کتاب دیگر آرامشی در کار نیست
معرفی کتاب دیگر آرامشی در کار نیست
کتاب الکترونیکی «دیگر آرامشی در کار نیست» نوشتهٔ چینو آچهبه و علی هداوند در نشر نیماژ چاپ شده است. رمان «دیگر آرامشی در کار نیست» یکی از سهگانههای درخشان «چینو آچهبه» نویسندهٔ نیجریهای است. رمانهای «همهچیز از هم میپاشد»، «دیگر آرامشی در کار نیست» و «پیکان خدا» در میان سایر رمانهای آچهبه (تپهٔ مورچههای ساوانا، مرد مردمی و مجموعهداستان دختران در جنگ)، بهعنوان سهگانههای این نویسنده شهرت دارند. نویسندگان و منتقدین بسیاری از رمان دیگر آرامشی در کار نیست بهعنوان کتابی درخشان و برجسته در ادبیات قرن بیستم یاد کردهاند.
درباره کتاب دیگر آرامشی در کار نیست
رمان دیگر آرامشی در کار نیست با محاکمهٔ اُبی اُکنکوو به جرم رشوهخواری آغاز میشود و سپس به گذشتهٔ او پل میزند که چطور همولایتیهای او در سازمانی به نام «اتحادیهٔ پیشرفت یوموفیا» هزینهٔ اعزام و تحصیل او در انگلستان را تهیه و پرداخت کردند تا او در رشتهٔ حقوق درس بخواند و در بازگشت به سرزمینش مردم را در هدایت جامعهٔ استعماری بریتانیا یاری دهد. اما او بهجای تحصیل در رشتهٔ حقوق، رشتهٔ زبان انگلیسی را انتخاب میکند و پس از بازگشت به میهن در بخش اعطای بورسیهٔ تحصیلی مشغول کار میشود و از همان آغاز با پدیدهٔ رشوه آشنا میگردد. او که اعتقادی به گرفتن رشوه ندارد، بارها در برابر وسوسههای آن پایداری میکند و سرانجام فدای توطئهای میشود و به جرم رشوهخواری پایش به دادگاه باز میشود. نویسنده بیعدالتیها و حرمانهایی را که در حق او روا میدارند بهزیبایی به تصویر میکشد و همزمان ماجرای عشقی او و ارتباطش با قوم و قبیلهٔ پدری را بهروشنی بیان میکند.
کتاب دیگر آرامشی در کار نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به رمان جهان پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دیگر آرامشی در کار نیست
آقای گرین از ساعت پنج تنیس بازی کرده بود. چنین کاری بسیار غیرمعمول بود. کار او چنان تمام وقتش را میگرفت که بهندرت میتوانست بازی کند. ورزش همیشگی او این بود که شبها قدمی بزند. اما امروز با دوستی که در شورای فرهنگی بریتانیا۶ کار میکرد بازی کرده بود. پس از بازی به بار باشگاه رفتند. آقای گرین پلیور زرد سبکی روی پیراهن سفیدش پوشیده بود و حولهٔ سفیدی دور گردنش بود. اروپاییهای دیگری هم آنجا بودند، بعضیها روی چهارپایههای بلند نشسته و تعدادی هم در گروههای دو یا سهنفره سرگرم نوشیدن بودند.
کارمند شورای فرهنگی بریتانیا در حالی که با انگشت روی جدار عرقکردهٔ بطری سرد نوشیدنی خط میکشید با چهرهای متفکر گفت: «سر درنمیآورم، چرا این کار را کرد؟»
آقای گرین خیلی ساده گفت: «من میدانم چرا. چیزی که نمیدانم این است که چرا آدمهایی مانند شما از روبهرو شدن با واقعیت پرهیز میکنند.» آقای گرین همیشه حرف دلش را میزد و همه او را با این صفت میشناختند. چهرهٔ برافروختهاش را با حولهٔ سفید دور گردنش پاک کرد و گفت: «رشوه و فساد سراسر آفریقا را گرفته.»
کارمند شورای فرهنگی بریتانیا نگاهی دزدکی به او انداخت، نگاهی که بیشتر از سر غریزه بود تا از سر ناچاری، چون با اینکه رفتن به باشگاه برای آفریقاییها از نظر قانونی منعی نداشت، تعداد بسیار کمی از آنها به آنجا رفتوآمد داشتند. در آن موقعیت خاص، غیر از پیشخدمتهایی که بیسروصدا مشغول پذیرایی بودند آفریقایی دیگری در آنجا دیده نمیشد. میشد بدون اینکه پیشخدمتهای یونیفرمپوش متوجه شوند وارد باشگاه شد، چیزی نوشید، صورتحساب را امضا کرد و با دوستان گپی زد و بیرون رفت. اگر همهٔ کارها بهدرستی انجام میشد، کسی آنها را نمیدیدید.
آقای گرین دوباره گفت: «همهٔ آنها فاسدند. من خواهان برابری هستم و کاملاً با آن موافقم. من موافق کسی هستم که از زندگی در آفریقای جنوبی نفرت دارد. اما برابری، واقعیتها را تغییر نمیدهد.»
کارمند شورای فرهنگی بریتانیا که تازهوارد بود و آشنایی چندانی با کشور نداشت، پرسید: «کدام واقعیتها؟» آنها در آرامشی کامل گفتوگو میکردند، چون بسیاری از کسانی که در آنجا بودند به حرفهای آقای گرین گوش میدادند، اما ظاهرشان اینطور نشان نمیداد.
«این حقیقت که آفریقا قرنهاست قربانی بدترین آبوهوای جهان و گرفتار هولناکترین بیماریهایی است که از تصور خارج است. اشتباه و قصوری از او سر نزده اما از نظر جسمی و فکری تضعیفش کردهاند. ما تعلیم و تربیت غربی را به او عرضه کردهایم، اما این آموزش چه سودی برای او داشته است؟ او...»
دوستی سر رسید و صحبت آقای گرین را قطع کرد.
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
نظرات کاربران
آیا این کتاب رو میشه ارسالم بکنید برای شهر های دیگه یا ن ؟؟