کتاب به کشتنش می ارزد
معرفی کتاب به کشتنش می ارزد
کتاب به کشتنش می ارزد نوشتة پیتر سوانسون است. این کتاب داستان فریب و انتقام است. مسئلهای که باعث جذابیت این داستان میشود طرح و پیچوتاب آن است. کتاب به کشتنش میارزد بهگونهای نوشته شده که تا آن را تمام نکنید نمیتوانید کتاب را کنار بگذارید. این کتاب در سال ۲۰۱۵ نوشته شده است.
درباره کتاب به کشتنش می ارزد
در پرواز لندن به بوستون، تد سیورسان با لیلی کینتنر زیبا و مرموز آشنا میشود. این دو غریبه برای سپری کردن زمان به سؤال و جواب روی میآورند که باعث آشکار شدن جزئیات خصوصی زندگیشان میشود. این سؤال و جوابها در ابتدا فقط یک بازی سرگرمکننده بود تا زمانی که تد به شوخی میگوید قصد کشتن همسرش را دارد، و لیلی اعلام میکند که حاضر است به او کمک کند.
در بازگشت به بوستون پیوند آنها با طرح نقشه قتل قویتر میشود. لیلی درگذشتهاش چند نکته تاریک دارد که به تد نگفته است. تد به لیلی علاقهمند میشود و بهخاطر هر چیزی که ممکن است رابطة آنها را خراب کند استرس میگیرد؛ ناگهان این دو به بازی مهلکی کشیده میشوند که با عملی شدن همه برنامهها، احتمالاً آنها نیز زنده نخواهند ماند.
کتاب به کشتنش می ارزد تاکنون نامزد دریافت چند جایزه از جمله بهترین کتاب معمایی گودریدز و نامزد جایزهی گلولهی طلایی شده است.
خواندن کتاب به کشتنش می ارزد را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب به کشتنش می ارزد برای کسانی که به کتابهای معمایی و هیجانانگیز علاقه دارند و دوست دارند رمانی روانشناختی در این ژانر مطالعه کنند پیشنهاد میشود.
درباره پیتر سوانسون
پیتر سوانسون در سال ۱۹۶۸ در آمریکا متولد شد. پیتر سوانسون را با داستانهای معمایی و هیجانانگیزش میشناسیم. او نویسندهای است که رمانهایش به بیش از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شدهاند. او جایزههای زیادی از جمله جایزة کتاب New England Society و کتاب سال NPR. را دریافت کرده است. از دیگر آثار پیتر سوانسون میتوان به کتاب هشت قتل حرفهای اشاره کرد.
بخشهایی از کتاب به کشتنش می ارزد
سؤال کردم: «من شما رو میشناسم؟» خیلی آشنا به نظر نمیرسید، ولی لهجة آمریکاییاش، پیراهن سفید چسبان و شلوار جینی که پاچههایش را داخل پوتینهای ساقبلندش کرده بود، باعث میشد شبیه یکی از دوستان مزخرف همسرم باشد.
«نه، ببخشید. فقط نوشیدنی شما توجهم رو جلب کرد. اشکالی نداره من هم همین رو سفارش بدم؟»
روی چهارپایهای با روکش چرمی گردان نشست و کیفدستیاش را گذاشت روی پیشخوان بار. بعد اسم نوشیدنیای را که روبهرویم بود پرسید و جوابش را دادم.
او به جوانک کافهچی که موهایش سیخسیخی بود و چانهاش برق میزد اشارهای کرد و همان نوشیدنی را با دو زیتون اضافه سفارش داد. وقتی نوشیدنیاش را آوردند، آن را به سمت من بالا برد. من نیز لیوانم را بالا بردم و جرعهای نوشیدم و گفتم: «اینجا محل واکسیناسیون برای سفرهای بینالمللیه.»
«من هم برای همین میخواهم بنوشم.»
نوشیدنیام را تمام کردم و یکی دیگر سفارش دادم. خودش را معرفی کرد. اسمی که بلافاصله از یادم رفت و من هم اسمم را به او گفتم، فقط تد، و نه تد سیورسان ۲، حداقل نه همان موقع. در سالن بیش از حد خالی و روشن فرودگاه هیترو نشستیم و نوشیدنیهایمان را نوشیدیم، چندجملهای ردوبدل کردیم و معلوم شد هردویمان منتظر پرواز مستقیم به فرودگاه لوگان بوستون ۳ هستیم. او یک رمان کم قطر از کیفدستیاش بیرون کشید و شروع کرد به خواندن. این به من فرصتی داد تا دقیق نگاهش کنم. زن زیبایی بود با موهای بلند قرمز و چشمان آبی روشن مایل به سبز شبیه آبهای مناطق گرمسیری، و پوستی همرنگ خامه. اگر چنین زنی در کافهای کنارتان بنشیند و از نوشیدنیتان تعریف کند، با خود فکر میکنید زندگیتان در حال تغییر است، اما قواعد کافههای فرودگاه متفاوت است، جایی که همپیالهایهایتان قرار است در مسیرهای مخالف از شما دور شوند. اگرچه مقصد این زن بوستون بود.
حجم
۳۰۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۳۰۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
نظرات کاربران
اوایل که کتاب رو شروع کردم به خوندن خیلی برام جالب نبود و میگفتم راحت میشه پایانش رو حدس زد و حتی داستان برام غیرمنطقی بود تا یک سوم کتاب حتی از خوندنش دست کشیدم ولی باز دلم نیومد نخونده ولش
همه ی کتاب یه طرف اون چند خط آخر یه طرف دیگه😄 راستش با توجه به خلاصه داستان من رغبت نمیکردم بخونم چون اینکه دونفر اتفاقی تو فرودگاه به پست هم بخورن وفوری نقشه قتل بچینن خیلی آبکی به نظر میرسید
داستان جنایی با شیوه ی روایی خاص و متفاوت…لی لی دختر یک زوج هنرمند که تمام طول عمرشون به هنر بیشتر ار دخترشون توجه کردن … عاشق کتاب بخصوص کتاب های جنایی متوجه چیزی میشه چیزی که زندگیش رو زیر
جالب و پر از هیجان
🎻✨️___ مطالعه نسخه فیزیکی ___✨️🎻 داستانی جنایی با نویسندگی پیتر سوانسون با عنوان 「 به کشتنش می ارزد」🤎🦥 از نظر من اوایل داستان کشیده و آخرش کمی زود تموم شد. • چیزی که داستان رو جذاب تر میکنه اینکه
ریتم مناسب ایده جذاب و تعلیق مناسب داشت میزان اطلاعات دهی کافیست و هر فصل شما را ترغیب به خواندن فصل بعد میکند اما سانسور زیاد دارد طبق معمول منطق کافی نیست نوشته یا شاید ترجمه خیلی خشک است
(45) برای من خیلی جذاب نبود حوادث اتفاقی کتاب خیلی بیشتر از مقدار معقول بود مبنای کتاب و ایده اولیه اش برام غیرقابل درک بود و اقدام شخصیت اصلی کتاب در انتها اصلا برام قابل فهم نبود،شخصی که انقد باهوشه چرا باید در انتها
داستان جنایی جالبی بود بخصوص اینکه سبک خاصی در مورد راویهای داستان داشت که اگه کتاب رو بخونید متوجه میشید.
کتابی متفاوت بود خلاقیت نویسنده رو خیلی دوست داشتم،نثری روان و ساده بطوری که خواننده خیلی سریع پیش میره،با پایانی غیرقابل پیش بینی،برای یه جنایی خوان چیزی کم نداشت
داستان خیلی جذابی بود. اینکه هرقسمت از داستان از زبان یکی از شخصیت هاست و باعث میشه افکار و دیدگاه شون رو بهتر درک کنیم و بیشتر باهاشون همزاد پنداری داشته باشیم، یکی از نقاط قوت اصلی کتابه. و نحوه