کتاب ریشه های آلمانی
معرفی کتاب ریشه های آلمانی
کتاب الکترونیکی ریشه های آلمانی؛ نیچه، فروید، هوسرل، هایدگر، گادامر، کوهن نوشتهٔ لئو اشتراوس با ترجمهٔ شروین مقیمی زنجانی در انتشارات پگاه روزگار نو چاپ شده است. ریشههای آلمانی، همانگونه که در مقدمهٔ مترجم هم آمده است، حکایت گسست اشتراوس از آلمان، این «پیشروترین کشور در جهان به لحاظ فکری» است. مجموعه مکتوباتی که در این مجلد گرد آمده است، جملگی سرشتی جُستارگونه دارند نه حلالمسائلی و این شیوهٔ همیشگی اشتراوس در مواجهه با متنهای کسانی که از نظر وی انسانهایی جدّی محسوب میشوند. او برخلاف روال کنونی نگارش در ساحت آکادمی، بیشتر از آنکه در صدد نشاندادن نقاط ضعف و قوت آموزههای متافیزیکال یک فیلسوف، یک دانشور و یا یک نویسنده باشد، میکوشد تا سلباً و ایجاباً از او چیزی بیاموزد و آن آموخته را با مخاطبان نوشتار و گفتارش تقسیم کند.
درباره کتاب ریشه های آلمانی
استفاده از عنوان "ریشه های آلمانی" برای مجموعه ای از مقالات لئواشتراوس که به نوعی در باب آلمان و متفکران آلمانی است، احتمالا باید دلیلی داشته باشد. اگر بخواهیم به اشتراوس وفادار بمانیم، چنین دلیلی نمی تواند نزدیک ترین دلیلی باشد که به ذهن مخاطب امروزی متبادر می شود، یعنی مقالاتی که می توان از طریق آن ریشه های فکری لئواشتراوس، یا زمینههای فکری آن را به لحاظ تاریخی فهم کرد. اگر چنین مسیری، بهعنوان نزدیکترین دلیل، مبنا قرار گیرد، آنگاه از همان آغاز، برای آنانی که امکان فهم تفکر لئواشتراوس را در نفس خود مهیا میدارند، راهی خطا پیموده شده است. ارائهٔ تعبیری تاریخیگرایانه از این عنوان، یک نقض غرض اساسی است. اما انتخاب چنین عنوانی برای این مجموعه مقالات، کاملا هم با این نزدیکترین دلیل، بی ارتباط نیست، درواقع این نزدیکترین دلیلی است که می تواند به نحوی سلبی خواننده را به آن سوی دلیل اصلی، رهنمون گرداند بدین ترتیب ده گفتاری که مجلد پیش رو را تشکیل میدهند میبایست داستان این سفر فکری را برای خواننده سمج و پرحوصله بازگو کنند. این مجموعه مقالات با "گسست" لئواشتراوس از نتایج اجتنابناپذیر فلسفهٔ نیچه آغاز میشود و با "پیوست" او به فلسفه سیاسی نیچه به اتمام میرسد.
کتاب ریشه های آلمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به فلسفه، روانشناسی و فلسفهٔ سیاسی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب ریشه های آلمانی
کانسپکتیویسم، بهعنوان پُرزورترین (جریان) در فلسفهٔ حال حاضر، همانند مادیگرایی، پوزیتیویسم، ایدئالیسم و قسعلیهذا، که "جهتگیریهایی (فکری)" هستند، یک "جهتگیری (فکری)" نیست؛ بلکه یک روش یا یک سَبک است. در سدهٔ پیش، کوششی برای منحلکردن فلسفه در تاریخ فلسفه، سر برآورد. این کوشش با کانسپکتیویسم تداوم یافت و به کوششی جدید استحاله پیدا کرد. هر دوی این کوششها این را مسلم میدانند که (انسان در) تاخت و تازی خامدستانه علیه مشکلات، به پیروزی دست یافته است. این پیروزی و غلبه، پایه در این آگاهی دارد "که انسان... پس از یک پیشرفت طولانی، پیشرفتی مملو از فداکاریها و قهرمانیها، به برترین مرحله از آگاهی رسیده است". کوشش برای حل دشواریها و مشکلات در این مرحله، دیگر محلی از اعراب ندارد. اما در حالی که انسان در سدهٔ پیش، هنوز آنقدر خامدستانه، (خصلتی) تأمّلی داشت که میتوانست همهٔ مشکلات را منکر گردد، (اما) کانسپکتیویسم مملو از دانش به وجود مشکلات است- مشکلاتی سخت، شاید حلناشدنی- دانشی که بهنحوی تأمّلی، متأمّلانه است؛ کانسپکتیویسم، این را عین وظیفهٔ خود میدانست که حس مشکلنما را بیدار کرده و بدان شدت و حدّت ببخشد؛ اما او خود به حل این مشکلات، مبادرت نمیکند؛ او حتی برای حل آنها تلاش هم نمیکند؛ بلکه کاری که میکند، طرح گزینهٔ بازگذاشتنِ امکان حل آنها در آینده است که شاید آیندهای نزدیک باشد، اما به هر حال زمانی دیگر است؛ خلاصه آنکه کانسپکتیویسم، حل و نفی دشواریها و مشکلات را با کلنجاررفتن با آنها عوض میکند.
حجم
۲۷۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۲۷۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
نظرات کاربران
کتاب شناسنامه، صفحه عنوان، فهرست مطالب ندارد. یادداشتها شلخته است. ایبوک کلا شلخته است، بدرد ارجاع نمیخورد. خود کتاب هم یک جنگ فاقد وحدت موضوعی است.
مقاله نیهیلیسم آلمانی بسیار باریکبینانه و خواندنیست.