کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب
معرفی کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب
کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب نوشته آلبرت هیرشمن است و با ترجمه محمدرضا فرهادیپور در انتشارات پگاه روزگار نو منتشر شده است.
درباره کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب
«منفعت» یا «منافع» یکی از اصلیترین و جدلانگیزترین مفاهیم علم اقتصاد، و بهطور کلیتر، علوم اجتماعی و تاریخ به شمار میرود. همچنین این مفهوم سوای از مبهمبودنش، بهشدت متنوع است و معنای آن تا حد زیادی دچار دگردیسی شده است.
معنای اعتبار رفتار برانگیختهشده با منفعت بهشکلی چشمگیر تغییر یافته است. این اصطلاح در ابتدا مانند یک حسن تعبیر به کار گرفته شد تا در اواخر قرون وسطی یک فعالیت را قابل احترام جلوه دهد و این فعالیت دریافت بهرهوری وامها بود که مدتها مخالف با قانون الهی محسوب میشد و به گناه رباخواری معروف بود. این اصطلاح با معانی گستردهاش در زمانهایی در حکم کلیدی برای دستیابی به یک سامان اجتماعی کارا و مسالمتآمیز و پیشرو به ارج و قرب زیادی دست یافت. اما این مفهوم همچنین در حکم تحقیرکنندۀ روح بشر و مختلکننده و تباهکنندۀ بنیان های جامعه مورد حمله قرار گرفته است. تحقیق در باب این معانی و فهمهای چندگانۀ آن، در اصل کندوکاوی در بیشتر تاریخ اقتصادی و مشخصا تاریخ آموزۀ اقتصادی و سیاسی در غرب در طول چهار سدۀ گذشته است.
بهاضافه، این مفهوم هنوز مفهومی اصلی در اقتصاد و اقتصاد سیاسی معاصر به شمار میرود: ترسیم فردی منفعت شخصیطلب و منفرد که پس از محاسبۀ هزینهها و فواید آتی عمل خود در حالی که هزینهها و فواید آن برای دیگران و کل جامعه را نادیده میگیرد و بهشکلی آزاد و عقلانی از بین مسیرهای بدیل یکی را انتخاب میکند، زیربنای بخش زیادی از اقتصاد رفاه است. در این کتاب نویسنده این کلمه را در ابعاد متفاوت اقتصادی آن بررسی میکند و اطلاعات کاملی در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
خواندن کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه اقتصلاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب
محاسبۀ عقلانی همچنین در پیدایش مفهوم عمل برانگیختهشده با منفعت از جانب شهریاران سدههای شانزدهم و هفدهم دستبالا را داشت. در این دوران خودمحوری یا بهدلیل اینکه منفعت شهریار با منافع افراد مادون یکسان در نظر گرفته میشد از نظرها پنهان میماند، یا بهجای یک انتخاب در حکم امری طبیعی با آن برخورد میشد؛ در رابطه با دیگر شهریاران، نبود منافع مشترک و مخاطرات همزیستی خصومتآمیز همچون حقایق تغییرناپذیر طبیعت در نظر گرفته میشد.
احتمالا همین تأکید بر محاسبۀ عقلانی بود که سبب شد منفعت (رفتار تحت سلطۀ منفعت) توجهات زیادی را طی مراحل گذار خودش در سیاست اواخر سدۀ شانزدهم و اوایل سدۀ هفدهم جلب کند. این اصطلاح در واقع در دو جبهه وظیفۀ خود را به انجام رساند. اول، به علم در حال ظهور کشورداری اجازه داد تا بینشهای مهم ماکیاولی بهخوبی جذب شود. مؤلف شهریار بهخاطر اعلان آن جوانبی از سیاست که با اخلاقیات متعارف تضاد داشت، تقریبا پا را فراتر از حد گذاشته بود. او روی نمونههایی انگشت گذاشت که در آنها شهریار موظف بود یا به وی توصیه میشد روشهای ظلم و ستم و دروغگویی و خیانت و مواردی از این دست را پیش بگیرد. به همین شکل، در ارتباط با وامدهی پول، لغت بهره (منفعت) در حکم حسن تعبیری برای لغت ربای پیشین مورد استفاده قرار میگرفت؛ از این رو، این لغت، خود را همچون ابزارهای بیحسی عمومی و جذب و هضم و توسعۀ برخی بینشهای شوکهکنندۀ ماکیاولی به واژگان سیاسی تحمیل کرد. «منطق دولت» نیز نمونۀ دیگری از این لغات است، که ماینکه بعدها به عینه نشان داد که به عقلانیت عملی جدیدی اشاره داشت که بهتازگی متداول شده بود.
حجم
۱۸۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۸۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه