کتاب همسران هوشیار
معرفی کتاب همسران هوشیار
کتاب همسران هوشیار نوشته رابین د. والسر و دارا وستراپ در انتشارات ارجمند چاپ شده است. این کتاب دربارهٔ این موضوع در روابط همسران سخن میگوید که چگونه پذیرش و توجهآگاهی شما را به عشقی که میخواهید میرساند.
مشخصات کتاب همسران هوشیار:
ترجمه
مرتضی کشمیری
دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی
ویراستار
سیاوش نیکپور
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
چاپ دوم
Copyright 2009 by Robyn D. Walser and Darrah Westrup New Harbinger Publications, Inc.
مجوز رسمی ترجمه این کتاب از سوی انتشارات نیوهاربینگر به انتشارات کتاب ارجمند واگذار شده است.
درباره کتاب همسران هوشیار
همه ما میخواهیم در روابطمان کاملاً پذیرفته شویم، با این حال برایمان دشوار است همسرمان را همانطور که هست، کاملاً بپذیریم. این کتاب راهنمایی روشنگر برای زوجها است که بر مبنایی ساده استوار شده است: از روی مهربانی، عشق و پذیرش عمل کنید، آنگاه امکان خلق رابطهای همراه با مهربانی، عشق و پذیرش بیشتر را فراهم خواهید آورد.
با استفاده از راهبردهای برگرفته از درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی (ACT)، که رویکرد درمانی نیرومندی است، این کتاب به شما کمک میکند ارزشهای بنیادیتان را شناسایی کنید و بهعنوان یک زوج، زیباییهای حاصل از داشتن رابطهای آگاهانه و سرشار از رفتارهای همسو با ارزشها را کشف کنید.
هر فصل از این کتاب، به بررسی موضوعی کلیدی چون شور و اشتیاق، وفاداری و تعادل بین وابستگی و استقلال میپردازد و تمرینهای ویژهای ارائه میکند که میتوانید آنها را تنها، یا به همراه همسرتان انجام دهید تا رابطهای سرزنده بنا کنید.
هر فصل کتاب همسران هوشیار مستقل از دیگری نگاشته شده تا بتوانید به انتخاب خود کتاب را از اول تا آخر یا به هرترتیبی که مایل بودید بخوانید.
خواندن کتاب همسران هوشیار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همهٔ زوجها در هر سنوسالی مخاطب این کتاباند.
بخشی از کتاب همسران هوشیار
«یکی از بنیادیترین و جهانشمولترین تمایلات بشری، میل به داشتن رابطه است. چه از دیدگاه معنوی به آن بنگریم چه تکاملی، نتیجه یکسان است: ما میخواهیم احساس تعلق کنیم و زندگی مشترک داشته باشیم. اغلب اوقات، بنیاد چنین اتحادی عشق است. زندگی مشترک بر استحکام پیوندهای عاشقانه و مهربانی همراهِ چنین پیوندهایی بنا میشود. بنابراین وقتی از زندگی مشترک صحبت میکنیم از دوست داشتن و دوست داشته شدن حرف میزنیم. خیلی آسان است، اینطور نیست؟ ولی چرا فقط نمیگوییم دوست داشتن؟ یا فقط دوست داشته شدن؟ میدانیم که این کارها برای بعضی از ما آسانتر از بقیه است. برخی در خانوادههای سرشار از محبت بزرگ شدهاند و خوب میدانند تعلق داشتن و دوست داشته شدن به چه معنا است. با این وجود، کسانی هم هستند که این خوشبختی را لمس نکردهاند؛ در نتیجه دوست داشتن و دوست داشته شدن برایشان بسیار دشوار و حتی شاید غیرممکن به نظر میرسد. حتی آنهایی که از محیطهایی پرمحبت میآیند نیز ممکن است با عشق به مشکل بربخورند. با در نظر گرفتن شخصیت افراد، تاریخچه، خانواده و پویاییهای روانیشان، اگر بخواهیم رُک بگوییم، ملاقات افراد با هم، عاشق شدن و متعهد شدنشان به پیوندهای بلندمدت حقیقتاً معجزه است. ولی علیرغم پیشبینیهای ما، این اتفاق دائماً رخ میدهد. اما به این نکته نیز باید اقرار کرد: رابطهها همیشه به جدایی میانجامند و پایان میپذیرند.
هر چند در سالهای اخیر نرخ طلاق در آمریکا کاهش یافته، هنوز بالا است و بیش از یک سوم ازدواجهای اول، قبل از پانزدهمین سالگرد به طلاق میانجامد (ولفرز، ۲۰۰۸). ممکن است قبل از متعهد شدن به ازدواج، مجبور شوید رابطههای بیشماری را پشت سر بگذارید. اگر متأهل هستید، یادتان هست تا قبل از ازدواج چند رابطه داشتهاید؟ اگر مجرد هستید، تا الآن چند رابطه داشتهاید؟ بنابراین بخش گیجکننده اینجا است: اگر اکثر ما میخواهیم احساس تعلق کنیم و دوست داشته شویم، چرا اینقدر دچار مشکل میشویم و شریکهایمان را ترک میکنیم؟
این معما پاسخهای بسیاری دارد. یک پاسخ این است که شخصی که الآن با او هستید، فرد مناسبی نیست. شاید هم به این خاطر باشد که مجرد هستید و هنوز به دنبال فرد مناسب میگردید. شاید شرایط و زمان سد راهتان است. همۀ اینها میتواند بخشی از مشکل باشد. ولی میخواهیم دو احتمال دیگر را هم به اینها اضافه کنیم: اجتنابِ تجربهای و زندگی نکردن بر اساس ارزشها. در واقع، به نظر ما زوجها وقتی به دردسر میافتند که یا میترسند هیجانهایشان را احساس کنند و افکار خاصی را ابراز نمایند، یا کارهایی را انجام میدهند که با آنچه واقعاً برایشان مهم است همسو نیست. هر یک از این مسائل به تنهایی میتواند رابطه را با مشکل مواجه کند و هر دو با هم میتوانند مرگبار باشند. این دو با هم مثل سمی هستند که به سرعت در جریان خونِ رابطه پخش میشود و باعث مرگ آن میگردد یا همچون سمی که به آهستگی پخش میشود و پس از چند سال درد و رنج، نفس رابطه را بند میآورد.
پادزهر این سم چیست؟ خوشحالیم که پرسیدید. درمان این دو بیماری (اجتنابِ تجربهای و زندگی نکردن بر اساس ارزشها) را میتوان در شکل جدیدی از رفتاردرمانی یافت که به آن درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی میگویند (هیز، استروسال و ویلسون، ۱۹۹۹). شرح این درمان از نامش پیدا است. در آن میآموزیم تجربههایی را که از آنها اجتناب میکنیم بپذیریم و به طور مداوم بر اساس ارزشهای شخصیمان گام برداریم. بیایید به هر یک از این فرآیندها نگاه دقیقتری بیندازیم.»
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۵۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
نظرات کاربران
ای کتاب راجع به روش های عملی برای بهبود ارتباطات صحبت میکنه. بسیار پر محتوا، مفید و کاربردیه. فصل های کوتاه داره با تمرینای کوتاه در اخر هر فصل، که خوندن کتاب رو روان میکنه. خوندنش رو واقعا توصیه میکنم
این کتاب عالیه برای بهبود روابط زناشویی