دانلود و خرید کتاب دن آرام؛ جلد سوم میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف ترجمه م. به آذین
تصویر جلد کتاب دن آرام؛ جلد سوم

کتاب دن آرام؛ جلد سوم

معرفی کتاب دن آرام؛ جلد سوم

کتاب دن آرام؛ جلد سوم نوشته میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف است و با ترجمه م. به آذین در انتشارات فردوس منتشر شده است.

درباره کتاب دن آرام

گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف شخصیت اصلی این رمان جذاب است که آن را هم‌تراز جنگ و صلح تولستوی می‌دانند. گریگوری مردی شجاع، جنگجو است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شده‌است. گریگوری دومین فرزند و دومین پسر و آخرین پسر خانواده‌ ملخوف است. او علاشق زن متأهل شده است که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کند. آکسیانا از شوهر بداخلاق خودش استپان آستاخوف متنفر است. او هم کم‌کم عاشق گریگوری می‌شود و با او رابطه برقرار می‌کند اما مدتی بعد پدر گریگوری رابطهٔ نامشروع پسرش را می‌فهمد و او را مجبور به ازدواج با دختری ساده و پاک به نام «ناتالیا» می‌کند.

گریگوری هنوز عاشق آکسیانا است و به زن قانونی خود هیچ علاقه‌ای ندارد. گریگوری کار در مزرعه را رها می‌کند و به خدمت نیروهای نظامی روسیه درمی‌آید. جنگ جهانی اول آغاز می‌شود. او در جنگ برای شجاعتش صلیب سن ژرژ می‌گیرد و به استواری و افسری می‌رسد. بعد پیروزی اولیه نیروهای شورشی و ارتش سفید ژنرال‌های سفید گریگوری را با بهانه سواد کم از فرماندهی لشکر (ژنرالی - بدون درجه) به ستوانی (درجه‌ای که قبلاً داشت) تنزیل مقام می‌دهند و گریگوری می‌پذیرد. اما کمی بعد به صف بلشویک‌ها می‌پیوندد و در نبردی با آنها همقطار می‌شود. او متوجه می‌شود جنگ داخلی همه‌چیز را تغییر داده و مردم یک کشور همدیگر را می‌کشند، پس می‌خواهد به خانه برگردد اما نمی‌داند چه اتفاقات شومی در انتظارش است.

خواندن کتاب دن ارام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میخائیل شولوخوف

میخائیل شولوخوف به سال ۲۴ مه ۱۹۰۵ در روستای کروجلنین در نزدیکی وشنسکایا متولد شد. پدرش روستایی ساده‌ای از نژاد روس و مادرش اهل اوکراین بود. در سال ۱۹۱۸ و با شروع جنگ داخلی در ناحیه دن درسش را نیمه کاره رها کرد و به ارتش سرخ پیوست تا در نبردهایی در برابر آخرین بازماندگان از هواخواهان ارتش سفید شرکت کند. اما تأثیر این تجربه این جنگ آن‌چنان عمیق بود که او را تبدیل به نویسنده‌ای کرد که واقع‌گرایانه به انقلاب اکتبر پرداخته است. شولوخف در سال ۱۹۴۱ برنده جایزه استالین و در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه لنین در شوروی و در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. از آثار او می‌توان به دن آرام، آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند، زمین نوآباد، سرنوشت یک انسان، علم کین، کره اسب و جبهه جنوب نام برد.

بخشی از کتاب دن آرام؛ جلد سوم

نزدیک پایان ماه آوریل دوسوم منطقه دون از ارتش سرخ تخلیه گردید. وقتیکه دیگر آشکار شد که می‌باید یک قدرت منطقه‌ای بوجود آید، فرماندهان گروه‌های مسلحی که در جنوب می‌جنگیدند پیشنهاد کردند که مجلس منطقه تشکیل شود. قرار بر آن شد که در ۲۸ آوریل اعضای حکومت موقت دون و نمایندگان استانیتزاها و واحدهای نظامی در نووچر کاسک اجتماع کنند.

دهکده تاتارسکی نامه‌ای از آتامان استانیتزای و یوشنسکایا دریافت کرد مشعر بر آن که جلسه استانیتزا در ۲۲ همان ماه برای برگزیدن نمایندگان مجلس منطقه‌ای تشکیل خواهد شد.

میرون گریگوریویچ کورشونف نامه را در اجتماع ده خواند و حاضران او و بوگاتیریوف پیر و پانتلئی پروکوفیویچ ملخوف را نامزد رفتن به ویوشنسکایا کردند.

جلسه استانیتزا پانتلئی پروکوفیویچ را با چند تن دیگر به نمایندگی مجلس منطقه برگزید. پانتلئی پروکوفیویچ همان روز ازویوشنسکایا بازگشت و برای آنکه پیش از گشایش مجلس در نووچرکاسک باشد، بر آن شد که فردای آن روز بهمراه میرون گریگوریویچ به میلروو برود. (میرون گریگوریویچ برای خرید نفت و صابون و برخی نیازمندیهای دیگر خانگی می‌بایست به میلروو برود؛ در ضمن موخوف به او گفته بود که برای کارخانه آردش یک الک و مقداری فلز سفید بخرد و او امیدوار بود بتواند چیزکی از آن به جیب بزند.)

سپیده دم براه افتادند. اسب‌های سیاه میرون گریگوریویچ ارابه را بآسانی می‌بردند. آن دو در کنار یکدیگر در نشیمن حصیری که به رنگ‌های تندی آراسته بود نشسته بودند. پس از آنکه به بالای تپه رسیدند به گفتگو درآمدند. میرون گریگوریویچ بمناسبت آن که میلروو در اشغال آلمان‌ها بود پرسید:

ــ بگو ببینم، برادر، آلمان‌ها اذیتمان نخواهند کرد، ها؟ آنها آدم‌های خوبی نیستند. دک و پوزشان را باید خرد کرد!

پانتلئی پروکوفیویچ با لحن مطمئن جواب داد:

ــ نه. چندی پیش ماتوه‌ای کاشولین آنجا بود، می‌گفت که آلمان‌ها می‌ترسند... جرأت نمی‌کنند به قزاق‌ها دست دراز کنند.

میرون گریگوریویچ لای ریشش که مثل دم روباه سرخ رنگ بود لبخندی زد و دسته شلاقش را که از چوب آلبالو بود میان انگشتان چرخاند. پیدا بود که خاطرش آسوده شده است. باز به سخن درآمد:

ــ بنظر تو چه حکومتی سرکار خواهند آورد؟

ــ یک آتامان انتخاب می‌کنیم که اهل همین جا باشد، قزاق باشد.

ــ خدایاری‌تان کند! آن را که از همه بهتر باشد، انتخابش کنید! مثل کولیها که اسب را سرتاپا وارسی می‌کنند، ژنرال‌ها را سبک سنگین بکنید. هیچ عیبی نباید داشته باشد!

ــ پیداش می‌کنیم. آدم‌های حسابی تو سرزمین دون هنوز هست.

ــ بله، بله، برادر... آدم‌های حسابی و احمق هیچکدام را کسی نمی‌کارد، خودبخود سبز می‌شود.

میرون گریگوریویچ پلک‌ها را چین داد. اندوهی چهره پرکک و مکش را فرا گرفت.

ــ امیدم این بود که میتکای خودم را آدم حسابی از کار در بیارم، می‌خواستم درس بخواند و افسر بشود، ولی حتی مکتب کشیش‌ها را تمام نکرد، همان زمستان دومش از آنجا فرار کرد.

reyhaneh
۱۴۰۲/۰۵/۱۲

جلد اول کتاب رو رایگان کردین ممنون ولی جلدهای بعدی رو اونقدر گرون کردین که آدم منصرف میشه کتاب الکترونیکی هست باید ارزونتر از چاپی باشه چرا اینقدر قیمت بالاست؟ من که عمرا با این قیمت بخرم مگر اینکه تخفیف صددرصد بخوره😊

Amir_ClassiC
۱۴۰۲/۰۸/۲۴

حقیقتا قیمت خیلی بالاست حداقل بزارینش تو بی نهایت

کاربر ۳۶۳۵۶۷۰
۱۴۰۲/۰۲/۱۶

شخصیت پردازی عالی،داستان روان و جذاب

«بدترین چیز در دنیا این است که انسان منتظر بنشیند و بعد خواسته باشد وقت هدر رفته را جبران کند.»
Mina

حجم

۵۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۰ صفحه

حجم

۵۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۰ صفحه

قیمت:
۱۸۷,۵۰۰
تومان