتصادی
احسان رسولی‌نژاد
جادودانگی در بهشت
حمید رضایی
مهار فساد؛ تجارب و راهبردها
محسن فرهادی‌نژاد
همسفر ناشناس
محمود پوروهاب
دهم فروردین؛ جلد دوم
جواد بهبودزاده
ما که کاری نمی کنیم!
سیده مریم خامسی
اپیزود سوم ـ شمس مولانا
محمد شریفی
از قیطریه تا اورنج کانتی
حمیدرضا صدر
پیر پرنیان اندیش؛ جلد اول
میلاد عظیمی
حرکت در مه
محمدحسن شهسواری
کتاب شنبه (شماره صفر)
گروه نویسندگان
تذکرة‌الاولیا؛ جلد اول
فریدالدین محمد عطار نیشابوری
روح ما میداند!
سیده مریم خامسی
مطالعه، سرخط (خلاصه کتاب)
گروه گردآوری و ترجمه سبکتو
آناتومی داستان
جان تروبی
همه چیز درباره نویسندگی خلاق
کرول وایتلی
کلیله و دمنه
ن‍ص‍رال‍ل‍ه‌ م‍ن‍ش‍ی‌
مزخرفات فارسی
رضا شکراللهی
داستان
رابرت مک کی
مسخ
فرانتس کافکا
سرآمد هری پاتر و فلسفه
گرگوری بسم
مثنوی معنوی (دفتر دوم)
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مولوی
سیصد و شصت و پنج روز در صحبت حافظ
حسین الهی قمشه‌ای
لوازم نویسندگی
نادر ابراهیمی
ایپزود هشتم ـ مرگ در پاریس
سرور کسمایی
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۱۰۴,۰۰۰
تومان