کتاب تغییر روایت
معرفی کتاب تغییر روایت
کتاب تغییر روایت نوشتهٔ هانس هانسن و ترجمهٔ مژگان حیدرعلی است و هورمزد آن را منتشر کرده است. «چگونه تغییر روایتها میتواند موجب تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فردی شود؟» موضوع این کتاب «مدیریت تغییر از طریق ایجاد و اجرای روایتهای تازه» است. سادهترین مفهوم راجع به تغییر، از شیوهٔ قدیمی انجام کارها تا انجام همان کارها به شیوهای جدید، آغاز میشود. برای تغییر باید به دو فرآیند توجه کنیم: اولین جنبهٔ تغییر غلبه بر فشارها و یا مقاومت در برابر فشارهایی است که سعی دارند ما کارها را همانطور که همیشه بودهاند و بهعبارتی، به سیاق قبل انجام بدهیم. جنبهٔ دوم این است که باید تغییرات مورد نظر را به اجرا درآوریم و ایدههای جدید و دیدگاههای تازه را وارد دنیای واقعی کنیم. کتاب تغییر روایت به ما کمک میکند در پی ایجاد و اجرای «روایتهای نو» باشیم.
درباره کتاب تغییر روایت
در کتاب تغییر روایت یک مدل تغییر عمومی و مناسب برای تمام افراد ارائه میشود که براساس داستان گروه کوچکی از فعالان مدنی شکل گرفت که توانستند مجازات اعدام در تگزاس را تغییر بدهند.
این کتاب برآمده از یک عملکرد بیست ساله است. ایده و محور اصلی مباحث این کتاب «اجرایی کردن روایتهای جدید برای ایجاد تغییرات ساختاری است»؛ زیرا روایتها از این ویژگی برخوردارند که امری عادی را به یک امر خارقالعاده پیوند دهند و میان شرایط کنونی و آیندهٔ امور، ارتباط برقرار کنند. شایان ذکر است، روایتهای جدید در تبیین و ایجاد انحراف از هنجارهای موجود با هدف هدایت تغییر، بسیار موثر هستند. این تواناییِ روایی ما را قادر میسازد تا وضعیتهای آینده را طراحی و ترسیم کنیم؛ اینکه عملکردمان چگونه میتواند ما را به سوی شرایط بسیار شگفتانگیزتری در آینده هدایت کند.
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
جایی برای پنهان شدن نیست
روایتهای گویا
مدل تغییر، چگونه پدیدار شد
بهکارگیری مدل
روایت خفقانآور
اجرای روایتهای جدید
«انتخاب روایت» یا «ساخت روایت»
روایت، روشی برای نظمبخشیدن به امور در موقعیتهای خاص
روایت خودتان را بسازید
شیوهٔ کارکرد ایدهها و روایتهای بزرگ
نتیجهگیری
خواندن کتاب تغییر روایت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند تغییرات بزرگی در زندگیشان ایجاد کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تغییر روایت
«روایتهای کهنه به این خاطر که ما برای آنها کاری انجام نمیدهیم به ما نچسبیدهاند، بلکه به این خاطر ما را احاطه کردهاند که ما همچنان به اجرای آنها ادامه میدهیم. حفظ روایتهای کهنه مستلزم بازسازی پیوسته است. بنابراین قرار گرفتن در چنین شرایطی مترادف با منفعل بودن نیست ولی تغییر آن به تلاش قابلتوجهی نیاز دارد.
روایتها، آفریدههایی هستند که به حقیقت پیوستهاند، آنها ابتدا ساخته شدهاند و بعد به یک حقیقت تبدیل شدهاند. این واقعیت از جنبههای مثبت و منفی برخوردار است. در جنبهٔ منفی، روایتها مستقل از حقیقت هستند و از طریق اجرا شدن واقعیت پیدا کردهاند. در جنبهٔ مثبت، ما میتوانیم برای خودمان چشماندازی ایجاد کنیم و آن را به واقعیت برسانیم. برای آگاهی از روایتی که ما را محدود میکند لازم است به خودمان بیاندیشیم. زمانی من بههیچ عنوان نمیتوانستم زندگی بدون اعتیاد را تصور کنم؛ حتی زمانیکه فهمیدم دارد مرا از پا درمیآورد. برای خودم بعید بهنظر میرسید که بتوانم از آن دست بردارم. روایتی که در ذهن من وجود داشت باعث میشد در شرایط مناسب و نامناسب، احساس راحتی کنم. چنین روایتی موجب شده بود به چیزی چنگ بیاندازم و آن را دستاویز خود قرار بدهم که مرا آزار میداد. فکر میکردم اعتیادم، همهٔ ناهمواریهای دنیا را برایم صاف میکند؛ درحالیکه تمام این ناصافیها از درونم نشأت میگرفت. فکر میکردم پناه آوردن به اعتیادم جهان مرا بزرگتر میکند؛ درصورتیکه دنیای من کوچک و کوچکتر شده بود و در پایان بهجز اعتیاد در زندگی من چیز دیگری وجود نداشت.»
حجم
۲۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
حجم
۲۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب میخواد بگه باید ببینید هر کسی یا هر مجموعه ای برای انجام کاری از یکسری روایت هااستفاده میکنه اگر میخواهید تغییرش بدید یا تغییر کنید، باید روایت ها رو بشناسید و اون موقع با تفکر خلاق تغییر بدید. بعضی جاهای