دانلود و خرید کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ آلن بدیو ترجمه فرید دبیرمقدم
تصویر جلد کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ

کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ

نویسنده:آلن بدیو
انتشارات:نشر مشکی
امتیاز:
۳.۴از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ

کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ نوشته آلن بدیو است که با ترجمه فرید دبیرمقدم در نشر مشکی منتشر شده است. این کتاب تلاش نویسنده برای درک دوباره رنگ سیاه است. 

درباره کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ

آلن بدیو متولد ۱۷ ژانویه ۱۹۳۷ فیلسوف چپ‌گرای فرانسوی، نمایشنامه‌نویس، رمان‌نویس، فعال سیاسی است. تفکر بدیو آغاز یک خط فلسفی متفاوت است. آلن بدیو با طرح دوباره مسئله «حقیقت» در فلسفه معاصر برابر پست‌مدرنیسم، نسبی‌گرایی اخلاقی، لیبرالیسم و تئوری‌هایی نظیر پایان تاریخ و … می‌ایستد.

کتاب شامل بیست‌ویک قطعۀ کوتاه در چهار بخش است. این قطعات نثری موجز و طنزی ظریف دارند و ترکیبی‌اند از خاطرات شخصی و تأملاتی فلسفی دربارۀ سیاه. این فرم از آن جهت جالب‌توجه است که یکی از ویژگی‌هایی که بدیو را از گفتارهای فلسفی رایج متمایز می‌سازد «خصلت نظام‌مند و منسجم تفکر فلسفی او و تلاش او برای ساختن یک دستگاه فلسفی.

بدیو در این کتاب می‌گوید مدت‌های مدیدی است که سیاه نماد و تداعی‌گر غیاب نور، ناپاکی، ارتجاع، مرگ، اندوه، نیهیلیسم، جادوگران، سیاه‌پوشان هوادار موسولینی، موجودات بدشگونی همچون کلاغ‌ها و... است. پس او می‌کوشد روی دیگر سیاه را برجسته سازد و چهرۀ اهریمنی‌ای را که انسان به آن بخشیده بزداید.

خواندن کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به فلسفه پیشنهاد می‌کنیمو

بخشی از کتاب سیاه؛ درخشش یک نا_رنگ

در دوران جوانی، افسر ارشد نیروی هوایی بودم __ یکی از دگردیسی‌های بسیارم. دستۀ موسیقی سازهای بادی منطقۀ سوم هوایی. اونیفورم سرمه‌ای، کلاه لبه‌دار، پاتاپۀ سفید، فلوت پیکولو، انگشتان و لبانم خو‌گرفته به نت‌های زیر و تیز سرود آشنای قدیمی‌مان، سرود ملی فرانسه (مارسِیِز)، که در هر مناسبتی نواخته می‌شد. به‌عبارتی، هیچ‌چیز سیاه نبود الّا شب‌های زمستان. مقررات تصریح می‌کرد که در ساعت نُه شب باید بخاری زغال‌سوز را خاموش کنیم __ آهان! کمی رنگ سیاه در صحنه (این فقره را از قلم نیندازیم) و سطلی پر از زغال و گرد چسبندۀ زغال در همه‌جا __ که در میان ردیف منظم تخت‌هامان دود غلیظی پخش می‌کرد.

زندگی‌مان در معرض خطر بود. استوار که ترومبون‌نواز قهاری بود می‌گفت اگر مقررات اجرا نشود، کربن مونواکسید در دم سربازی خوابیده را می‌کشد، ولو اینکه سرباز عضو دستۀ موسیقی باشد. برای زغال سیاه اصلاً اهمیتی نداشت که بدون ما منطقۀ سوم هوایی مدت مدیدی از سرود مارسیز بی‌نصیب می‌شد. و چه‌کسی مسئولیت داشت تا مطمئن شود مقررات کذایی را اجرا می‌کنند؟ افسر ارشد نیروی هوایی که به‌خاطر درجه‌اش و بی‌هیچ امکانی برای مخالفت به فرماندهی پادگان منصوب شده بود. بدین‌ترتیب، با چرب‌زبانی، چانه‌زنی، نشان دادن زور بازو، آوردن پتوی اضافه، تشر به ترومپت‌نوازان، زهر چشم گرفتن از کلارینت‌نوازان، آسان گرفتن بر فلوت‌نوازان و سخت گرفتن بر طبل‌نوازان، بر تاریکی بسیار سردِ در راه حکمرانی می‌کردم. خاموش کردن بخاری، خاموش کردن چراغ‌ها، حصول اطمینان از اینکه تحت هر شرایطی سرمای گزنده و شب پهناور بر سر تمامی این مردان جوان نازل می‌شود، مردانی که مثل سوسیس لای لایه‌های بی‌شمار پتوهای زبر سربازی پیچیده شده بودند __ این بود وظیفه‌ام، این بود مأموریتم. بنابراین، وقتی بر آخرین مقاومت‌ها چیره می‌شدم و همگی با هم در شب همراه با ساز و آواز و وطن‌پرستی از سرما می‌لرزیدیم، دوست اُبوانوازم با صدایی لطیف اما رسا شروع به خواندن آهنگ مشهور جانی هالیدی می‌کرد (یا ممکن بود بعداً شروع به خواندن کند)، «سیاهْ سیاه است، دیگر هیچ امیدی در کار نیست»، و آن را مثل یکی از آن لالایی‌های غمگینی که درشان خبره بود یا مثل نیایشی مذهبی می‌خواند. ما همگی با او هم‌آواز می‌شدیم، همان‌طورکه با لالایی‌ها همراهی می‌کردیم، و از این طریق نیروهای نحس شب و سرما را پس می‌راندیم، چراکه خواندن از یأس سیاه مایۀ تسلایی است برای تاب آوردن در برابرش. 

aida_2008
۱۴۰۲/۰۲/۰۱

کتابش ب نظرم خوب بود توصیه میکنم بخونین🙂🤍

Kiyan
۱۴۰۱/۱۱/۳۰

نمیدانستم برای چنین موضوعات کم اهمیتی (یا شاید بی اهمیت؟) هم کتاب می نویسند. هرچند ممکن است از دیدگاه هنری کم اهمیت نباشد؛ نویسنده سعی در بازنویسی معانی سیاهی به عنوان یک نماد ادبی-هنری دارد. بازطرح یک نماد با معنایی که

- بیشتر

حجم

۷۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۷۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان